بخش 21: ختم جلسه
ختم جلسه به معناي پايان دادن به نشست است (8). پيشنهاد ختم جلسه بسته به برخي شرايط ميتواند يك پيشنهاد فوريتي يا يك پيشنهاد اصلي باشد. پيشنهاد ختم جلسه كه معمولاً در نشست انجمنهاي معمولي مطرح ميشود پيشنهاد فوريتي است. تصويب هر پيشنهاد ختم جلسه بيدرنگ به نشست پايان ميدهد مگر اينكه اين پيشنهاد يك زمان بعدي را براي پايان نشست مشخص كند (اما اگر چنين زماني را مشخص كند يك پيشنهاد فوريتي نيست).
پيشنهاد فوريتي ختم جلسه (كه هميشه به شكل غيرمشروط، بدون ذكر زمان تعطيل نشست يا زمان برگزاري دوباره آن است) پيشنهادي براي تعطيل فوري نشست است، مطرح شده تحت شرايطي كه مقررهاي براي نشست ديگر وجود داشته باشد (به نحوي كه اين خاتمه تأثير انحلال مجمع را نداشته باشد)، و از قبل زماني براي ختم نشست حاضر تعيين نشده باشد. در چنين موردي، صرفنظر از اينكه موضوعي در دست بررسي باشد يا نه، اساساً اكثريت نبايد در اجلاس مجبور به ادامه بيش از حد مطلوبش شود، و حتي اگر موضوعي در دست بررسي نباشد، تصميم اينكه نشست خاتمه يابد نبايد منجر به صرف وقت شود. به اين خاطر، وقتي مقررهاي براي نشست ديگر وجود داشته باشد و زماني براي ختم اين نشست تعيين نشده باشد، پيشنهاد نامشروط «خاتمه دادن» به اندازه كافي فوريت خواهد داشت كه موضوع در دست بررسي را قطع كند، و در صورت تصويب، بيدرنگ و پيش از آنكه موضوع در دست بررسي تعيين تكليف شود، به نشست خاتمه دهد. و به همان خاطر، چنين پيشنهادي يك خصوصيت منحصر به فرد دارد كه، حتي اگر هنگام طرحش هيچ موضوعي در دست بررسي نباشد، قابلمذاكره و قابلاصلاح نيست، و مشمول تمام قواعدي ميشود كه ناظر بر پيشنهاد فوريتي ختم جلسه هستند (به جز قواعدي كه به طرح پيشنهاد در زماني كه موضوعي در دست بررسي باشد مربوط ميشوند؛ بنگريد به خصوصيات توصيفي استاندارد). بنا بر اين تحت شرايطي كه اكنون توصيف شد، گفته ميشود يك پيشنهاد ختم جلسه «فوريتي» يا «يك پيشنهاد فوريتي» است حتي وقتي هيچ موضوعي در دست بررسي نباشد.
يك پيشنهاد ختم جلسه هميشه يك پيشنهاد فوريتي است، به جز در موارد زير:
1) وقتي به نحوي مشروط باشد، مانند مورد پيشنهاد ختم در، يا تا زماني در آينده.
2) وقتي از پيش زماني براي ختم تعيين شده باشد، چه به خاطر پيشنهاد يا برنامهي مصوب مجمع كه چنين زماني را مشخص كرده باشد، و چه به خاطر دستور كار، آئيننامهها يا قواعد حاكميتي ديگري كه آن زمان را مقرر كرده باشند.
3) وقتي تأثير پيشنهاد ختم جلسه، اگر به تصويب برسد، انحلال مجمع باشد، بدون مقررهاي براي نشست ديگر، آنطور كه در يك نشست تودهاي يا آخرين نشست يك كنوانسيون معمول است.
تحت هر يك از شرايط (1) تا (3) فوق، يك پيشنهاد ختم جلسهْ فوريتي نيست و با آن درست مانند يك پيشنهاد اصلي ديگر رفتار ميشود. در نتيجه، يك پيشنهاد ختم جلسه در يا تا زماني در آينده، وقتي موضوعي در مجمع در دست بررسي باشد، هميشه خارج از دستور خواهد بود؛ و هر پيشنهاد ختم جلسه، هنگامي كه تحت هر يك از شرايط (2) يا (3) فوق موضوعي در دست بررسي باشد- كه در نشستهاي انجمنهاي عادي معمولاً كاربرد ندارد- اصلاً خارج از دستور خواهد بود.
