كارگاه‌هاي آموزش دستورنامه رابرت (كادرها)

بخش 14: تعويق مشخص

يكشنبه 1 ژوئن 2014

پيشنهاد فرعي تعويق مشخص (يا تعويق تا زمان مشخص، يا تعويق) پيشنهادي است كه به وسيله‌ي آن اقدام روي موضوع در دست بررسي، تحت محدوديت‌هايي، تا يك روز، نشست، يا ساعت مشخص، يا تا بعد از يك رويداد خاص به تعويق مي‌افتد. اين پيشنهاد مي‌تواند بدون توجه به ميزان مذاكره‌‌اي كه روي پيشنهاد مورد نظر براي تعويق شده، مطرح شود. يك موضوع ممكن است به اين خاطر تعويق شود كه در وقت مناسب‌تر مورد بررسي قرار بگيرد، يا مذاكره دلايلي براي عقب انداختن اخذ تصميم نشان داده است. اين پيشنهاد نبايد با پيشنهاد تعويق نامشخص، كه قبلاً در (11) تشريح شد، و عملاً به معناي كشتن پيشنهاد است و نه تعويق آن، خلط شود.

وقتي پيشنهادي تعويق موضوعي را كه در دست بررسي نيست- به عنوان نمونه، استماع گزارش كميته را- توصيه كند، چنين پيشنهادي يك پيشنهاد فرعي تعويق نيست، بلكه يك پيشنهاد اصلي ضمني است (10). اگر تأثير پيشنهاد تغيير در تصميمي باشد كه مجمع پيشتر اتخاذ كرده است، به عنوان نمونه:، «سه هفته تعويق مهماني شامي كه براي 15 اكتبر برنامه‌ريزي شده است»،‌ چنين پيشنهادي يك مورد خاص از پيشنهاد اصلاح مصوبه است.

ويژگي‌هاي توصيفي استاندارد پيشنهاد فرعي تعويق تا يك زمان مشخص:

1. از پيشنهاد اصلي جلو مي‌افند؛ از پيشنهادهاي فرعي تعويق نامشخص؛ اصلاح،‌ و ارجاع؛ و از پيشنهادهاي ضمني تفكيك موضوع و بررسي بندبند جلو مي‌افتد. اين پيشنهاد همچنين از فرجام‌ قابل‌مذاكره (يا يك اخطار دستور كه از سوي رئيس براي قضاوت به مجمع تقديم شده و وقتي كه اينطور ارجاع شود قابل‌مذاكره است، ص.242، س.24-22) تحت هر يك از دو شرط زير جلو مي‌افتد: (الف) اگر فرجام به يك پيشنهاد اصلي وابسته نباشد؛ يا (ب) اگر هيچ پيشنهاد ديگري جز پيشنهادهايي كه در خط اول اين بند بيان شد در دست بررسي يا درگير فرجام‌خواهي يا اخطار دستور نباشد. از پيشنهاد قابل‌مذاكره‌ تجديدنظر هنگامي كه براي به كاربردنش در مورد آن پيشنهاد، تحت شرايطي كه در ويژگي‌ استاندارد 2 زير بيان شده طبق دستور باشد، جلو مي‌افتد. از پيشنهادهاي فرعي كميت مذاكره؛ كفايت مذاكره؛ يا روي ميز گذاري؛ و نيز از تمام پيشنهادهاي فوريتي؛ و از تمام پيشنهادهاي ضمنيِ به كاربردني عقب مي‌افتد.

