ويرايش دهم كتاب رابرتز رولز آو اوردر [2] (دستورنامه رابرت) كه در سال ۲۰۰۰ و در ۸۰۰ صفحه در ايالات متحد آمريكا منتشر شده است، تمام قواعد و رويههاي پيشگزيدهي ادارهي انواع مجامع تصميمگيري و سازمانها و انحمنهاي دموكراتيك را به صورت جامع و كامل تشريح كرده است. ريشهي اين قواعد، به دولتشهرهاي يونان باستان ميرسد. سنتهاي دموكراسي يونان به روم منتقل شد و برخي از آنها در دوران چهار صد سالهي حكومت امپراتوري رم بر بريتانيا، با سنتهاي قبيلهاي آنگلوساكسونها در آميخت. اما بخش اصلي قانون عرفي پارلماني طي حدود هشتصد سال در پارلمانهاي انگلستان ساخته و پرداخته شد و از آنجا به مهاجر نشينهاي قارهي جديد انتقال يافت.
به دليل حضور مهاجر نشينان غيرانگليسي تبار در ايالات متحد آمريكا و شكلگيري سنتهاي متفاوت پارلماني در ايالات مختلف آن كشور، مكتوب كردن و نشر اين قواعد در آمريكا ضرورت پيدا كرد. توماس جفرسو نخستين رئيس مجلس سنا و معاون رئيس جمهور ايالات متحد آمريكا نخستين نگارش اين قواعد را با عنوان راهنمای پراکتیس پارلمانی برای استفاده در سنای ایالات متحده براي استفاده در مجلس سناي آمريكا مكتوب كرد. بعدها، هنري مارتين رابرت براي نخستين بار روايتي از اين قواعد را براي استفاده در انواع جامعه/انجمنها و مجامع تصميمگيري گردآوري و در سال ۱۸۷۶ منتشر ساخت. اين كتاب به همت همسر، عروس، پسر و نوهي هنري مارتين رابرت به صورت مرتب مورد بازنگري قرار گرفته و ویرایشهای جدید آن منتشر شده است و به همین خاطر، از سوي بيش از هشتاد درصدانجمنها و سازمانهاي دموكراتيك در كشورهاي توسعهيافته، به عنوان «مرجع پارلماني» مورد استناد قرار ميگيرد و طبق قواعد آن اداره ميشوند. براي مطالعه بيشتر در اين زمينهها به پيشگفتار اين كتاب دراينجا مراجعه فرماييد.
ويرايش دهم اين كتاب كه زير نظر هنري مارتين رابرت سوم و با همكاري گروهي از وكلاي پارلماني، تهیه و منتشر شده است، سالها پيش (۱۳۸۵) به فارسي ترجمه شد و از طريق وبسايتهاي مختلف در اختيار علاقمندان قرار گرفت. قرار است متن کاغذی آن نیز به همت نشر اختران در آیندهی نزدیک منتشر شود.
گفتنی است که ویرایشهای یازدهم و دوازدهم این کتاب نیز منتشر شده است که با ویرایش دهم آن تفاوتهای بسیار جزئی دارد.
علاقمندان به متن کامل این کتاب میتوانند با دفتر کارگاههای آموزش دستورنامه رابرت (دفتر کادرها) در تهران، با شماره تلفن۸۸۹۱۱۰۱۷ - ۰۲۱ تماس بگیرند. برگزاری انواع کارگاههای آموزشی نحوهی اداره مجامع و جلسات تصمیمگیری بر اساس قواعد منطقی و عادلانهای که در این کتاب تشریح شده است، و نیز، ارایه مشاوره در خصوص تدوین انواع اساسنامهها و آئیننامههای جامعه/انجمن/سازمانها نیز بخشی از خدماتی است که دفتر کادرها ارایه میدهد.
لازم به یادآوری است که از سوی مؤسسه رابرتز رولز آو اوردر، خلاصهی ویرایش دهم کتاب دستورنامه، به صورت رسمی تهیه و منتشر شده است. ترجمه فارسی این کتاب خلاصه نیز اینجا دردسترس علاقمدان است.
