كارگاه‌هاي آموزش دستورنامه رابرت (كادرها)

قانون اساسی به مثابه یک مهارت ملی

جمعه ۶ اسفند ۱۴۰۰
جمعه 25 فوريه 2022 بوسيله‌ى گروه نويسندگان

نوشته‌ای که در ادامه تقدیم می‌شود، نخستین بار روز چهارشنبه ۴ اسفند ۱۴۰۰ در رسانه داخلی گروه حامیان تدارک تأسیس انجمن اصلی منتشر شد.در مقدمه این نوشته به تاریخچه‌ی انجمن قانون اساسی اشاره شده و در نتیجه از تکرار همان مطالب خود داری می‌شود. به علاوه، در این نوشته‌ هدف‌ها و چرایی تأسیس انجمن قانون اساسی نیز مورد بررسی قرار گرفته است. فقط ذکر این نکته در اینجا شاید لازم باشد که اگر احیاناً علاقمند بودید برای فراگیری قواعد عقلی و عادلانه ساخت انواع جوامع بر اساس حق رأی برابر اعضا اقدام کنید، ازطریق همین وب سایت با دفتر کارگاه‌های آموزش دستورنامه رابرت تماس بگیرید. و اما اصل مطلب:

طرح مسأله!

۱. سی‌امین نشست هستۀ اولیه تأسیس «انجمن قانون اساسی» که ساعت ۲۱ و ۳۰ دقیقه سه‌شنبه ۳ اسفند ۱۴۰۰ در فضای مجازی دعوت به دستور شد، دو مسأله را مورد بررسی قرار داد که هر دوی آن‌ها، به نحوی، به اعضای گروه «تدارک انجمن اصلی» مربوط می‌شوند. سلسله یادداشت‌هایی که در ادامه تقدیم خواهد شد به همین دو مسأله می‌پردازند.

تاریخچه مختصر انجمن در دست تأسیس «قانون اساسی»!

۲. در پی گفتگوهای مقدماتی بین چهار نفر از فعالان اجتماعی عضو گروه «تدارک انجمن اصلی»، ایدۀ اولیه تشکیل انجمنی برای ترویج قانون اساسی در میان هموطنان شکل گرفت و در نخستین قدم، صفحه‌ی واتساپی «تدارک انجمن قانون اساسی» روز سه‌شنبه ۲۹ تیر ماه ۱۴۰۰ راه‌ اندازی شد و نخستین نشست این گروه «اربعه»، روز پنجشنبه ۳۱ تیر ماه ۱۴۰۰ به صورت مجازی دعوت به دستور شد و در همان نشست اول، کتاب دستورنامه رابرت را به عنوان مرجع پارلمانی خود انتخاب کرد.

در همان نشست این ایده اساسی مورد تأیید و تأکید قرار گرفت که علم و فلسفه حقوق پارلمانی که مبنای تبیین قانون عام پارلمانی به روایت دستورنامه رابرت ‌است، می‌تواند به مثابه علم و فلسفه‌ای مورد استفاده قرار بگیرد که قانون اساسی اهالی هر شهر و روستا را نیز - اگر بخواهند به روابط سیاسی/اجتماعی خود نظم عقلی ببخشند،- تبیین می‌کند و توضیح دهد.

در نشست‌های اولیه گروه «اربعه» این اصل مورد تأکید قرار گرفت که مهارت‌هایی که در جریان تأسیس انجمن‌های اصلی اختصاصی کسب خواهد شد، به ویژه مهارت‌های مربطو به نحوه تدوین اساسنامه و روند نظارت بر اجرای آن و نیز روند اصلاح مداوم آن، بر اساس علم و فلسفه حقوق پارلمانی، مهارت‌‌های بنیادین و اولیه برای تدوین و تنظیم اساسنامه‌های انجمن‌های اهالی شهرها و روستاها را نیز در اختبار می‌گذارد. اما از آنجا که بین اساسنامه و قانون اساسی، به معنای رایج آن‌ها در ایران معاصر، تفاوت‌های مهمی وجود دارد، از همین رو، لازم است انجمنی اختصاصی برای توضیح و تشریح خصوصیات متمایز قانون‌های اساسی شهر‌ها و روستا ها نیز تأسیس شود تا بتواند در سطح ملی مهارت‌‌های لازم را در اختیار شهروندان و هموطنان قرار دهد تا بتوانند به خودشان به مثابه یک انجمن جمهوری سازمان دهند و بر خودشان طبق اراده خودشان حکومت کنند.

