كارگاه‌هاي آموزش دستورنامه رابرت (كادرها)

بخش8. نشست، اجلاس، تنفس و ختم جلسه

شنبه 31 مه 2014

توضيح اصطلاح‌ها

در يك مجمع، همان گونه كه پيشتر در صفحه‌هاي 2 تا 3 و 24 به آن اشاره شد،‌ با هر بار مجتمع شدن اعضاء براي انجام كار يك نشست تشكيل مي‌شود؛ اما واحد كاملي از درگير شدن مجمع در كارها يك اجلاس است، كه (در مورد كلي شامل تمام انواع مجامع) از يك يا چند نشست تشكيل مي‌شود. اصطلاح اجلاس يك مفهوم بنيادي است كه در بسياري از قواعد مهم پارلماني وارد شده است.

در قانون پارلمان و آنگونه كه در اين كتاب فهميده مي‌شود، ا‌‌صطلاح‌هاي تفريف شده در زير معاني متمايزي دارند:

● نشست يك مجمع يك گردهمايي رسمي اعضای آن مجمع است در يك سالن يا محل براي انجام كارها در يك مدت زمان كه طي آن توقفي در انجام كارها رخ نمي‌دهد و اعضا پراكنده نمي‌شوند، مگر براي يك تنفس كوتاه، به معنايي كه در ادامه تعريف مي‌شود. (براي تعديل الزام «يك سالن يا محل» وقتي آئين‌نامه اجازه‌ي برگزاري نشست به وسيله‌ي ويدئو‌كنفرانس يا تله‌كنفرانس را بدهد، نگاه كنيد به صص83-482). با توجه به كاري كه قرار است انجام شود، يك نشست مي‌تواند از چند دقيقه تا چندين ساعت طول بكشد. (نگاه كنيد به پانوشت صفحه‌ي 2 با توجه به غيرعملي بودن انجام كار از طريق نامه‌نگاري).

● يك اجلاس يك مجمع، مگر آنكه آئين‌نامه‌ يا قواعد حاكميتي يك سازمان يا گروه مشخص طور ديگري تعريف كرده باشد، يك يا مجموعه‌اي از نشست‌هاي مرتبط با هم است كه به يك دستور كار، برنامه يا اجنداي جداگانه يا به يك منظور اعلام شده اختصاص يافته باشد، كه در آن- اگر بيش از يك نشست برگزار شود- هر نشست بعدي با نگاه به ادامه‌ي كار از آنجا كه در نشست قبلي قطع شده، برنامه‌ريزي مي‌شود (نيز نگاه كنيد به بحث تمايز بين تنفس و ختم جلسه در صفحه‌ 83).

● يك تنفس، به بيان دقيق، يك وقفه‌ يا تعطيلي كوتاه در يك نشست است كه آن را خاتمه نمي‌بخشد يا تداومش را به عنوان يك نشست منفرد از بين نمي‌برد، و پس از آن كارها بلافاصله از همان جا كه قطع شده‌ بود ادامه مي‌يابد. طي تنفس، اعضاء ممكن است سالن يا اتاق محل نشست را ترك كنند،‌ اما از آنان انتظار مي‌رود كه همان اطراف باشند. تنفس بيشتر به خاطر انجام كارهاي مرتبط با نشست- مانند شمارش برگه‌ها، مشاوره‌ي اعضاء، و از اين قبيل داده مي‌شود. (براي پيشنهاد تنفس نگا ك: 20).

● گفته مي‌شود يك نشست در جا راحت‌ باش است، اگر رئيس بدون مخالفت، و بي‌ آنكه اعلام تنفس كند، فقط اجازه‌ي يك مكث كوتاه داده باشد. در چنين موردي از نظر فني هيچ وقفه‌اي در نشست رخ نمي‌دهد، و اعضاء سر جاي خودشان باقي مي‌مانند. گفتگوي آرام بين اعضائي كه كنار هم نشسته‌اند مي‌تواند صورت بگيرد، اما هر وقت رئيس نشست را دوباره دعوت به دستور كند يا عضوي با تدوام در جا راحت باش مخالفت نمايد، بلافاصله بايد متوقف شود.

