قطعنامه در تعریف «پروفشن» به مثابه مدخلی برانقلاب ساختاری
یکی از خصوصیات نسل جوان و به ویژه دههی هشتادیها، آشنایی بیشتر و بهتر آنان با زبان انگلیسی است. این مهارت به آنان امکان میدهد که - به برکت اینترنت - بتوانند از برکهی کوچک زبان فارسی به اقیانوس زبان انگلیسی گذر کنند و «برای تغییر مغزهایی که پوسیده است» دست به اصلاحات انقلابی ساختاری بزنند. آیا دههی هشتادیها در حد دستیابی به رفع تبعیضهای جنسیتی و برداشته شدن دیواری که غذا خوری دختران و پسران را از هم جدا میکرد (تحقیر تا این حد؟!) متوقف خواهند شد؟ یا جنبشی که با شعار زن، زندگی و آزادی در حال شکوفایی است، ایران را به آیندهای درخشان پرتاب خواهد کرد؟
یک جستجوی اینترنتی ساده برای فهم معنای دقیقتر پروفشن [1] و تفاوت آن با شغل، حرفه و کار، دریایی از مطالب جالب در اختیار علاقمندان قرار میدهد. آشنایی دقیقتر و عمیقتر با این مفهوم و کارکرد آن در زادگاه اصلی آنها، و مقایسه با وضعیت آنها در ایران امروز، نشان میدهد که چرا بیش از ۵۰ فعالیت مهم اجتماعی که در جهان توسعهیافته با عنوان پروفشن شناخته میشوند، درایران معاصر«شبهپروفشن دولتی» هستند؟ و چرا یکی از مشکلات ساختاری که سبب فساد ساختاری میشود همین است؟ و چرا یکی از اصلاحات ساختاری انقلابی هم باید «بازافرینی پروفشنها از شبهپروفشنهای دولتی» باشد؟
به نظر میرسد نسل جوانی که طی یک عصیان مبارک یک غثیان مبارک را هم تجربه کرد و، به تعبیر فراموش نشدنی دکتر محسن رنانی، تمام مزخرفاتی را که به خوردش داده بودند بالا آورد، (و چه استفراغ مبارکی! [2])، حالا میتواند اشتهای سیری ناپذیر خود برای فهم جهان امروز را، از جمله، با درک درست مفهوم متعالی «پروفشن» جلا دهد، و میتواند با بهرهگیری از علم حقوق پارلمانی که در کتاب دستورنامه توصییف و تشریح شده است، سازمانهای فسادناپذیر و پروفشنال بنا نهد که پیششرط بازآفرینی پروفشنهاست. در آن صورت است که میتوان گفت انقلاب «زن، زندگی، آزادی/جمهوری ایرانی» جامعه ایران را - که طی چهار دهه گذشته تحولات فرهنگی عظیمی را تجربه کرده است - به آینده بهتری پرتاب خواهد کرد.
سه مفهوم به هم پیوسته «کد اتیکز»، «پروفشن» و «حقوق پارلمانی»، در واقع سه رکن و سه اصلی هستند که گفتنان جامع جایگزین، طی بیش از دو دههی گذشته، بر اساس آنها در حال شکوفایی بوده است. مطالب این وب سایت بیشتر به حقوق پارلمانی پرداخته است، اما تلاش میشود تا برخی اسناد مربوط به دو مفهوم «کد اتیکز» و «پروفشن» را - که قبلاً در بعضی نشریات تخصصی از جمله اتیکز شماره یک و اتیکز شماره دو منتشر شده بود- در اختیار علاقمندان قرار گیرد تا «مانیفست کادرها» بهتر و عمیقتر درک شود.
سند کوتاهی که در ادامه تقدیم میشود، به عنوان قطعنامهای در تعریف پروفشن، بعد از مدتها بحث و بررسی، در نشست مهر ماه ۱۳۹۹ گروه حامیان تأسیس انجمن اصلی، به تصویب رسید. اگر توجه داشته باشیم که در دنیای امروز بیش از۵۰ پروفشن فعالیت دارند، و اگر انقلاب در حال انکشاف ایران بتواند این پروفشنها را به طور کامل از دولت سیاسی منفک کند و اختیار اداره کامل آنها را به بوردهای پروفشنالی تفویض نماید که طبق قانون مصوب و از سوی اعضای همان پروفشن انتخاب میشوند و به اعضای پروفشن و مردم پاسخگو باشند، میتوان تصور کرد که تا چه میزان، دولت سیاسی کوچک خواهد شد، دستگاههای ایدئولوژیک از چنگش در خواهد آمد، و هزاران فعال پروفشنال که در بیش از ۵۰ پروفشن مهمترین مسؤلیتهای اجتماعی را بر عهده دارند، در تعیین سرنوشت پروفشن خود، بدون دخالت دولت سیاسی، مشارکت تعیین کننده خواهند داشت، و نقش آنان تا چه میزان در ارتقای کیفیت زندگی مردم ارتقا خواهد یافت.