در انجمنهاي معمولي كه آئيننامهيشان چندين نشست عادي در طول سال پيشبيني ميكنند و ساعتي براي خاتمه نشستها تعيين نشده است، پيشنهاد «ختم جلسه» وقتي نامشروط باشد، هميشه يك پيشنهاد فوريتي است. در نشستهاي اين سازمانها، صرفنظر از اينكه موضوعي در دست بررسي باشد يا نه، چنين پيشنهاد ختم جلسهاي طبق دستور است؛ و حتي وقتي موضوعي در دست بررسي نباشد، اين پيشنهاد غيرقابلمذاكره و مشمول قواعدي است كه در ادامه ارايه ميشوند.
هشت خصوصيت زير فقط در مورد پيشنهاد فوريتي ختم جلسه به كار ميرود.
خصوصيات توصيفي استاندارد پيشنهاد فوريتي ختم جلسه:
1. از تمام پيشنهادها به جز پيشنهاد فوريتي تعيين زمان نشست تعويقي پيشي ميگيرد؛ اما هنگامي كه مجمع درگير رأيگيري يا تأييد رأيگيري است، يا پيش از اعلام نتيجهي آراء از سوي رئيس، جز در مواردي كه رأيگيري با ورقه باشد، طبق دستور نيست، يك پيشنهاد ختم جلسه پس از آنكه ورقههاي رأي جمعآوري شد و پيش از اعلام نتايج آراء طبق دستور است. از پيشنهاد فوريتي تعيين زمان نشست تعويقي عقب ميافتد (اما از يك پيشنهاد براي تعيين نشست دوباره در موردي كه چنين پيشنهادي «غيرفوريتي» باشد- يعني يك پيشنهاد اصلي باشد- جلو ميافتد. نگا ك: 22). نيز از هر پيشنهاد به كاربردني ضمني كه ممكن است مطرح شود و قبل از رأيگيري در مورد پيشنهاد ختم جلسه بايد تكليفش معلوم شود عقب ميافتد.
2. در مورد هيچ پيشنهادي به كار نميرود و هيچ پيشنهادي در مورد آن كاربرد نخواهد داشت.
3. وقتي كسي صحن گرفته باشد خارج از دستور است.
4. بايد حمايت شود.
5. غير قابل مذاكره ست.
6. غير قابلاصلاح نيست.
7. به اكثريت آراء نياز دارد.
8. نميتواند تجديدنظر شود (اما در ارتباط با تجديد آن نگا ك: ص. 237).
قواعد و توضيح بيشتر
تأثير اختتام بر كار در دست بررسي يا بر دستوركار ناتمام. به جز مواردي كه مجمع قواعد ديگري تصويب كرده باشد، تأثير اختتام بر پيشنهاد در دست بررسي يا دستور كار ناتمام به شرح زير است:
الف) وقتي اختتام اجلاس را تعطيل نميكند (مانند زماني كه يك نشست تعويقي [9] تعيين باشد، يا در هر نشست يك كنوانسيون به جز نشست آخر): بلافاصله در نشست بعدي كار از همانجا كه تمام شده از سرگرفته ميشود، به جز آنكه قرار باشد اول مراسم افتتاح اجرا شود يا صورتجلسه را بخوانند. (بنگريد 41).
ب) وقتي اختتام اجلاس را در مجمعي كه اجلاس كاري عادي خودش را در فاصله كمتر از سه ماه برگزار ميكند خاتمه ميدهد (بنگريد ص. 88)، و مدت عضويت هيچ عضوي پيش از اجلاس عادي بعدي تمام نميشود (به عنوان نمونه، در باشگاهها و انجمنهاي معمولي كه «نشستهاي عادي» خود را به طور مستمر برگزار ميكنند): تكميل دستور كار در اجلاس عادي بعدي دنبال ميشود. اگر هنگام اختتام پيشنهادي در دست بررسي بوده باشد، به عنوان نخستين فقره از كار ناتمام (يا از دستورات خاص، اگر دستورات خاص بوده باشد) دقيقاً از همانجا كه پيشتر رها شده بود، از سر گرفته ميشود. هر دستور عام يا خاص كه رسيدگي نشده باشد نيز تحت عنوان كار ناتمام يا دستورات خاص، به ترتيب، به دست گرفته ميشود (نگا ك: 41).