فهرست مطالب ترجمه غيرنهايي ويرايش دهم دستورنامه رابرت در ادامه تقديم ميشود:
در حاليكه نخستين ويرايش دستورنامه رابرت در سال 1876 در آمريكا منتشر شد، اما در سال 2005 بود كه براي نخستين بار چكيده ويرايش دهم كتاب در اختيار نوآموزان قرار گرفت. ترجمه فارسي اين كتاب در حال حاضر در همين وب سايت جاگذاري شده و در اختيار علاقمدان قرار گرفته است. با تقه زدن روي عنوانهاي فهرست مطالب اين كتاب - كه در ادامه آمده است - به اصل مقاله دسترسي خواهيد يافت. اما پيش از آن، لطفاً به چند نكته مهم توجه كنيد:
در پي تلاشهاي جناب آقاي مهندس شهرام حلاج پژوهشگر محترم مجلس شوراي اسلامي و متخصص قانون مناقصات كشور، و همكاري سركار خانم مهندس زهرا يزداني نماينده محترم سازمان محيط زيست در كميته فني شوراي عالي شهرسازي و معماري ايران (شعشما) و استقبال جناب آقاي دكتر مرتضي مقدم مديركل محترم دبيرخانه شعشما و اعضاي محترم كميته فني، از ساعت 9 و 30 تا 12 و 30 روز دوشنبه 23 شهريور ماه 1394 مربي پارلماني در مجمع ويژه كميته فني شعشما حضور يافت و با ادارهي نمايشي نيم ساعت اول اين نشست براساس قواعد دستورنامه رابرت، اين قواعد پيچيده را به صورت عملي و ساده به حضار محترم معرفي كرد و به صحن برگشت تا اعضاي مجمع سؤالات خود را مطرح كنند. در جريان طرح سؤالها به روش هيأتي بود كه جناب آقاي دكتر مرتضي مقدم مديركل محترم دبيرخانه شعشما كه در اين نشست حضور داشت پيشنهاد داد كه ادامه اين نشست نيز بر اساس قواعد دستورنامه رابرت اداره شود. اين پيشنهاد به رأي گذاشته شد و به تصويب رسيد.
رأي اعضاي محترم كميته فني شعشما به كارآمد و اثربخش بودن قواعد دستورنامه رابرت براي اداره جلسات تصميمگيري هرچند يك رأي نمادين بود اما نشان داد كه اگر اعضاي مجامع تصميمگيري كه از مصائب ناشي از ناآشنايي با قواعد عام اداره جلسات (يا قانون عرفي پارلمان) عذاب ميكشند، به درستي با اين قواعد آشنا شوند، لحظهاي در بهرهگيري از آنها ترديد نخواهند كرد.
با عنايت به جايگاه و منزلتي كه هر يك از اعضاي كميته فني شعشما در سازمانهاي متبوع خود دارند، انتظار ميرود بكوشند تا رئيسان و رهبران سازمانهاي متبوع خود را نيز با ضرورت آموزش و ترويج اين قواعد آشنا سازند تا هرچه سريعتر بهرهگيري از اين قواعد رهايي بخش در كشور گسترش يابد.
از آنجا كه نكات و قواعد مطرح شده در اين نشست ميتواند براي ساير علاقمندان به دستورنامه رابرت نيز مفيد باشد، گزارش برخي از آنها، بعد از معرفي اجمالي شورايعالي شهرسازي و معماري ايران و كميته فني آن، در ادامه تقديم ميشود:
دفتر كارگاههاي آموزش دستورنامه رابرت (دفتر كادرها) روز پنجشنبه 12 شهريور ماه 1394 نيز شاهد سه رويداد تاريخي- در سطح ملكولي - بود كه هر يك از آنها تجربههاي بسيار ارزشمندي را در اختيار هر ناظر كنجكاو قرار ميدهد:
از ساعت 8 صبح آن روز كارگاه مترجمان ادبيات پارلماني، نخستين نشست خود را برگزار كرد تا به صورت گروهي سيصد سؤال آموزشي كتاب دستورنامه رابرت را از انگليسي به فارسي ترجمه كند و در اختيار كادرها بگذارد. در اين كارگاه نكاتي مطرح شد و تجربههايي به دست آمد كه توجه به آنها براي تمام كادرها ضروري است.