با این امید که نسل جوان در جریان مبارزه خود برای تغییر مغزهای پوسیده، بتواند آلترناتیوهای متعالیتری بیافریند، متن این سند کوتاه در ادامه تقدیم میشود:
قعطنامه «تعریف پروفشن»
ویرایش پنجم: ۲۳ مهر ۱۳۹۹
در ترجمه متون پروفشنال به فارسی، برای اصطلاحهای «پروفشن» و «پروفشنال» از معادلهای «حرفه» و «حرفهای» استفاده شده است. از آنجا که یکی از هدفهای اصلی انجمن اصلی، ارتقای پروفشنالیسم در پروفشنهای ایرانی است، و معادلهای حرفه و حرفهای، معانی دقیق و متعالی مندرج در مفهوم «پروفشن» را به مخاطب فارسی زبان منتقل نمیکند، قطعنامه زیر در تعریف پروفشن به تصویب میرسد:
پروفشنها گروههایی از مردم هستند که خصوصیات زیر را دارند:
یک. خدماتی که به مردم ارایه میدهند تخصصی و پیچیده است و کسب مهارت و تخصص مورد نیاز برای ارایه آن، مستلزم صرف وقت و زحمات طولانی و داشتن برخی خصوصیات فردی است.
دو. خدماتی که ارایه میدهند خیر عمومی است و تمام مردم به آنها نیازمند هستند.
سه. قضاوت در مورد رفتار پروفشنال اعضای این گروهها خارج از توان عامه مردم است و فقط اعضای خود این گروهها قادرند در مورد رفتار پروفشنال اعضای خود قضاوت کنند.
چهار. صلاحیت اعضای این گروهها در یک سازمان تخصصی و سلسله مراتبی و مبتنی بر مهارت و معرفت تعیین میشود.
پنج. اعضای این گروهها به صورت علنی اذعان میکنند که نسبت به مردم و جامعه وظایف و مسؤلیتهای خاص دارند.
شش. این گروهها حق پذیرش و تربیت اعضای خود، و نیز تنبیه و اخراج آنان به خاطر ناتوانی در حفظ صلاحیت یا عدم انجام وظایف و مسؤلیتهای خودشان را دارند.
هفت. با اینکه بین پروفشنها و کسبوکارها مرز کاملا روشنی وجود ندارد و اعضای این گروهها نیز از طریق ارایه خدمات خود امرار معاش میکنند، اما اعضای این گروهها در برابر کسانی که به آنان خدمت میکنند یک وظیفه اعتمادی [3] دارند که بر اساس آن باید تضمین کنند که تصمیمها و اقدامهای آنان، حتی به هزینه خودشان، در خدمت خوشبختی مشتریان آنان خواهد بود.
هشت. این گروهها محموعهی قواعد رفتاری اعضای خودشان را، با هدف تضمین انجام همان وظیفه اعتمادی، تدوین و تصویب کرده و به صورت علنی در اختیار مردم و جامعه قرار میدهند.
نه. پروفشن تضمین میکند هرگاه عضوی طبق کد اتیکز خود رفتار نکند مورد بازخواست قرار گرفته و تنبیه خواهد شد به نحوی که هیچ عضوی در هیچ پروفشنی کد اتیکز را نقض نکند.
ده. تدوین کد اتیکز از سوی خود پروفشن، و به خصوص رعایت آنها و برخورد درست با اعضایی که آن را نقض میکنند، مستلزم ساختن جامعهای است مبتنی بر قواعد عادلانه، منطقی، بدون تعارض و قابل اصلاح. فقط قانون عام پارلمان است که به عنوان یک نظام حقوقی این قواعد را در اختیار انجمنهای پروفشنال قرار میدهد. از همین رو، پروفشنها گروهایی از متخصصان هستند که طبق قانون عام پارلمان سازمان یافته باشند.
[1] profession
[2] استفراغ مبارک!
دلم روزی چند بار میپرسد چرا در این زمانه که ساعت به ساعت دارد تحولات تازهای رخ میدهد و باید زودبهزود نوشت و گفت، اینقدر دیر به دیر چیزی منتشر میکنی؟ عقلم میگوید دیگر از نوشتن و گفتن چه سود؟ میگوید همین نوشته که داری مینویسی هم از نوع دستوپا زدن بیثمر روشنفکری است. خدایی راست میگوید.
میدانید! حکومت چند دهه بهجای ساختن و کاشتن و سبز کردن و امید دادن و افق دادن و غنیسازی خاک ایران و جامعه ایران، آن را شخم زد و تخلیه کرد؛ و هر آدم و حیوان و کوه و معدن و دریاچه و گیاهِ ارزشمند و آرامکننده و امیدبخش و استحکام دهندهای بود را قطع کرد و بُرد و خورد و گزینش کرد و تحقیر کرد و تخریب کرد و فراری داد. اکنون که افق را ابر سیاه فراگرفته و بارش شروع شده و سیل راه افتاده است، چه میشود کرد با سیل؟ حکومت جلوی سیل ایستاده است و به آن شلیک میکند. ببیچاره گمان میکند سیل را میشود با شلیک متوقف کرد. منِ روشنفکر هم پشت سر سیل ایستادهام و فریاد میزدنم آآی سیل از این طرف برو، آآی سیل از آن طرف نرو. زهی خیال باطل!
آآی حکومت آآی ما روشنفکران! همهمان عقبیم، همهمان هنوز خوابیم و همهمان مقصریم. حکومت روزگار درازی فریب داد و تبعیض کرد و قانون را لجن زد و مردم را ندید؛ ما هم پیدرپی سکوت کردیم و منفعت طلبی کردیم و چشمانمان را بر آن همه تبعیض و تنگی و حماقت بستیم. و اکنون این نسل، که آینده ایران مال اوست و حق اوست، دارد همه ما را و همه آنچیزی که رنگ ما را دارد، استفراغ میکند. آن هم چه استفراغ عمیق و مبارکی.
محسن رنانی.
[3] Fiduciary
fa اخبار ساخت جامعههای طراز نوین طرح بازآفرینی پروفشنها از شبهپروفشنهای دولتی ?