2. مي‌تواند در مورد پيشنهادهاي اصلي، همراه با هر يك از پيشنهادهاي تعويق نامشخص، اصلاح،‌ يا ارجاع كه ممكن است در دست بررسي باشند به كار رود؛‌ به همين ترتيب مي‌تواند در مورد دستورات روز (ص 80-177؛ 41) يا تقاضاهاي فوري (19) هنگامي كه عملاً به عنوان پيشنهادهاي اصلي در دست بررسي باشند به كار رود، و چنين كاربردي از هر موضوع ديگري كه ممكن است آن‌ها قطع‌اش كرده باشند، مستفل بوده و هيچ تأثيري بر آن‌ها ندارد؛ مي‌تواند در مورد فرجام قابل‌مذاكره (يا اخطار دستورهايي كه از سوي رئيس و براي قضاوت به مجمع ارجاع مي‌شود و وقتي كه اينطور ارجاع شود قابل‌مذاكره هستند، ص.242، س.24-22) به كار رود، اما اگر چنين فرجامي وابسته به موضوع اصلي باشد (يعني، اگر فرجام مي‌بايست پيش از تصميم‌گيري در مورد پيشنهاد اصلي تصميم‌گيري شود)(صص.13-112)، پيشنهاد تعويق مي‌تواند فقط در مورد فرجام‌ وابسته به پيشنهاد اصلي به كار رود، كه آن‌ هم تعويق مي‌شود (نيز نگا ك: ص. 81-180)؛ مي‌تواند در مورد فرجام‌هاي غيروابسته قابل‌مذاكره به صورت جداگانه به كار رود، بدون تأثيرگذاري بر وضعيت موضوع‌هاي ديگري كه ممكن است در دست بررسي باشند؛ و مي‌تواند در مورد پيشنهاد تجديد نظر (37) قابل‌مذاكره‌ي بلافاصله در دست بررسي به كار رود هنگامي كه تعويق موضوع يا مجموعه‌اي از موضوع‌هاي وابسته شامل پيشنهاد(هاي) كه قرار است تجديد نظر شوند، در دستور باشد، كه در اين حالت تمام چنين موضوع‌ها و پيشنهادهاي وابسته به پيشنهاد تجديد نظر تعويق مي‌شوند. نمي‌تواند در مورد فرجام‌ غيرقابل مذاكره يا يك پيشنهاد غيرقابل‌مذاكره‌ي تجديد‌نظر به كار رود؛ و نمي‌تواند در مورد هيچ پيشنهاد فرعي‌اي به كار رود، مگر آنكه كاربردش در مورد يك پيشنهاد اصلي بر هر يك از پيشنهادهاي تعويق نامشخص، اصلاح، يا ارجاع كه ممكن است، همانطور كه در فوق ذكر شد، در دست بررسي باشند،‌ تأثير بگذارد. پس از تصويب پيشنهاد خاتمه دادن به مذاكره‌ در مورد يك پيشنهاد اصلي در ساعت مقرر يا پيشنهاد محدود كردن كل زمان مذاكره، پيشنهاد تعويق نامشخص نمي‌تواند مطرح شود، اما اگر محدوديت فقط در مورد مدت نطق‌هاها اعمال شود، طبق دستور باقي مي‌ماند (نگا ك: 15). پيشنهادهاي اصلاح، كيفيت مذاكره، و كفايت مذاكره مي‌توانند در مورد پيشنهاد تعويق نامشخص به كار روند بدون آنكه بر پيشنهاد اصلي تأثيري بگذارند. پيشنهاد تعويق نمي‌تواند به تنهايي روي ميز گذاشته شود، اما وقتي در دست بررسي باشد،‌ پيشنهاد اصلي مي‌تواند روي ميز گذاشته شود، و پيشنهاد تعويق را نيز روي ميز قرار دهد. پيشنهاد تعويق مشخص نمي‌تواند تعويق نامشخص يا ارجاع شود.

3. وقتي كسي ديگري صحن دارد خارج از دستور است.

4. بايد حمايت شود.

5. قابل‌مذاكره است؛ اما مذاكره محدود است و نبايد به مزاياي پيشنهاد اصلي كشيده شود مگر تا حدي كه مجمع را قادر سازد تا تصميم بگيرد كه آيا پيشنهاد اصلي بايد تعويق شود و تا چه زماني.

6. قابل اصلاح است راجع به زماني كه موضوع اصلي بايد تا آن زمان تعويق شود، و راجع به اينكه موضوع معوق به يك دستور خاص تبديل شود (نگا ك: ص.180-177؛ 41).