رويداد دوم به كارگاهي ارتباط مييابد كه هر پنجشنبه از ساعت 10 تا 12 در دفتر كادرها برگزار ميشود و اعضاي آن خودشان را از اشتهارد و از كرج به تهران ميرسانند تا قواعد كتاب دستورنامه رابرت را بياموزند و تمرين كنند. اين افراد در جايگاهي قرار دارند كه ميتوانند به مرور اين قواعد را به بيش از سيصد هزار نفر عضو انجمن متبوع خود - كه نخستين انجمن موفق در تاريخ ايران محسوب ميشود - منتقل كنند و ميتوان اطمينان داشت كه فرهنگ خلق قانون و پايبندي به قانون از طريق اعضاي همين انجمن به مرور در سراپاي جامعه قانونگريز ايران نشت كند.
رويداد سوم، اما، در تمام مجتمعهاي مسكوني تهران و ساير كلانشهرهاي ايران به طور روزمره جريان دارد: كشمكش پايان ناپذير بين صاحبان و مالكان آپارتمانهايي كه خواسته يا ناخواسته در يك مجتمع جمع شدهاند و مجبورند به مثابه يك شخصيت حقوقي در مورد مشاعات مجتمع مسكوني خود به تصميمهاي اجرايي واحد برسند، اما با قواعد قانون پارلمان - يا امالقوانين - كه قواعد پيشگزيدهي اين بازي پيچيده است، آشنايي ندارند. گفتگويي كه روز پنجشنبه با مدير ساختمان داشتم من را مجاب كرد تا مسؤليت مديريت ساختمان را بپذيرم با اين هدف كه تجربههاي مربوط به آموزش قواعد دستورنامه رابرت به مالكان آپارتمانهاي يك مجتمع مسكوني را به صورت يك كتابچه راهنما تدوين كنم و بكوشم با كمك انجمنهاي محلهاي - كه در دست تأسيس هستند- مؤسساتي براي آموزش اين قواعد به مديران و مالكان آپارتمانها ايجاد كنيم.
نوشتهاي كه در زير ميآيد قسمت نخست از روزنوشت روز جمعه 13 شهريور ماه 1394 است كه به رويداد اول پرداخته است. من اميدوارم فرصت كنم قسمت دوم و سوم اين روزنوشت را نيز بنويسم تا در اختيار آيندگان قرار بگيرد. عنوان قسمت اول اين روزنوشت «جهش ژنتيكي از رمه به جامعه» است كه اميدوارم در توضيح منظورم از اين تشبيه موفق بوده باشم. با هم قسمت اول اين روزنوشت را ميخوانيم:
نخستين ترجمههاي كتاب «دستورنامه رابرت» از سال 1387 در وب سايت پيام كارفرمايان، نشريه الكترونيكي «كانون عالي انجمنهاي صنفي كارفرمايي ايران» (كعاصكا) منتشر ميشد. مترجم كتاب كه مسؤليت انتشار نشريه كاغذي و الكترونيكي «پيام كارفرمايان» را نيز بر عهده داشت، اميدوار بود مفاد كتاب، كه از طريق ايميل به دست بيش از 100هزار عضو خبرنامه الكترونيكي پيام كارفرمايان ميرسيد، به دست مسؤلان تشكلهاي كارفرمايي و كارگري سراسر ايران هم برسد. در تمام آن سالها، مهندس محمد عطارديان كه به تناوب، مسؤليت رياست هيأت مديره و دبيركلي كعاصا را بر عهده داشت، از هيچ كمكي به ترويج دستورنامه رابرت در ميان مسؤلان انجمنها و سازمانهاي مختلف دريغ نورزيد.