ولی افتاد مشکل‌ها!

۳. گویا همیشه همینطور است: عشق ابتدا آسان به نظر می‌رسد، . . اما مشکل‌ها یکی یکی فرو می‌افتدند. بعضی اعضای گروه «اربعه» نیز با مشکلات ناخواسته‌ای مواجه شدند. در نتیجه یکی از مسائی که در سی‌امین نشست هستۀ اولیه تأسیس انجمن قانون اساسی مطرح شد این بود که آیا از شخصیت‌های علاقمند دیگری برای به عضویت در هستۀ دعوت بشود یا نه؟

لازم به یادآوری است که پیش از این با تعدادی از کسانی که انتظار می‌رفت از تأسیس چنین انجمنی استقبال کنند مذاکراتی صورت گرفته است، اما آنان نیز گرفتار همان مشکلاتی هستند که همه با آن‌ها آشنا هستیم. با این همه، قرار شد تلاش برای تبیین اهمیت تأسیس چنین انجمنی برای تعداد هرچه بیشتری از اعضای بالقوه ادامه یابد و شعله لرزان این نهاد در دست تأسیس خاموش نشود. . . چنین باد.

بحث در مورد مفاد بیانیه تأسیس!

۴. دومین موضوعی که در سی‌امین نشست هسته اولیه گروه حامیان تأسیس انجمن قانون اساسی مورد بررسی قرار گرفت این بود که در بندهای مقدماتی بیانیه تأسیس این انجمن، که قرار است در اختیار اعضای بالقوه قرار بگیرد، چه نکاتی لازم است مطرح شود؟ در ادامه این سلسله نوشته‌ها، به اختصار به نکاتی اشاره می‌‌شود که شاید لازم باشد در مقدمه‌ی بیان تأسیس انجمن قانون اساسی قید شوند.

فهم مسأله در افق تاریخ!

۵. به نظر می‌رسد لازم باشد برای تشویق مخاطبان به تأمل در پیچیدگی‌های موضوع ما نحن فیفه، تاریخ ایران از این منظر با تاریخ جوامع باستانی دیگر مقایسه شود تا آن دسته از خصوصیات سرزمینی که مانع از توسعه جوامع مدنی، خارج از قلمرو حکومت شد، به نحو شاسته شناسایی شود به خصوص که چه بسا بسیاری از آن‌ها همچنان در کارند و هر تلاشی برای حاکمیت در چاچوب قانون مبتنی بر اراده مردم را نقش بر آب می‌کنند.

وابستگی روستاهای و شهرهای پراکنده در فلات ایران به میزان محدود و مشخصی آب در اختیار، و در نتیجه، افزایش فقر در پی افزایش جمعیت و نیروی کار، از یک سو، و افزایش قدرت قبایل کوچ رو در دامنه‌های دو سلسله جبال زاگرس و البرز به دنبال افزایش جمعیت انسانی و گله‌ها، موازنه قوا را همیشه به نفع جوامع چوپانی رقم زد به نحوی که بخش اعظم تاریخ ایران، تاریخ تداول قدرت حکومت از قبیله‌ی مغلوب به قبیله غالب بوده است، بدون اینکه مردم شهر‌ها نقش تعیین کننده‌ای در امر حکومت داشته باشد.

به نظر می‌رسد که موانع تاریخی فرا راه قوی شدن «مردم» در برابر «حکومت»، همچنان در کار است و چه بسا تکنولوژی‌های مدرن نیز در این معادله، قوز بالای قوز شده باشد.

تجربه‌ای برای عبرت!