7. در شكل ساده و معمولي خود به اكثريت آراء نياز دارد. با اين وجود، اگر (آنطور كه اول پيشنهاد شده باشد يا در نتيجه اصلاحيه) از يك موضوع يك دستور خاص ايجاد كند، آنگاه پيشنهاد تعويق، به دو سوم آراء نياز خواهد داشت، زيرا تمام قواعدي را كه با بررسي موضوع در زمان مشخص شده تداخل داشته باشند تعليق خواهد كرد. يك اصلاحيه‌ به پيشنهاد تعويق، مستلزم فقط اكثريت آراء است، حتي اگر شرطي را اضافه كند كه از موضوع معوق يك دستور خاص ايجاد شود و در نتيجه آراء مورد نياز براي تصويب پيشنهاد تعويق به دو سوم تبديل شود.

8. رأي مثبت به پيشنهاد تعويق مي‌تواند تجديدنظر شود. رأي منفي به اين پيشنهاد فقط زماني مي‌تواند مورد تجديدنظر قرار بگيرد كه كار و مذاكره به اندازه‌ي كافي جلو رفته باشد تا آن را به يك موضوع اساساً جديد تبديل كرده باشد. پس از آن، ، پيشنهاد مي‌تواند تجديد شود (نگا ك: ص. 326، س. 8-1).

قواعد بيشتر و استثنا

محدوديت‌هاي تعويق و روابط آن‌ها با نشست و اجلاس. قواعد محدود كننده‌ي زماني يك موضوع مي‌تواند به آن زمان تعويق شود با اصطلاح‌هاي اجلاس و نشست (8) ارتباط مي‌يابند؛ به اين ترتيب:

در موردي كه بين نشست‌ها (نگا ك: ص88) بيش از سه ماه فاصله‌ي زماني بيافتد (به عنوان نمونه، در يك كنوانسيون سالانه نمايندگان يا در يك انجمن محلي كه يك نشست سالانه برگزار مي‌كند)، يك موضوع نمي‌تواند به فراتر از پايان اجلاس جاري تعويق شود. در مواردي كه بين اجلاس‌ها (نگا ك: ص. 88) بيش از سه ماه فاصله نباشد، يك موضوع مي‌تواند تا آن زمان، اما نه فراتر از اجلاس كاري بعدي تعويق مشخص شود. به عنوان نمونه، اگر انجمني نشست‌هاي كاري عادي خود را در يك روز مشخص هر هفته برگزار مي‌كند، يك موضوع نمي‌تواند، در يك نشست، براي زماني بيش از يك هفته تعويق مشخص شود.

اگر مطلوب باشد يك موضوع تا زماني بين دو نشست معمولي تعويق شود، ابتداء لازم است يك نشست تعويقي پيش‌بيني شود، كه تدوام همان اجلاسي‌ است كه در آن برنامه‌ريزي شده است؛ آنگاه موضوع مي‌تواند تا آن نشست تعويق شود. اگر پيشنهاد تعويق يك موضوع تا نشست عادي از قبل در دست بررسي بوده باشد،‌ پيشنهاد فوريتي تعيين زمان نشست تعويقي (22) مي‌تواند براي تعيين يك نشست تعويقي مورد استفاده قرار بگيرد، و آن وقت پيشنهاد تعويق مي‌تواند به نحوي اصلاح شود كه تعويق پيشنهادي همان نشست تعويقي باشد. بعضي انجمن‌ها اجلاس‌هاي ادواري براي مقاصد اجتماعي يا فرهنگي برگزار مي‌كنند كه در آن‌ها به امور انجمن نيز مي‌پردازند، و هر ماه يا هر فصل نيز نشست‌هاي ويژه‌اي براي رسيدگي به امور تشكيل مي‌دهند. در چنين انجمن‌هايي اين قواعد به طور خاص در مورد اجلاس‌هاي كاري منظم كاربرد دارند،‌ كه موضوع‌ها مي‌توانند از يك اجلاس منظم قبلي يا از يك نشست مياني به آن‌ها تعويق شوند.