پ) وقتي اختتام يك اجلاس را در تشكيلاتي كه در فاصله سه ماه اجلاس عادي ديگري نداشته باشد تعطيل ميكند (نگا ك: ص. 88)، يا اجلاسي را تعطيل ميكند كه دوره عضويت تمام يا بعضي از اعضاء را خاتمه ميدهد (آنطور كه ممكن است در يك مجمع انتخابي قانونگذاري يا در يك بورد اتفاق بيافتد): كار ناتمام در هنگام اختتام روي زمين ميماند. ميتواند در اجلاس آتي مطرح شود، به نحوي كه انگار قبلاً مطرح نشده است.
اختتام در تشكلهاي بدون نشستهاي عادي زمانبندي شده. اختتام يك نشست تودهاي يا آخرين نشست يك كنوانسيون مجمع را منحل ميكند مگر آنكه مقررهاي تصويب شده باشد كه براساس آن مجمع دوباره بتواند برگزار شود يا خواهد شد. وقتي اختتام مجمعي را منحل كند، پيشنهاد ختم جلسه يك پيشنهاد اصلي است. يك پيشنهاد مبني بر تعطيلي اجلاس در مجمعي كه به وسيله آن مجمع منحل شود، يا براي مدت طولاني برگزار نخواهد شد مگر آنكه طبق آئيننامه يا قواعد ديگر فراخوان داده شود، بيشتر اوقات به عنوان پيشنهاد «ختم نامحدود» شناخته ميشود (نيز نگا ك: ص.81). اگر آئيننامههاي يك سازمان براي فراخوان كنوانسيون ويژه پس از برگزاري كنوانسيون عادي مقرر شده باشد، اين مجمع بايد به عنون يك اجلاس متمايز برگزار شود و هيأتهاي نمايندگي و جانشينان آنان بايد تحت آئيننامه از نو انتخاب شوند. با اين وجود، لازم نيست فقرات برنامه عادي مربوط به كنوانسيونهاي آن سازمان مقرر شوند.
در بوردها يا كميتههايي كه مقرراتي براي نشستهاي آتي خود ندارند، اختتام معمولاً به معناي «نشست بر اساس فراخوان رئيس» است مگر آنكه در پيشنهاد به شكل ديگري مقرر شود. در نتيجه، از آنجا كه معمولاً ساعتي براي اختتام تعيين نميشود، پيشنهاد اختتام در كميتهها و بوردها اغلب يك پيشنهاد فوريتي است. وقتي يك كميته خاص يا يك كميته كل كار ارجاعي به خود را تكميل كرده باشد، «قيام» ميكند و گزارش ميدهد، كه معادل پيشنهاد اصلي ختم جلسه است.
مراحل پارلماني كه وقتي پيشنهاد فوريتي ختم جلسه در دست بررسي است، يا پس از آنكه مجمع به ختم جلسه رأي داد، طبق دستور هستند. گرچه پيشنهاد فوريتي ختم جلسه غيرقابلمذاكره است، مراحل پارلماني زير وقتي آن پيشنهاد در دست بررسي باشد طبق دستور هستند:
• مطلع ساختن مجمع از كارهاي ضروري پيش از اختتام؛
• طرح بيانيههاي مهم؛
• طرح يك پيشنهاد تجديد نظر در يك رأي قبلي (و نه به دست گيري آن پيشنهاد) ؛
• طرح يك يشنهاد تجديد نظر و درج در صورتجلسه صص. 24-321؛
• دادن اخطاريه يك پيشنهاد كه در نشست بعدي (يا در روز بعد، در اجلاسي كه مركب از نشستهاي روزانه باشد) مطرح خواهد شد در مواردي كه پيشنهاد مستلزم اخطار قبلي باشد (نگا ك: صص.18-116) ؛ و
• پيشنهاد تظيم زماني براي يك نشست تعويقي (9، 22) اگر براي نشست اخير در همان اجلاس برنامه ريزي نشده باشد.