۶. میان‌سالانی که دوران پیش از انقلاب اسلامی را تجربه کرده‌اند به خاطر دارند که حتی تصور اینکه مردم شهر به میل خود در گوشه‌ای جمع شوند و در مورد مشکلات و مسائل شهر خود به صورت آزادانه گفتگو کنند و تصمیم بگیرند غیر ممکن بود. چرا؟

می‌شود به صورت سر دستی برای این پرسش ظاهراً ساده پاسخ‌هایی ردیف کرد: از جمله اینکه حکومت در شهر که توسط حکومت مرکزی نصب شده بود اجازه نمی‌داد. که البته اینطور هم بود.

اما هر چه بود، انقلاب اسلامی به حکومت شاهنشاهی خاتمه داد و یکی از نهادهایی که در هر شهر ایجاد شد، نهاد نماز جمعه بود که بر اساس سنت اسلامی برپا شد و شاید برای نخستین بار این امکان را فراهم می‌کرد که مردم شهر به صورت داوطلبانه جایی دور هم جمع شوند و در مورد مسائل شهر و کشور خود گفتگو کنند. نماز جمعه به مثابه یک نهاد، می‌توانست جایی باشد برای گردهمایی مردم هر شهر تا در مورد امور خودشان آزادانه تصمیم بگیرند. اما چی شد؟ آیا لازم است درمقدمه بیانیه تأسیس انجمن قانون اساسی به این تجربه تاریخی گردهم آمدن مردم شهر برای بحث در مورد سرنوشت شهر اشاره شود تا از سرنوشت تلخ آن عبرت بگیریم؟

تجربه قانون بلدیه!

۷. یکی از نخستین قوانینی که در نخستین دوره مجلس شورای ملی به تصویب رسید قانون بلدیه بود و شهرداری‌های فعلی نیز دیوارهای کجی هستند که روی همان خشت کج بنا شدند. این خشت کج مثل سایر خشت‌های کجی است که سایر نهادهای حکومتی نیز در اختیار مردم می‌گذارند و از آنان می‌خواهند تا شرکت‌ها و سازمان‌ها و در واقع «جامعه‌های مدرن» خودشان را بر اساس آن‌ها بنا کنند: اساسنامه‌های تیپ! آیا پیشکسوتان ما - که اجرشان مأجور باد - چاره دیگری هم داشتند؟

اتین ژیلسون فیلسوف نوارسطویی فرانسوی در کتاب ارزشمند خود «وحدت تجربه فلسفی غرب» - که با عنوان مخدوش «نقد تفکر فلسفی غرب» به فارسی ترجمه و منتشر شده - توضیح می‌دهد که جوهر تمدن غرب - که ما این همه مشتاق نابودی آن هستیم- عقل است. اما تمام ابنای بشر به طور طبیعی عقل دارند و عقل مشخصه انسان است. در این صورت، چرا خصوصیت «عقلی» فقط باید به برخی جوامع اختصاص داده شود؟

این مباحث با اشاره به خصوصیات سرزمینی‌ای شروع شد که مانع از شکل‌گیری و تقویت جامعه‌های مدنی خارج از قلمرو حکومت شدند. شاید همین نکته، مدخلی برای ورود به این بحث باشد که چرا در بعضی جوامع، بله، فقط در بعضی جوامع، برای سازماندهی به جامعه هم عقل در کارآمد ولی در بسیاری از جوامع عقل تعطیل شد و مشکلات با زور و ارعاب حل و فصل می‌شوند؟

قدرت مردم در مهار حکومت

۸. به نظر می‌رسد لازم باشد در مقدمه بیانیه تأسیس انجمن قانون اساسی، علاوه بر اشاره به موانع تاریخی توسعه قدرت مردم در برابر قدرت حکومت، به مؤلفه‌های قدرت مردم نیز اشاره‌ شود. شاید یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌ها برای ساخت و تقویت «قدرت مردم»، مهارت ساخت «جامعه» باشد. اشاره به نمونه‌هایی در این زمیه خالی از لطف نیست.