هرگاه زماني كه موضوع به آن تعويق شده فرا ‌برسد و موضوع در دست بررسي قرار ‌بگيرد، مي‌تواند دوباره تعويق شود اگر اين تأخير اضافي مانع رسيدگي مناسب به پيشنهاد تعويق شده نشود.

نه پيشنهاد تعويق تا زمان مشخص و نه هيچ اصلاحيه‌اي نسبت به آن طبق دستور نخواهند بود اگر تأثير آن‌ها مانند پيشنهاد تعويق نامشخص باشد- يعني، اگر آن اقدام را بكُشد. به عنوان نمونه، يك پيشنهاد تعويق تا فردا در مورد موضوع در دست بررسي پذيرش دعوت به مهماني امشب نمي‌تواند به عنوان يك پيشنهاد تعويق تا زمان مشخص تلقي شود. رئيس بايد حكم كند كه اين پيشنهاد خارج از دستور است يا، اگر پيشنهاد تعويق نامشخص در آن زمان طبق دستور باشد، بايد با تشخيص خودش آن پيشنهاد را قرائت كند. همين مسأله در مورد پيشنهاد تعويق يك موضوع از يك اجلاس كاري منظم به اجلاس بعدي صدق مي‌كند، وقتي كه اجلاس كاري بعدي در مدتي كم‌تر از سه ماه برگزار نشود (نگا ك: ص88).

قاعده عليه مسكوت گذاشتن يك دسته از موضوع‌ها. همانطور كه پيشتر گفته شد، پيشنهاد فرعيتعويق مي‌تواند فقط در مورد موضوعي كه عملاً در دست بررسي است به كار رود؛ اما يك فقره جداگانه از كارها كه در دست بررسي نيست مي‌تواند، وقت مناسب،‌ به وسيله‌ي يك پيشنهاد اصلي تعويق شود.

طبق دستور نيست كه يك دسته از امور مركب از چندين موضوع و مسأله، مانند گزارش‌هاي مسؤلان يا گزارش‌هاي كميته‌ها، از طريق يك پيشنهاد فرعي يا يك پيشنهاد اصلي تعويق شود (نگا ك: دستور كار، 41)؛ اما هر گزارشي هنگامي كه اعلام يا فراخوان مي‌شود مي‌تواند جداگانه تعويق شود. اگر رسيدگي فوري به يك فقره از كارها مطلوب باشد اما در قسمت پائين‌تر دستور عادي كار قرار گرفته باشد، مجمع مي‌تواند با دو سوم آراء يا از طريق توافق عمومي (نگا ك: ص.53-51)، پيشنهاد «تعليق قواعد براي به دست‌گيري» يك موضوع مورد نظر، يا پيشنهاد «انتقال» يك يا چند فقره يا دسته از كارها در دستور كار را به تصويب برساند. پس از آنكه موضوعي با هر كدام از اين روش‌ها از محل مناسب خودش در دستور كار خارج شده و تكليفش روشن شد، دستور كار عادي از همان جايي كه كنار گذاشته شده بود، از سر گرفته مي‌شود (نگا ك: به پيشنهاد تعليق قواعد،‌ 25).

تعويق موضوعي كه آئين‌نامه براي اجلاس خاصي تعيين كرده است. موضوعي كه طبق آئين‌نامه بايد در يك اجلاس خاص به آن پرداخته شود،‌ نمي‌تواند، از قبل و بر اساس يك پيشنهاد اصلي به اجلاس بعدي تعويق شود؛ اما وقتي انتخابات يا موضوع ديگر عملاً در دست اجرا و بررسي باشد،‌ مي‌تواند طبق روش مذكور در فوق، و پس از تعيين زمان نشست تعويقي تا آن نشست تعويق مشخص شود. نشست تعويقي،‌ همانطور كه پيشتر گفته شد،‌ تداوم همان اجلاس است. اين رويه گاهي اوقات، مانند يك نشست سالانه براي انتخاب مسؤلان در يك شب توفاني كه حاضران به طور غيرعادي كم باشند، حتي اگر به نصاب هم برسد، منطقي است.