هر يك از مراحل فوق كه منظور نظر باشد بايد، در صورت امكان، زودتر مورد توجه قرار بگيرد؛ اما گاهي اوقات، به ويژه در كنوانسيونها و اجلاسهايي كه مركب از چندين نشست هستند و از يك برنامه يا اجنداي مصوب پيروي ميكنند(41)، يا در مورد نشست يك انجمن معمولي كه پيش از تكميل دستور كار عادي خاتمه مييابد، چنين فرصتي پيش نميآيد. اگر هر موضوع از انواع فهرست شده در فوق پس از ارايه پيشنهاد ختم جلسه مطرح شوند، رئيس بايد پيش از رأيگيري در مورد پيشنهاد ختم جلسه، مورد را به اختصار توضيح دهد، يا عضوي كه برخاسته و رئيس را مخطاب قرار داده بايد اجازه انجام چنين كاري را بيابد- يا پيشنهاد لازم را مطرح كند يا اخطار مورد نظر را بدهد. اگر چيزي پيش از اختتام لازم اقدامي را الزامي سازد، ميتوان از عضو پيشنهاد دهنده خواست تا پيشنهادش را پس بگيرد.
صرفنظر از نوع پيشنهادي كه با آن به ختم جلسه رأي داده ميشود، تا رئيس ختم جلسه را اعلام نكند نشست خاتمه نمييابد و اعضاء نبايد صندليهاي خود را ترك كنند تا رئيس اعلام نمايد كه «جلسه خاتمه يافت». پس از اخذ رأي ختم جلسه اما پيش از آنكه رئيس اعلام كند كه جلسه خاتمه يافته، در صورتي كه لازم باشد هر يك از اقدامهايي كه در بند پيشين خاطر نشان شد طبق دستور هستند. رئيس جلسه هنگام اعلام رأي مثبت به يك پيشنهاد ختم جلسه معمولاً بايد پيش از اعلام اختتام كمي مكث كند و بگويد: «به نظر ميرسد موافقان رأي آوردند. [مكث و از سرگيري آهسته:]. موافقان رأي آورند و جلسه خاتمه مييابد». اين مكث به اعضاء فرصت ميدهد تا نسبت به رأي به ختم جلسه تشكيك كنند (29). اگر رئيس پس از اعلام اختتام مجمع دريابد كه عضوي برخاسته تا پيش از اختتام مجمع صحن بگيرد و يكي از نكات بند پيش را مطرح كند، وظيفه دارد، به رغم اعلام ختم جلسه، بازگشت نشست به دستور را اعلام كند- اما فقط آن اندازه كه براي بيان آنچه كه عضو به صورت قانوني در پي بيان آن است كافي باشد.
تجديد قانوني پيشنهاد فوريتي و سوء استفادههاي آن. چون يك پيشنهاد ختم جلسه ممكن است به خاطر علاقهي اكثريت به استماع يك نطق يا اخذ يك رأي رد شود، اين پيشنهاد به محض آنكه پيشرفتي در كار مجمع يا حتي پيشرفتي در بحث حاصل شد، بايد بتواند تجديد شود. اما اين مزيت و اولويت بالاي اين پيشنهاد بعضي وقتها اسباب ناراحتي مجمع ميشود. بنا بر اين رئيس بايد مانع از آن شود كه پيشنهاد ختم جلسه آشكارا با هدف دفع الوقت مطرح شود- به عنوان نمونه، وقتي پيشنهاد ختم جلسه رد شده باشد و بعد از آن هيچ چيز حاكي از اينكه مجمع اكنون ختم نشست را ميخواهد رخ نداده باشد، اگر عضوي كه به نحو مناسب كسب صحن نكرده است صدا بزند «جلسه ختم را پيشنهاد ميكنم»، چنين دعوتي نميتواند به مثابه يك پيشنهاد تلقي شود مگر با توافق عمومي(نگا ك به پيشنهادهاي تأخيري، 39).