● خاتمه (يعني، پايان دادن به مجمع) به يك نشست خاتمه مي‌دهد؛ همچنين ممكن است به يك اجلاس خاتمه بخشد. اگر قرار باشد نشست ديگري همان كار را ادامه دهد يا دستور كار براي زماني مشخص (يا «بنا به دعوت رئيس») تنظيم شده باشد، خاتمه به آن اجلاس پايان نخواهد داد. (نيز نگا ك: ص. 91-90 براي استفاده از كلمه‌ي ختم جلسه آنطور كه براي نشست‌ مختومه به كار مي‌رود؛ و براي پيشنهاد ختم جلسه نگاه كنيد به 21)

● اصطلاح ختم كامل معمولاً به خاتمه يافتن اجلاسي متشكل از چند نشست اشاره دارد: (الف) هنگامي كه ختم جلسه به اجلاس پايان مي‌دهد- مانند يك مجموعه از نشست‌هاي توده‌اي يا در كنوانسيون سالانه يا ‌دو سالانه كه نمايندگان آن به صورت جداگانه براي يك كنوانسيون انتخاب مي‌شوند؛ (ب) وقتي كه گروه دوباره تا يك دوره‌ي زماني كه آئين‌نامه يا اساسنامه مشخص كرده است، مگر براي مجمع خاص، جمع نمي‌شود- مانند مورد اجلاس در مجلس مقننه. در مواردي كه كلمه كامل كاربرد داشته باشد، ممكن است، اما نه لزوماً هميشه، در پيشنهاد ختم جلسه يا اعلام ختم جلسه از سوي رئيس خاطر نشان شود.

ارتباط مفاهيم

تعداد نشست‌ها در يك اجلاس. طول يك اجلاس يا تعداد نشست‌هايي كه طي آن برگزار مي‌شود متناسب با نوع مجمع تفاوت مي‌كند.

در يك انجمن دائمي كه آئين‌نامه‌اش نشست‌هاي هفتگي، ماهانه، يا فصلي را پيش‌بيني كرده باشد كه با يك دستور كار تعيين شده در يك عصر يا شب برگزار شوند، هر «نشست» از اين نوع معمولاً يك اجلاس جداگانه را تكميل مي‌كند- مگر آنكه مجمع در چنين نشست‌هائي يك نشست‌ مختومهرا به نحوي كه در صفحه‌هاي 91-90 توضيح داده شده، زمانبندي كند. اين قاعدهْ قانون عرفي پارلمان است و هر وقت يك قاعده‌ي اختصاصي در آئين‌نامه‌ طور ديگري مقرر كند مستثناء مي‌شود. گرچه هر انجمني حق دارد در آئين‌نامه‌هاي خود، آنچه كه يك اجلاس سازمان را تشكيل مي‌دهد تعريف كند، با اين همه، در انجمن‌هاي عادي معمولاً نامعقول است كه قاعده‌اي را تصويب كنند تا بر اساس آن اجلاس‌هاي عادي به مدت‌ طولاني ادامه يابد. چنين قاعده‌اي امكان بسته شدن دست‌هاي سازمان را در آن مدت طولاني فراهم مي‌آورد، زيرا، همان موضوع در جريان همان اجلاس، پس از آنكه تجديد نظر كردن يك رأي‌ كه يك پيشنهاد را بدون تصويب آن به صورت نهايي تعيين تكيف كرده باشد، (يعني، يك رأ‌ي كه آن پيشنهاد را رد كرده يا به صورت نامشخص به تعويق انداخته، يا يك مخالفت با بررسي آن را حفظ كرده است. نگا ك: 11 تا 26)، بسيار دير شده باشد، نمي‌تواند دوباره مطرح شود.

در مورد يك سازمان ايالتي يا ملي كه كنوانسيون‌هاي سالانه يا د‌وسالانه برگزار مي‌كند، هر كنوانسيون يك اجلاس سازمان را تشكيل مي‌دهد- با يك اجندا يا برنامه- كه در نشست‌هاي جداگانه‌اي كه صبح، عصر، و شب برگزار مي‌شوند، يا در نشست‌هاي متعددي كه در طول چند روز برگزار مي‌شوند، به اجرا در مي‌آيد. در كنگره يك اجلاس ممكن است از صدها نشست روزانه تشكيل شود، و گاهي اوقات نزديك به يك سال‌ طول بكشد.