اولويت موضوع‌هاي تعويقي و رابطه‌ي آن با دستور كار و دستورات روز. وقتي قرار است يك موضوع پس از تعويق مورد بررسي قرار بگيرد، اولويت آن بستگي به شكلي پيدا مي‌كند كه پيشنهاد تعويق به آن شكل به تصويب رسيده است. قواعد مؤثر بر تعويق بيش از يك فقره از كارها به زمان‌هاي واحد يا مغاير، طبق اصولي كه مي‌توان به شكل زير خلاصه كرد،‌ به دستور كار و دستورات روز (41) بستگي زيادي پيدا مي‌كنند:

يك موضوع تعويقي به يك دستور روز براي همان زماني بدل مي‌شود كه به آن زمان تعويق شده است. يك دستور روز نمي‌تواند زودتر از زماني كه براي آن تنظيم شده، به دست گرفته شود، مگر از طريق تجديد‌ نظر (37) در رأيي كه آن دستور را مستقر كرده است، يا از طريق تعليق قواعد با دوسوم آراء. دستورات روز از دستورات عام و دستورات خاص تركيب مي‌شود. دستورات خاص نسبت به دستورات عام اولويت دارند. اگر موضوعي بدون تبديل شدن به دستور خاص تعويق شود، براي زماني كه به آن تعويق شده يك دستور عام است.

يك دستور روز مي‌تواند براي يك اجلاس، روز، يا نشست مشخص، يا يك ساعت خاص ساخته شده باشد. وقتي دستورات خاص و دستورات عام براي يك اجلاس، روز،‌ يا نشست تتظيم مي‌شوند، معمولاً در جا‌هاي تثبيت‌شده خودشان در دستور كار قرار مي‌گيرند. دستورات خاص كه براي ساعت خاصي تنظيم نشده باشند،‌ معمولاً پس از استماع گزارش كميته‌هاي خاص به دست گرفته مي‌شوند. دستورات عام پس از تعيين تكليف كار ناتمام به دست گرفته مي‌شوند، اما زير سرفصل: «كار ناتمام و دستورات عام» قرار مي‌گيرند. تأثير تنظيم يك دستور روز براي يك ساعت مشخص بستگي به اين دارد كه يك دستور عام باشد يا يك دستور خاص.

تأثير تعويق يك موضوع به يك ساعت خاص يا تا پس از يك رويداد مشخص در يك نشست (تبديل كردن آن به يك دستور عام براي آن ساعت) عبارت است از: (1) تضمين اينكه موضوع نمي‌تواند پيش از زمان از پيش‌تعيين‌شده در دست گرفته شود مگر با دو سوم آراء يا از طريق تجديدنظر در تعويق؛ و (2) تقرير اينكه آن موضوع در زمان مذكور، يا، با توجه به شرايط خاص، بعد از آن زمان، به دست گرفته خواهد شد. يك چنين دستور روزي نمي‌تواند موضوع‌هاي در دست بررسي را قطع كند، و (مگر با دو سوم آراء) نمي‌تواند پيش از آنكه دستورات عام در دستور كار قرار بگيرند، در دست گرفته شوند، حتي اگر زمان تعيين شده فرابرسد و بگذرد؛ اما به طور خود به خودي در زمان مذكور يا درست بعد از آنكه دستورات عام فرارسيده باشند و هر يك از مطالب زير كه تمامشان از آن جلو مي‌افتند تعيين تكليف شوند به دست گرفته مي‌شود: (1) در زمان مذكور موضوعي در دست بررسي باشد؛ (2) يك دستور خاص براي يك ساعت مشخص كه مغايرت داشته باشد؛ (3) پيشنهادي براي تجديد نظر كه به دست گرفته مي‌شود (37)؛ يا (4) تمام دستورات روز ديگر براي همان وقت، يا مغاير، كه قبل از آنكه اين دستور عام ساخته شود، ساخته شده باشند.