آنچه که در فارسی به «بلدیه» و بعدها به شهرداری ترجمه شد، در واقع یک شرکت یا یک انجمن به ثبت رسیده بود که تمام ساکنان آن شهر، عضو آن بودند. حق عضویت پرداختی از سوی اعضا که به شکل‌های مختلفی از جمله تعیین درصدی عوارض به کالاهای مصرفی، تعیین و پرداخت می‌شد، هزینه‌های اداره شهر را تأمین می‌کرد. اعضای انجمن شهر. مثل اعضای کلیسا، طی روزهای مشخصی که خودشان تعیین می‌کردند، در سالن شهر دور هم جمع می‌شدند و مجامع شهری خود را برگزار می‌کردند که به «تون میتینگ» معروف بود و هست. مجمع انجمن هر شهر، یعنی اعضای صاحب رأی و شهروندان آن شهر، در مورد نحوه‌ی اداره شهر تصمیم می‌گرفتند. در نتیجه، روش اداره هیچ دو شهری منطقا نمی‌توانست مثل هم باشد. ممکن بود مجمع این شهر برای هیأت مدیره خودش ۵ عضو تعیین می‌کرد،‌ اما هیأت مدیره شهر بغلی ۹ عضو داشت. شهردار این شهر توسط مردم شهر و برای مثلا سه سال انتخاب می‌شد. اما شهردار شهر بغلی کسی بود که در انتخاب اعضای هیأت مدیره بیشترین رأی را کسب می‌کرد. یا حتی با قرعه و از میان داطلبان انتخاب می‌شد.

اگر توجه داشته باشید که اساسنامه‌ یا قانون اساسی هر شهر در واقع اساسنامه‌ی انجمن شهروندان همان شهراست و مردم هر شهر باید آزاد باشند و - مهم‌تر - باید بفهمند چرا این یا آن قاعده را برای خودشان تدوین می‌کنند تا طبق آن رفتار نمایند، در آن صورت متوجه خواهید شد که ترجمه یکی از اساسنامه‌های شهرداری‌های یکی از شهرهای دیار فرنگ و تصویب آن به عنوان قانون بلدیه برای کل شهرهای ایران چه پیامد‌هایی در پی دارد که شاهد آن هستیم. درست مثل ترجمه قانون اساسی یکی از کشورهای دیار فرنگ که به همان اندازه بی‌معنا بود و هست و شاهد شوخی‌های مستمر این بازی‌ها بوده‌ایم و خواهیم بود. . .

قانون اساسی به مثابه یک مهارت ملی!

۹. با اینکه تمام ابنا بشر بنا به طبیعتشان «عقل» دارند و به همین اعتبار «جانور عاقل» محسوب می‌شوند، با این همه، جوامع انسانی مختلفی که در سرزمین‌های مختلف و متفاوت وجود دارند، طبق همان عقل طبیعی، به انحاء مختلفی به خودشان سازمان می‌دهند که برای آن شرایط خاص لابد باید معقول بوده باشد. در نتیجه، لابد «طبیعی» (و معقول؟) بوده اگر قبیله‌ی غالب کل قبیله مغلوب را از صفحه روزگار محو می‌کرد و کل سرزمین مفتوحه را ملک محروسه خود می‌دانست. اما خدا لعنت کند تمدن غرب را!

گویا در آن سرزمین یأجوچ و مإجوج اتفاقاتی رخ دارد که پیامدهایش را هم لمس می‌کنیم: انقلاب‌های پی در‌پی صنعتی و روندهای جهانی ‌سازی که تمام جهان ماقبل مدرن را شخم زد و زیر و رو کرد.

بدیهی است که با وضعیت جدیدی رو به رو هستیم: جامعه طبیعی و سنتی تمام شده و مدام باید جامعه و جوامع خود را بسازیم و آن‌ها را روز آمد کنیم. و مهم ترین این جامعه‌ها نیز «حکومت» و «دولت» در سطح ملی، و «حکومت‌های محلی» در سطح شهر و روستاست.

برای سازماندهی به شهر‌ها بر اساس قانون بلدیه و مجموعه قوانینی که طی بیش از صد سال تصویب شدند، سازمان‌هایی ساخته‌ شده که به نظر می‌رسد می‌شود و می‌توان و باید کیفیت آن‌ها را بهبود بخشید.
از جمله و شاید مهم‌ترین عامل ارتقای کیفیت این سازمان‌ها خواست و اراده مردم است. اما در میان مردم، هستند کسانی که به این امور علاقه و تعهد بیشتری دارند. این‌ها را به عنوان فعالان اجتماعی حرفه‌ای و رهبران محلی تعریف می‌کنند.