عزيمت از معناهاي پارلماني در صحبت روزمره. به خاطر واقعيت كه در انجمن‌هاي عادي محلي يا شعبه‌ها معمولاً نشست و اجلاس، با هم منطبق مي‌شوند، اين دو اصطلاح در زبان روزمره اغلب با يكديگر خلط شده يا به صورت مترادف به كار مي‌روند. هر كجا كه هر يك از اين كلمه به كار مي‌رود، با توجه به توضيح‌هاي اين بخش، بايد به متن توجه كرد. همين وضعيت در مورد اصطلاح‌هاي تنفس، ختم جلسه، ختم كامل نيز پيش مي‌آيد. به ويژه در كنوانسيون‌ها، زياد شنيده مي‌شود كه كلمه تنفس در مورد استراحت طولاني‌تر به كار مي‌رود كه به يك نشست خاتمه مي‌دهد و در نتيجه بايد، مانند عبارت «تنفس تا فردا»، به معناي ختم جلسه فهميده شود. از سوي ديگر، گاهي اوقات مجامع «خاتمه» مي‌يابند يا در برنامه‌ يا اجنداي خودشان «ختم جلسه»‌ را پيش‌بيني مي‌كنند در حاليكه منظورشان فقط يك تنفس كوتاه است. استفاده از كلمه‌ي تنفس براي توصيف فاصله‌ي بين دو اجلاس رسمي يك سازمان يا مجمع، مانند مورد «تنفس تابستانه‌ي كنگره» در زبان محاوره‌اي رايج است و هيچ ربطي به معناي پارلماني اين اصطلاح ندارد.

آثار مقايسه‌اي تنفس و ختم جلسه در يك اجلاس.
تمايز بين تنفس و خاتمه در بعضي موارد خيلي ناچيز مي‌شود به نحوي كه بايد در هر شرايط خاص مورد داوري قرار بگيرد. به عنوان نمونه، بنا به تعاريفي كه پيش از اين ارايه شد، يك استراحت براي صرف ناهار در جريان كارهاي كنوانسيون، بسته به زمان و ميزان پراكندگي اعضاء كه براي صرف ناهار لازم مي‌شود، ممكن است بيشتر ماهيت يك تنفس، يا خاتمه را داشته باشد. از نقطه‌نظر تأثير تنفس يا خاتمه بر رويه زمان آتي كه مجمع دوباره دعوت به دستور مي‌شود، تفاوت اين است كه در پايان تنفس هيچ برنامه‌ي «افتتاحيه‌اي»‌ در كار نيست، بلكه كارها هميشه بلافاصله از جايي كه قطع شده بود، از سر گرفته مي‌شود، انگار كه تنفسي در كار نبوده است. از سوي ديگر، در آغاز هر نشستي (پس از نشست اول در يك اجلاس)، از سرگيري كارها از همان جايي كه قطع شده بود ممكن است با مراسم افتتاحيه‌ي مختصر و قرائت صورتجلسه شروع شود اما ضروري نيست. معمولاً در اجلاسي كه چند روز طول مي‌كشد، صورتجلسه‌‌ها در آغاز نشست نخست هر روز قرائت مي‌شوند؛ و آغاز نشست‌ بعدي همان روز ممكن است عملاً با پايان تنفس قابل تشخيص نباشد.

نحوه‌ي برنامه‌ريزي تداوم نشست‌هاي يك اجلاس.
وقتي يك نشست بدون پايان دادن به اجلاس خاتمه مي‌يابد، لزوماً به اين معنا است كه زمان نشست بعدي براي ادامه‌ي همان كار يا همان دستور كار قبلاً تعيين شده است (يا اينكه مقرره‌اي براي برگزاري چنان نشستي طبق «فراخوان رئيس» تدوين شده است). زمان و مقررات براي نشست بعدي يك اجلاس ممكن است بر اساس يكي از اين روش‌ها (به ترتيب رواج آن‌ها) تعيين شود: (الف) از طريق برنامه‌اي كه در آغاز كنوانسيون به تصويب مي‌رسد؛ (ب) با تصويب يك پيشنهاد (اصلي يا فوريتي، بسته به اينكه كي مطرح شود) در نشست حاضر براي تعيين زمان نشست بعدي؛ يا (پ) با مشخص كردن نشست بعدي در همان پيشنهاد ختم جلسه، اگر آن پيشنهاد به عنوان يك پيشنهاد اصلي و هنگامي مطرح شده باشد كه موضوع ديگري در دست بررسي نبوده باشد.