هر تعداد موضوعي مي‌تواند به يك زمان مشخص تعويق شود (به شرط آنكه آن‌ها براي همان ساعت‌ها يا ساعت‌هاي آشكارا مغاير با هم، دستورات خاص نسازند). چنين موضوع‌هايي، يا ديگر موضوع‌هاي تعويق شده كه در مغايرت قرار بگيرند،‌ به ترتيبي كه تعويق شده‌اند بررسي مي‌شوند. اگر مطلبي كه به يك نشست، يا به ساعتي در جريان يك نشست تعويق شده باشد؛ قبل از خاتمه تعيين تكليف نشود، به بخشي از كار ناتمام تبديل مي‌شود، مگر آنكه دستور خاص باشد (كه در آن حالت به يك دستور خاص ناتمام تبديل مي‌شود).

قرار دادن يك موضوع به عنوان دستور خاص براي يك زمان قطعي (كه فقط مي‌تواند با دو سوم آراء صورت پذيرد مگر در ارتباط با تصويب يك اجندا يا برنامه، 41، 59) تمام قواعدي را كه ممكن است با بررسي آن موضوع در زمان تعيين شده تداخل داشته باشند تعليق مي‌كند- به جز قواعد كه مربوط به: (الف) ختم يا تنفس؛ (ب) مسائل فوري؛ (پ) دستورات خاص ساخته شده قبل از اين دستور خاص مذكور؛ يا (ت) دستور خاص يك نشست، آنطور كه در ادامه توضيح داده مي‌شود. همانطور كه قبلاً بيان شد، اگر يك مطلب به عنوان يك دستور خاص براي يك روز يا نشست مشخص، بدون ذكر يك ساعت، تعيين شود، همراه با هر دستورخاص ناتمام، زير آن سرفصل در دستور كار، در دست گرفته ميشود؛ و به اين ترتيب از كار ناتمام و دستورات عام جلو مي‌افتد. اما اگر يك مطلب به عنوان دستور خاص براي يك ساعت مشخص تعيين شود، هر كار ديگري را كه آنوقت در دست بررسي باشد يا براي همان وقت تنظيم شده باشد قطع مي‌كند يا از آن جلو مي‌افتد، مگر: (1) دستور خاص ديگري كه قبل از آن ايجاد شده باشد؛ يا (2) دستور خاص براي يك نشست.

يك مطلب مي‌تواند به عنوان يك دستور خاص براي يك نشست تعيين شود اگر كل يك نشست، يا هر مقدار از آن كه لازم باشد، براي بررسي يك موضوع واحد محفوظ بماند. در نشست مقرر، رئيس بلافاصله بعد از تعيين تكليف صورتجلسه، دستور خاص را به عنوان كار در دست بررسي اعلام مي‌كند. در زمان كه آن مطلب به عنوان دستور خاص براي يك نشست تعيين مي‌شود، تمام دستور كارهاي خاص كه زودتر تعيين شده باشند و احتمالاً با اين دستور كار خاص مغايرند، بايد براي زمان‌هاي متفاوت تعديل شوند. در هر حال، اگر اين نكته فراموش شده باشد، دستور خاص براي يك نشست از هر شكل ديگر دستور خاص جلو مي‌افتد.

تأثير پيشنهادهاي وابسته به موضوع تعويقي. وقتي يك پيشنهاد اصلي تعويق مي‌شود، ممكن است پيشنهادهاي تعويق نامشخص، اصلاح، و ارجاع در دست بررسي باشند، و بحث ممكن است محدود يا مختومه شده باشد. تمام اين قبيل پيشنهاهاي وابسته يا الصاقي همراه با پيشنهاد اصلي تعويق مي‌شوند، و وقتي بررسي آن موضوع در زمان مشخص شده از سر گرفته مي‌شود، كارها در همان وضعيتي قرار مي‌گيرند كه بلافاصله قبل از تعويق بودند، همراه با اين استثناء: اگر بررسي تا اجلاس بعدي از سر گرفته نشود، هر محدوديتي بر و هر كاهشي از مذاكره تمام مي‌شود و بنا بر اين ناديده گرفته خواهد شد. نيز، وقتي يك پيشنهاد اصلي تعويق مي‌شود، تمام فرجام‌هاي قابل مذاكره وابسته (24) را- يعني، فرجام‌هاي قابل مذكره كه به نحوي مرتبط با پيشنهاد اصلي باشند كه بايد قبل از اقدام در خصوص پيشنهاد اصلي در مورد آن‌ها تصميم‌گيري شود، همراه خود حمل مي‌كند پيشنهاد اصلي هنگامي كه يك فرجام غير قابل مذاكره در دست بررسي باشد نمي‌تواند تعويق شود.

