زن، زندگی، آزادی؛ با پروفشنگرایی: قسمت اول: پروفشن یعنی چه؟
در مقدمه این سلسله یادداشتها توضیح داده شد، برای نسل جوانی که ارزشهای تحمیلی حکومت دهاتیان را غثیان کرده است، معنای متعالی «پروفشنگرایی» شاید بتواند به بخشی از علاقهها و تمنیات آنان برای آیندهای انسانیتر و متعالیتر پاسخ بدهد. این سلسله یادداشتها میکوشد، به صورت مختصر، معنای «پروفشن» و «پروفشنگرایی» را به مخاطبان جوان این وبسایت توضیح دهد.
بازدیدکنندگان این وبسایت میدانند که هدف اصلی آن معرفی کتاب دستورنامه رابرت است که قواعد عام و عمومی تأسیس و اداره انواع چامعه/انجمن/سازمانهای دموکراتیک را گردآوری و تشریح کرده است. در نتیجه حق دارند بپرسند: این وبسایت به پروفشن و پروفشنگرایی چه ربطی دارد؟
در پاسخ به این پرسش مناسب لازم است توضیح داده شود که پیششرط شکلگیری «پروفشن»ها این است که اعضای آناها بتوانند طبق قواعد بسیار عادلانه و بسیار دقیقی تأسیس شوند و رفتار کنند که بتوانند هر عضوی را که کد اتیکز آن پروفشن را نقض کرد، شناسایی کنند، به روش منصفانه به محاکمه بکشانند و طبق قواعد مورد توافق و منصفانه او را تنبیه و سر انجام از پروفشن اخرج کنند. بدیهی است که در فقدان چنان قواعد و رویهایی، روابط درونی پروفشنها به کلاف سردرگمی بدل خواهد شد که هیچ کس نخواهد توانست سره را از ناسره باز شناسد و اوضاع همین میشود که میبینید: هیچ چیز سرجای خودش نیست.
گفتنی است که از نقطه نظر تاریخی، مفهوم «پروفشن» بسیار زودتر از مفهوم «حقوق پارلمانی» مورد توجه قرار گرفت و حتی در سال ۱۳۸۶ شورای ملی برای بازآفرینی پروفشنها از شبهپروفشنهای دولتی تأسیس شد. اما عدم آشنایی با حقوق پارلمانی سبب میشد که حتی چند نفر از اعضای یک پروفشن هم نتوانند با هم یک گفتگو و مذاکره با معنا داشته باشند و به صورت عادلانه و مورد توافق در مورد یک اقدام مشخص به نتیجه برسند. به همین دلایل است که تازه بعد از کسب مهارت ساختن جامعههای پروفشنال در پرتو علم حقوق پارلمانی است که باید نسبت به بازآفرینی پروفشنها از شبهپروفشنهای دولتی اقدام کرد.
خاطر نشان میشود یکی از برنامههای شورای عالی نهادهای مدنی در دوران گذار نیز که در پرتو علم حقوق پارلمانی در دست تأسیس است، حذف مداخله دولت سیاسی در امور پروفشنال پروفشنهاست. اما دولت سیاسی فقط هنگامی درامور پروفشنال پروفشنها مداخله نخواهد کرد که پروفشنها به ملت اطمینان داده باشند که در جهت تأمین منافع مردم، از دولت سیاسی کارآمدتر و اثربخشتر علم خواهند کرد.
میبینید برای رفع مشکلاتی که علیه آنها اعتراض میکنیم مهارتهای اجتماعی بسیار زیادی لازم است که باید کسب کنیم. قرار است این سلسله یادداشتها به همین مسائل بپردازد.
نخستین قسمت این سلسله یادداشتها در ادامه تقدیم شده است:
پروفشن یعنی چی؟
اگر در فرهنگ لغتها دنبال معنای پروفشن بگردید، به طور طبیعی، چند کلمه فارسی را خواهید یافت که کم و بیش معنای آن را منتقل میکنند. درست همانطور که اگر - مثلاً - یک ژاپنی در فرهنک لغت، معنای کلمهی «عاشورا» را جستجو کند. چه خواهد یافت؟ چیزی شبیه این: روز دهم ماه محرم که سالروز شهادت سومین اما شیعیان هم هست. پروفشن هم، در این سطح یعنی حرفه، شغل، و پیشه. در بعضی فرهنگها، معنای دومی هم ارایه میدهند که شامل مفاهیم اظهار، ادعا، ابراز و اقرار میشود. اما همانطور که تعریف یک خطی عاشورا اقیانوس تجربههای انباشت شده در جان یک شیعه را به آن ژاپنی منتقل نمیتواند کرد، تعریف پروفشنگرایی نیز قادر نیست اقیانوسی از معانی متعالی را از فرهنگ مبدء به فرهنگ مقصد منتقل کند. پرسش نخست: اصلاً چرا یک فارس زبان نباید با همین معنای مختصر از پروفشن، که در فرهنگ لغت آمده است، قانع شود و دست به بررسیهای عمیقتر و گستردهتر بزند؟ پرسش ساده و پشپا افتادهای به نظر میرسد. اما تأمل در مورد همین پرسش ساده حقایق مهمی از وضعیت امروز تبادلات فرهنگی را آشکار میسازد که کمک میکند تا سرنوشت خیزش انقلابی زن، زندگی و آزادی و آینده آن را بهتر درک کنیم. بخشی از این سلسله یادداشتها به همین پرسش میپردازد. اما اجازه بدهید بحث را با نقل ماجرایی ادامه دهیم که کمک میکند تا درک بهتری از پروفش بیابیم.
ماجرا به گروگانگیری یک آخوند ایرانی تبار به نام محمد حسن منطقی مربوط میشود که روز دوشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۳ عدهای از کارکنان و مشتریان یک کافه را در سیدنی استرالیا به گروگان گرفت. این گروگانگیری چه ربطی به پروفشن دارد؟ قصهاش جالب است:
این آخوند ایرانی که اسمش را به شیخ هارون موسی تغییر داده بود و هوادر داعش شده بود، برای پوشاندن پنجره مُشِرف به خیابان به مسؤلان کافه دستور داد تا یک پرچم داعشی برایش تهیه کنند. موضوع «پروفشن» به این قسمت ماجرا مربوط میشود.
تمام نشریات فرانسوی زبان در گزارش این قسمت از ماجرا نوشته بودند که مقامات استرالیایی پرچمی به رنگ سیاه به شیخ هارون موسی دادند که روی آن شهادتین مسلمانان نقش بسته بود: لا الله الا الله، و محمداُ رسولالله. باز هم همان سؤال: ماجرا چه ارتباطی به پروفشن دارد؟ نکته درخور توجه همین جاست که تقریباً تمام خبرگزاریهای فرانسوی زبان در توضیح شهادتین مسلمانان نوشته بودند: «پروفشن ایمان مسلمان، یعنی: خدایی جز الله نیست و محمد پیغمبر اوست» [1] میبینید؟ این یک معنای پروفشن: پروفشن مسلمانی یعنی اعلان شهادتین مسلمانی! از همین نقطه بحث را دنبال میکنیم.
[1] ou profession de foi musulmane: "Il n’y a de Dieu qu’Allah et Mahomet est son prophète".
fa اخبار ساخت جامعههای طراز نوین طرح بازآفرینی پروفشنها از شبهپروفشنهای دولتی ?