به نظر می‌رسد همین رهبران محلی و همین فعالان اجتماعی حرفه‌ای هستند که باید مهارت‌های ساخت جامعه بر اساس علم و فلسفه قانون پارلمانی را بیاموزند.

همین علم و فلسفه است که می‌تواند ما را از تقلید کورکورانه قواعد و اساسنامه‌ها و کپی پست کردن آن‌ها نجات بخشد.
انجمن قانون اساسی، به مثابه کانون گردهم جمع شدن آن دسته از فعالان اجتماعی و رهبران محلی است که خود را متعهد می‌دانند تا به مردم شهر‌ها و روستاها کمک کنند تا به خودشان به مثابه انجمن‌های شهر و روستا، به مثابه انجمن جمهور آن شهر و روستا، سازمان بدهند و به روش عقلی و استدلالی بر خودشان حکومت کنند.
این‌ هم یکی از نکاتی است که شاید لازم باشد در مقدمه بیانیه تأسیس انجمن قانون اساسی قید شود. اما آیا نکته دیگری هم هست؟

راهنمای مختصر!

۱۰. به نظر می‌رسد اشاره به این نکته هم مهم باشد که مجموعه‌ی قواعد و رویه‌های مورد نیاز برای سازماندهی به انجمن‌های جمهوری در سطح محله، منطقه، شهر و روستا را می‌شود در یک جزوه‌ راهنمای مختصر چند صفحه‌ای هم تشریح کرد. در آن صورت، این یکی از وظایف انجمن قانون اساسی است که این جروه‌ راهنما را تدوین و تصویب کند، و مهم‌‌تر اینکه، بر اساس تجربه‌هایی که کسب می‌شود، مدام آن را روز آمد سازد.

نکته پایانی!

۱۱. برای توصیف نقش انجمن اصلی اشاره به یک تشبیه خالی از لطف نیست.

معمولاً برای ساختن نبات، قطعه‌ی کوچکی از نبات را به نخی گره می‌زنند و آن را در پاتیلی از شربت می‌آویزند. دانه‌های پراکنده و محلول در شربت، طبق نظم متبلور در نبات آویزان شده در پاتیل، با هم متحد می‌شوند و به این ترتیب نظم نوینی از شاخه‌های متبلور نبات سربر‌می‌آورد.

جامعه‌های طراز نوینی که در چارچوب انجمن اصلی قرار است تشکیل شوند، تعارض فرد و جامعه را به نحو معقولی حل می‌کنند، تمام جامعه‌ها، ضمن حفظ استقلال خود، با یکدیگر روابط تعریف شده و بی‌تعارض خواهند داشت. درست همانطور که تمام افراد عضو این جامعه‌ها استقلال فردی خود را به صورت کامل حفظ خواهند کرد.

اگر مبرم‌ترین مشکل این مرحله از حیات تاریخی ملت ما جامعه‌های مدرنی است که با هم هماهنگ نیستند، در آن صورت راه حل آن ساختن جامه‌های طراز نوین است تا به مرور مثل همان شاخه‌های نبات، کل این پاتیل آشوب/استبداد را متبلور سازند.

انجمن قانون اساسی، همراه با تعداد بی شماری انجمن/جامعه‌های طراز نوینی که ساخته خواهند شد،‌ می‌تواند نقش مهمی در پایان دادن به این بلبشوی حاکم بر حکومت‌های محلی ایفا کند.

با این توضیح‌ها باید دید چند نفر از فعالان اجتماعی و رهبران محلی حرفه‌ای برای کمک به برپاسازی این انجمن آستین بالا خواهند زد؟

تمام


پذيرش | تماس | نقشه‌ى سايت | | آمار سايت | بازديد كنندگان : 89 / 582649

 پيگيرى فعاليت سايت fa   پيگيرى فعاليت سايت اخبار ساخت جامعه‌های طراز نوین   پيگيرى فعاليت سايت انجمن قانون اساسی   ?

سايت با اسپيپ درست شده است 3.0.17 + AHUNTSIC

Creative Commons License