جز در خصوص تأثير يك دستور مصرف نشده‌ي محدودكننده و مختوم كننده مذاكره، همانطور كه در بند قبلي توصيف شد، وقتي يك موضوع در يك روز متفاوت با روزي كه به آن تعويق شده در دست گرفته شود، حق اعضاء براي مذاكره دوباره آغاز مي‌شود، انگار كه موضوع قبلاً مورد بحث قرار نگرفته باشد؛ يعني، هر شخص دوباره مي‌تواند دوبار در مورد هر موضوع قابل مذاكره صحبت كند، صرف نظر از اينكه وي قبل از اين تعويق صحبت كرده است يا نه.

شكل و مثال

شكل مورد استفاده در طرح اين پيشنهاد بستگي به هدف مورد نظر دارد:

الف) صرفاً تعويق موضوع به نشست بعدي، وقتي از كار جديد جلو خواهد افتاد: «پيشنهاد مي‌كنم موضوع تا نشست بعدي تعويق شود [يا «تا نشست بعدي به تعويق بيافتد»].»

ب) تعيين يك ساعت كه پيش از آن پيشنهاد مورد بررسي قرار نخواهد گرفت (مگر با دوسوم آراء يا از طريق تجديدنظر)، و هنگامي كه به طور خود به خودي و به محض اينكه كار ديگري در دست بررسي نباشد و تكليف هر موضوع باقي‌مانده‌اي كه از اين پيشنهاد جلو مي‌افتاد روشن شده باشد: «پيشنهاد مي‌كنم كه قطعنامه‌ تا ساعت 3 بعد از ظهر [يا «. . . تا ساعت 9 بعد از ظهر در نشست برنامه‌ريزي شده براي 15 فوريه»] تعويق شود».

پ) تعويق بررسي يك پيشنهاد تا پس از يك رويداد خاص در يك نشست، وقتي كه بلافاصله در دست بررسي قرار خواهد گرفت (مگر يك دستور خاص پيش بيايد): «پيشنهاد مي‌كنم اين موضوع تا پس از سخنراني سخنران مهمان تعويق شود».

ت) تضمين اينكه موضوع در نشست بعدي در دست بررسي قرار خواهد گرفت و به خاطر تراكم موضوع‌هاي ديگر از دستور خارج نمي‌شود: «پيشنهاد مي‌كنم كه اين موضوع تا نشست بعدي تعويق شود و دستور خاص ايجاد شود» (براي تصويب به دوسوم آراء نياز دارد).

ث) تضمين اينكه موضوع دقيقاً در ساعت مشخص در دست بررسي قرار خواهد گرفت، حتي اگر كار در دست بررسي را قطع كند: «پيشنهاد مي‌كنم كه قطعنامه تعويق شود و دستور خاصي براي ساعت 3 بعد از ظهر فردا ايجاد شود» (تصويب اين پيشنهاد به دوسوم آراء نياز دارد).

ج) براي تعويق يك موضوع- مانند بررسي آئين‌نامه- تا نشست تعويقي كه اگر لازم باشد، كل زمان آن به بررسي موضوع اختصاص داده شود، اول بايد يك پيشنهاد تعيين زمان نشست تعويقي مطرح شود و به تصويب برسد، و سپس پيشنهاد تعويق را بايد به اين شكل طرح كرد: «پيشنهاد مي‌كنم كه موضوع تعويق و دستور خاصي براي نشست تعويقي براي شب سه‌شنبه‌ي آتي تعيين شود» (دوسوم آراء براي تصويب لازم است).