رويه عادي در ختم جلسه.
در رويه عادي يك نشست صرفاً با تصويب پيشنهاد «ختم جلسه» خاتمه مي‌يابد؛ يا رئيس جلسه تحت شرايط خاص، آنطور كه در صفحه‌هاي 33-232 توصيف شده، مي‌تواند بدون پيشنهاد ختم جلسه را اعلام كند. انجمن دوباره در زمان تعيين شده توسط آئين‌نامه يا قواعد ديگر، يا زمان مشخص شده از طريق تصويب قبلي يك پيشنهاد، تشكيل جلسه مي‌دهد. اگر انتظار نمي‌رود كه تا «نشست عادي» بعدي كه توسط آئين‌نامه يا قاعده‌ي ديگر تعيين شده، جلسه‌اي تشكيل شود، رئيس اعلام مي‌كند نشست «خاتمه مي‌يابد»، و چنين خاتمه‌اي اجلاس را خاتمه مي‌دهد. از سوي ديگر، اگر نشست ديگري براي همان اجلاس، و طبق روش‌هايي كه در بند قبلي توضيح داده شد، برنامه‌ريزي شده باشد، رئيس زمان آن جلسه را حين اعلام ختم جلسه اعلان مي‌كند، و به عنوان نمونه مي‌گويد: «نشست تا ساعت 4 بعد از ظهر فردا خاتمه مي‌يابد».

در حوادثي مانند آتش‌سوزي، بلوا، يا ديگر حواث غيرمترقبه، اگر رئيس فكر كند كه صرف وقت براي تصويب پيشنهاد ختم جلسه ممكن است براي حاضران خطرناك باشد، بايد ختم جلسه - تا زمان و در مكان مناسب براي نشست مختومه (اگر بتواند)، يا با فراخون از سوي رئيس- را اعلام كند.

اعتبار اجلاس
اعتبار اصلي اجلاس به عنوان واحد كاملي از درگير شدن مجمع در كارها، در مقايسه با محدوديت‌هاي اعمال شده بر يك اجلاس در جريان توسط تصميم‌هايي كه اتخاذ كرده،. در آزادي هر اجلاس جديد نهفته است. بعضي از پيامدهاي اين خصوصيت اجلاس در بند‌هاي زير توصيف مي‌شود.

آزادي هر اجلاس جديد.
به عنوان يك اصل كلي، يك اجلاس نمي‌تواند دستان اكثريت را در هر اجلاس بعدي ببندد، يا موضوعي را فراتر از دسترس چنان اكثريتي قرار دهد، مگر از طريق فرايند تصويب يك دستورنامه اختصاصي يا اصلاح آئين‌نامه (هر يك از اين دو مستلزم آراء بيش از اكثريت است. بلافاصله زير را بنگريد). به عنوان نمونه، تعويق هرچيزي به وراي اجلاس آتي- كه تلاشي براي ممانت از بررسي آن مسأله از سوي اجلاس آتي است- مناسب نيست. اصل مذكور به شكل مشروط در مواردي كاربرد دارد كه يك اكثريت چيزي را كه در يك اجلاس قبلي به تصويب رسيده است، لغو يا اصلاح كند، يا كميته‌اي را از بررسي بيشتر مسأله‌اي كه در يك اجلاس قبلي به آن ارجاع شده خلع كند- كه يك اكثريت مشروط به اينكه اخطار قبلي داده باشد مي‌تواند چنين كند (براي آراء مورد نياز براي اين اقدام‌ها بدون اخطار قبلي نگا ك: ص. 295، س. 24 تا ص. 295، س. 10 و ص. 301، س. 3 تا 15).