نخستين كارگاه هم انديشي عرف پارلماني كه به همت و با شركت ده نفر از شخصيتهاي ملي از ارديبهشت ماه 1391 شروع شد، با ميزباني مهندس عطارديان در دبيرخانه انجمن شركتهاي ساختماني تهران برگزار ميشد. مهندس عطارديان تا وقتي كه به توصيه اكيد پزشكان معالج خود مجبور شد از فعاليتهاي اجتماعي و انجمني عظيم خود كم كند، در تمام مدتي كه - به رغم بيماري - در نشستهاي كارگاههاي هم انديشي عرف پارلماني شركت ميكرد يك بار غيبت و حتي يك بار تأخير نيز نداشت (هرچند به دليل حضور الزامي در شوراي عالي اشتغال مجبور شد در نخستين جلسه غيبت كند و با صدرو بيانيهاي [10] به مهمانان خود خوشامد بگويد).
هنگامي كه كتاب براي چاپ آماده ميشد، مهندس عطارديان نخستين و تنها فردي بود كه به هزنيه شخصي خود صد نسخه از كتاب دستورنامه رابرت را پيش خريد كرد تا بعد از نشر به انجمنهاي مختلف هديه دهد، و هميشه نيز پيگير انتشار هرچه سريعتر اين كتاب بوده است؛ هرچند به دلايل فني و نيروي انساني انتشار كتاب به تأخير افتاده است. با اين همه، مربي كارگاههاي آموزش دستورنامه رابرت (كادرها)هميشه آروز داشت فرصتي فراهم شود تا اين قواعد را به اعضاي محترم هيأت مديره كعاصكا معرفي كند و در صورت تشخيص ضرورت، آنها را به هيأت مديرههاي تشكلهاي كارفرمايي و كارگري آموزش دهد. اما پاسخ مهندس عطارديان اين بود: صبر كنيد!
از يك سال پيش كه اعضاي هيأت مديره جديد كعاصكا انتخاب شدند، اميد به اينكه فضا براي معرفي دستورنامه رابرت به اعضاي محترم هيأت مديره فراهم شود، افزايش يافت. حدود دو ماه پيش بود كه به توصيه آقاي مهندس عطارديان، دو نسخه از ترجمه كتاب دستورنامه رابرت صحافي و به ايشان تحويل شد تا به اعضاي محترم هيأت مديره معرفي شود. و سرانجام، ظهر روز دوشنبه 12 مرداد ماه 1394 بود كه به مربي كادرها فرصت داده شد تا به صورت خلاصه، كتاب دستورنامه رابرت را به اعضاي محترم هيأت مديره و كارشناسان و مشاوران كعاصكا - كه در يك ضيافت كاري گردهم آمده بودند معرفي كند. گزارش زير خلاصهي نكاتي است كه مترجم كتاب و مربي كارگاههاي آموزش دستورنامه رابرت در آن جلسه مطرح كرده است:
توجه: به خاطر رعايت اصل گمنامي اعضاي انجمن معتادان گمنام، در ويرايش دوم اين مطلب، نام كارورزان ، حذف و تصوير آنان مخذوش شده است. طبق اين اصل هيچ يك از اعضاي انجمن معتادان گمنام نبايد به عنوان عضو انجمن در رسانهها ظاهر شوند. با اين توضيح، ويرايش دوم مطلب در ادامه تقديم ميشود:
مدتي طول كشيد تا معناي نمادين رفتار دو نفر از كارورزاني كه براي شركت در كارگاههاي آموزش دستورنامه رابرت از اشتهارد و كرج به تهران ميآيند، فهم شود: پنجشنبه گذشته، وقتي وارد كارگاه شدند، دو نسخه صحافي شده از ترجمه فارسي كتاب دستورنامه رابرت را از كيفهاي خود بيرون آوردند و با هيجان و اشتياق آنها را به ساير اعضاي كارگاه نشان دادند و كنار هم پشت كتابهاي رابرت نشستند تا با گرفتن يك عكس يادگاري آن لحظه تاريخي را به ثبت برسانند. مربي پارلماني در طول هفته گذشته به اهميت اين صحنه تاريخي فكر ميكرد. يادداشت زير جمعبندي آن تأملات است و نشان ميدهد اهميت تاريخي آن لحظه در چيست؟ رمز معجزهي انجمن معتادان گمنام را چگونه ميتوان درك كرد؟ و چرا - در ايران امروز - حتي شبهپروفشنهاي ايراني نيز براي بازآفريني خود بايد از معتادان گمنام بياموزند؟ اگر به اين مسائل علاقه داريد ادامه مطلب را مطالعه كنيد:
تا همين چند وقت پيش، مخاطبان احتمالي تاريخ جنبش كادرها، پژوهشگراني فرض ميشدند كه در آينده ممكن است بخواهند جزئيات شكل گيري گفتمان جنبش كادرها را به مثابه يك گفتمان جامع آلترناتيو بررسي كنند. اما اين روش تاريخ نگاري به چند دليل با چالش مواجه شده است و مهمترين دليل آن اين است كه تاريخ كادرها همين حالا نيز مخاطباني يافته است كه احساس ميكنند با خواندن اين خاطرات، نكات جديدي در مورد گفتمان در دست ساخت ميآموزند و در تجربههاي منحصر به فرد كادرها شريك ميشوند. اما اين تغيير مخاطبان مستلزم تغيير در روش نگارش اين روزنوشتها هم بود. و من مدتها با خصوصيات اين مرحله انتقالي تاريخ نگاري دست و پنجه نرم ميكردم. تا اينكه امروز صبح، وقتي از خواب بيدار شدم و طبق معمول ناظر روندهاي درونذهني خودم بودم كه گويا در طول شب در تاريكيهاي ذهنم جريان داشتهاند، دريافتم روزنوشتي كه در آخرين ساعات ديروز پنجشنبه 8 مرداد ماه 1394 براي آيندگان نوشته بودم براي امروزيان نيز ميتواند جذاب و خواندني باشد. آنچه كه در ادامه تقديم ميشود روزنوشت ديروز است كه چند جاي آن كمي دستكاري شده است. ممنون ميشوم اگر حوصله كرديد و آن را خوانديد و نكته ناخوشايندي در آن يافتيد، خبرم كنيد تا اصلاح كنم. و اما اصل روزنوشت ديروز:
در چهل و سومين اجلاس كادر دانشجويان كه عصر روز سهشنبه 30 تير ماه 1394 در دفتر كارگاههاي آموزش دستورنامه رابرت برگزار شد، يكي از كارورزان در مورد جايگاه «آبستراكسيون» [12] - به معناي «كارشكني» - در قانون پارلمان سؤال كرد. مربي كارگاه اين مسأله را در كارگاه به بحث گذاشت. برخي از كارروزان با استناد به قاعدهي «جلب به مجمع» نتيجه گرفتند كه قانون پارلمان نميتواند و نبايد آبستراكسيون را تجويز كند. اما برخي ديگر از اعضاي كارگاه - به ويژه با استناد به تجربههاي شوراها و شوراياريها- استدلال ميكردند كه اتفاقاً ابستراكسيون يك ابزار مفيد و اخلاقي در دست اقليت است تا در برابر باندبازيهاي اكثريت از حقوق خود دفاع كند.
خاطر نشان ميشود حكم جلب به مجمع يك رويهي قانوني است كه بر اساس آن اعضاي يك مجمع يا شوراي تصميمگييري حكومتي كه به رغم فراخوان قانوني، به خاطر غيبت غيرموچه بعضي از اعضاي خود، به نصاب نرسيده باشند، تحت برخي شرايطي كه قانون تعيين ميكند، ميتوانند حكم جلب به مجمع را صادر كنند كه در آن صورت رئيس پليس شهر وظيقه خواهد داشت اعضاي غائب را دستگير كرده و تحت الحفظ به مجمع بياورد تا نصاب حاصل شود. مخالفان آبستراكسيون با استناد به وجود چنين رويهاي نتيجه ميگرفتند كه آبستراكسيون در يك مجمع غيرقانوني و غيراخلاقي است.