مواردي كه مجمع ميتواند بدون پيشنهاد به خاتمه يابد. اگر براي يك نشست تعويقي در يك كنوانسيون يا در اجلاس ديگري كه بيش از يك نشست دارد- چه در اجندا يا در برنامه و چه از طريق تصويب پيشنهاد تنظيم كننده يك زمان- ساعتي برنامه ريزي شده باشد، وقتي آن زمان فرابرسد نيازي به پيشنهاد ختم جلسه نيست. رئيس فقط اين مطلب را خاطر نشان ميسازد و، همانطور كه در مورد تنفس در صفحه 224 توصيف شد، اعلام ميكند كه جلسه خاتمه يافت. اگر آن وقت مجمع علاقهاي به ختم جلسه نداشت، با موضوع مانند مورد كنار گذاشتن دستورات روز، آنطور كه در صفحه 215 توصيف شد (نيز نگا ك: ص.359) برخورد ميشود. اگر چنين نشستي مايل بود زودتر خاتمه يابد، با تصويب يك پيشنهاد اصلي كه به اكثريت آراء نياز دارد به كارش خاتمه ميدهد (نگا ك: صص. 27-226). قواعد مذكور در فوق در ارتباط با مراحل پارلماني كه بعد از اخذ رأي در خصوص ختم جلسه در دستور هستند در اين مورد نيز به كاربردني ميباشند.
وقتي به نظر برسد كه در يك نشست انجمن محلي معمولي كه معمولاً دستور كار خودش را در هر نشست عادي تمام ميكند، كار ديگري باقي نمانده است، رئيس، به جاي انتظار يا دعوت به طرح پيشنهاد تعويق ميتواند بپرسد: «كار ديگري هست؟». اگر پاسخي نبود رئيس ميتواند بگويد: «چون كار ديگري نيست جلسه خاتمه مييابد».
شكل و نمونه
شكلهاي زير ممكن است هم براي پيشنهاد اصلي و هم فوريتي به كار برده شوند: «ختم جلسه را پيشنهاد ميكنم». يا «پيشنهاد ميكنم كه جلسه الأن خاتمه يابد». شكلهاي بيشتر در مورد پيشنهاد اصلي عبارتند از: «پيشنهاد ميكنم كه اكنون كلوپ تا ساعت 8 بعد از ظهر روز 10 آوريل به تعويق بيافتد».
فرض كنيد هنگام بررسي يك قطعنامه در يك نشست عادي ماهانهي يك انجمن محلي، عضوي كسب صحن كند و پيشنهاد ختم جلسه بدهد، و اين پيشنهاد مورد حمايت قرار بگيرد. چون پيشنهاد فوريتي و در نتيجه غيرقابلمذاكره است، رئيس بيدرنگ آن را به رأي ميگذارد.
رئيس: «پيشنهاد جلسه مطرح و حمايت ميشود. موافقان بگويند: آري [رأيگيري همانطور كه در ص. 44 توصيف شد ادامه مييابد].
اگر پيشنهاد تصويب شود، رئيس نتيجه را بيان كرده و ختم جلسه را اعلام ميكند (اول، آنطور كه در ص. 32-231 توصيف شد، مطمئن ميشود كه هيچ عضوي دنبال كسب صحن نيست). اگر پيشنهاد رأي نياورد، رئيس پس از اعلام نتيجه، بيدرنگ قطعنامه را كه هنگام طرح پيشنهاد ختم جلسه در دست بررسي بود دو باره قرائت ميكند.
پس از تعيين تكليف قطعنامه، يا اگر شواهد كافي مبني بر تمايل به ختم جلسه وجود داشته باشد، پيشنهاد ديگري مبني براي ختم جلسه طبق دستور خواهد بود. اگر چنين پيشنهادي مطرح شده و مورد حمايت قرار بگيرد و كار ديگري هم نباشد، و تمايل نسبت به ختم جلسه نيز وجود داشته باشد، رئيس به شكل زير توافق عمومي را اعلام ميكند:
رئيس: «اگر مخالفي نيست، ختم جلسه اعلام شود. [مكث] چون مخالفي نيست، جلسه خاتمه مييابد».
اختتام جلسه ميتواند، در صورت لزوم، با يك ضربه چكش مشخص شود.
fa دستورنامه رابرت - ويرايش دهم فصل هفتم: پيشنهادهاي فوريتي ?