رابطه‌ي آزادي يك اجلاس با قواعد يك سازمان. كاربرد همين اصل در مورد مقررات اجرايي(كه، طبق آنچه كه در اين كتاب از آن فهميده مي‌شود، نبايد با رويه پارلماني بپردازند؛ نگاه كنيد به 2)، به اين ترتيب است: گرچه مقررات اجرايي مي‌توانند از سوي اكثريت آراء در هر اجلاسي به تصويب برسند و تا زمان لغو يا اصلاح به اجرا گذاشته شوند، چنين مقرراتي به طور عيني آزاد‌ي اجلاس بعدي را مختل نمي‌كنند، زيرا مي‌توانند در طول هر اجلاسي(اما نه طولاني‌تر) از طريق اكثريت تعليق شوند.

از سوي ديگر، آئين‌نامه‌ و دستورنامه اختصاصي، كه به رويه‌ي پارلماني مي‌پردازند، شامل مقرراتي هستند كه انتظار مي رود از يك اجلاس به اجلاس ديگر ثبات داشته باشند، و قضاوت كل انجمن را متمايز از اعضائي كه در هر اجلاس رأي‌ خاصي مي‌دهند، نمايندگي كنند. در نتيجه، اين قواعد مستلزم اخطار قبلي و دوسوم آراء براي اصلاح هستند (با رأي اكثريت كل اعضاء به عنوان يك جايگزين مجاز)؛ و قواعد دستورنامه براي تعليق مستلزم دو سوم آراء هستند. در حاليكه آئين‌نامه‌‌ها نمي‌توانند تعليق شوند.

رابطه‌ي آزادي اجلاس با تجديدپذيري پيشنهادها. شرايطي كه تحت آن يك پيشنهاد مي‌تواند تجديد شود- يعني مي‌تواند به عنوان يك پيشنهاد جديد پس از آنكه قبلاً مطرح شده و بدون تصويب تكليفش روشن شده باشد، مطرح شود- با آزادي يك اجلاس جديد، و با تمايز بين اجلاس و نشست ارتباط تنگاتنگ دارد. همانگونه كه در 38 و در صفحه‌ي 82 گفته شده، همان موضوع يا اساساً شبيه همان موضوع نمي‌تواند براي دومين بار در جريان يك اجلاس دوباره در برابر مجمع قرار بگيرد، جز به وسيله پيشنهادهاي پارلماني كه يك موضوع را دوباره در برابر مجمع مطرح مي‌كنند. از سوي ديگر، در هر اجلاس بعدي هر پيشنهادي كه هنوز به كاربردني باشد مي‌تواند به طور معمولي دوباره مطرح شود مگر آنكه از اجلاس قبلي (از طريق چهار رويه‌اي كه در صفحه‌ي 88 در بخش نشست عادي، در زير) و به عنون پيشنهادي كه تكليف نهايي آن مشخص نشده، منتقل شده باشد (نيز نگا ك به 38، جايي كه تجديد پيشنهادها به طور كامل بحث شده است).

رابطه‌ي آزادي يك مجمع با انتصاب موقت رئيس.
اگر مجمع بخواهد الأن رئيسي را براي احراز رياست در وراي اجلاس جاري انتخاب كند (در صورت بيماري يا ناتواني مسؤل عادي جلسه و جانشين وي)، بايد در نشست قبل يا در فراخوان نشستي كه او در آن انتخاب مي‌شود، اطلاعيه‌ داده شود. يك اجلاس نمي‌تواند در آزادي هيچ اجلاس جديدي براي انتخاب رئيس‌اش مداخله كند مگر از طريق برگزاري انتخابات با اطلاعيه‌ي قبلي(صص: 18-116).


پذيرش | تماس | نقشه‌ى سايت | | آمار سايت | بازديد كنندگان : 264 / 582231

 پيگيرى فعاليت سايت fa   پيگيرى فعاليت سايت دستورنامه رابرت - ويرايش دهم   پيگيرى فعاليت سايت فصل چهارم: نشست و اجلاس   ?

سايت با اسپيپ درست شده است 3.0.17 + AHUNTSIC

Creative Commons License