فرض كنيد يك قطعنامه‌ي مناقشه‌برانگيز در يك كنوانسيون در دست بررسي است كه بسياري از نمايندگان كه نسبت به موضوع بسيار علاقمند و مطلع هستند نمي‌توانند تا فردا حاضر شوند:

عضو الف (كسب صحن): پيشنهاد مي‌كنم قطعنامه تا ساعت يازده صبح فراد تعويق شود (حمايت).
رئيس: پيشنهاد و حمايت شد كه قطعنامه تا ساعت يازده صبح فرداد تعويق شود [مكث].
عضو ب (پس از كسب صحن و بيان اينكه به عقيده‌اش‌ بررسي بيشتر قطعنامه نبايد تحت هيچ شرايطي به پس از ساعت يازده صبح روز بعد تعويق شود): با پيشنهاد تعويق، از طريق اضافه كردن «و اين تصميم به يك دستور خاص تبديل شود»،‌ پيشنهاد را اصلاح مي‌كنم.

رئيس: پيشنهاد و حمايت شد كه با افزودن «و اين تصميم به يك دستور خاص تبديل شود»‌ به پيشنهاد در دست‌ بررسي «تعويق قطعنامه تا ساعت يازده صبح فردا» اين پيشنهاد اصلاح شود [مذاكره، اگر باشد]. رأي‌گيري در مورد اصلاحيه پيشنهاد تعويق از طريق افزودن «و اين تصميم به يك دستور خاص تبديل شود»‌ است. موافقان اين پيشنهاد بگويند: «آري». . . مخالفان بگويند: «نه». . . «آري»ها بردند و اصلاحيه تصويب شد. حالا، رأي‌گيري در مورد پيشنهاد اصلاح شده‌ي تعويق قطعنامه تا ساعت يازده صبح فردا و تبديل اين تصميم به يك دستور خاص است. اين پيشنهاد اكنون به دو سوم آراء نياز دارد. [مكث]. براي رأي‌گيري آماده‌ايد؟ [مك. مذاكر‌ه‌اي نيست]. كساني كه موافق تعويق قطعنامه تا ساعت يازده صبح فردا و تبديل اين تصميم به دستور خاص هستند، قيام فرمايند. . . بفرماييد. مخالفان قيام فرمايند. . . بفرماييد. دو سوم آراء مثبت كسب شد و پيشنهاد به تصويب مي‌رسد. قطعنامه يك دستور خاص براي ساعت 11 صبح فرداست. موضوع بعدي . . .

اگر اصلاحيه ساختن دستور خاص رد مي‌شد، رئيس طبق معمول عمل مي‌كرد و در مورد پيشنهاد اصلاح نشده با آري و نه رأي مي‌گرفت. اگر پيشنهاد تعويق به تصويب نمي‌رسيد،‌ او رأي‌گيري در مورد قطعنامه را آغاز مي‌كرد. اما اگر به يك دستور خاص براي ساعت 11 صبح روز بعد تبديل شده باشد، مانند مثال فوق، آن وقت در زمان تعيين شده، رئيس مي‌گويد:

رئيس: اكنون ساعت يازده است. قطعنامه‌ا‌ي كه متعاقباً قرائت خواهد شد براي اين ساعت به يك دستور خاص تبديل شده است. «تصويب شد؛ كه . . . ». موضوع مورد مذاكره تصويب اين قطعنامه است كه . . .


پذيرش | تماس | نقشه‌ى سايت | | آمار سايت | بازديد كنندگان : 348 / 583232

 پيگيرى فعاليت سايت fa   پيگيرى فعاليت سايت دستورنامه رابرت - ويرايش دهم   پيگيرى فعاليت سايت فصل ششم: پيشنهادهاي فرعي   ?

سايت با اسپيپ درست شده است 3.0.17 + AHUNTSIC

Creative Commons License