در این بخش اخبار و گزارش فعالیتهای جامعه/انجمن/سازمانهایی ارایه میشود که بر اساس قواعد دستورنامه رابرت تأسیس شده و اداره میشوند.
حدود پانزده سال پیش که فعالیت دفتر کادرها برای آموزش دستورنامه رابرت شروع شد، هرگز تصور نمیشد که مسؤلیت ساخت جامعههای مدرن بر اساس حقوق پارلمانی نیز برعهدهی دفتر کارگاههای آموزش دستورنامه رابرت بیافتد. به این دلیل ساده که از مشروطه به این طرف که ساخت جامعه مدرن بر اساس قانون اساسی/اساسنامه رواج یافته است، هزاران هزار جامعه مدرن در قالب انواع شرکتها، سازمانها، احزاب و انجمنها در کشور تأسیس شده است که همه آنها از روی مدلهای خارجی کپیسازی شده است. اما ساخت جامعه با ساخت محصولات صنعتی تفاوت ماهوی دارد.
وقتی افراد یک جامعه طبیعی دور هم جمع میشوند تا بر اساس توافق خودشان (یعنی بر اساس: قرارداد اجتماعی، یا اساسنامه/قانون اساسی) به جامعه/انجمن/سازمان خودشان ساختار بدهند، این ساختار، خواه ناخواه، برآمده از رفتار متقابل این افراد خواهد بود که فرهنگ همان جامعه به آن شکل میدهد. به همین خاطر، به رغم تأسیس هزاران هزار جامعه به ظاهر مدرن طی سدهی اخیر در ایران، بدون استثنا تمام این جوامع بر اساس همان فرهنگ هیأتی عمل میکنند که در درون فرهنگ جامعه جریان دارد. بدیهی است، تا وقتی این جوامع کوچک باشند و کارهای پیش پا افتاده انجام میدهند، فرهنگ هیأتی جواب میدهد. اما به محض این که قرار است این جوامع به اصطلاح مدرن کارهای بزرگ، پیچیده و بلند مدت انجام دهند، مثلا، کشور را اداره کنند، ناکارآمدی و فشل بودن آنان آشکار میشود و البته، این ناکارآمدی را با درآمدهای نابشی از فروش نفت جبران میکنند.
دفتر کادرها در ابتدا با خوش خیالی تصور میکرد که تمام این جوامع به اصطلاح مدرن، از مهارت ساخت جامعه بر اساس علم حقوق پارلمانی استقبال خواهند کرد و خواهند کوشید تا ساختارهای سازمانی خودشان را بر اساس این علم بازآفرینی کنند. اما تجربه نشان داد، ساختاری قدرتی که در این جامعهها شکل گرفته است، بسیار مقاومتر از آن است که به اصلاحات تن بدهند و چارهای جز ساختن جامعههای جدید بر اساس مهارت جدید باقی نمیماند.
در حالیکه ساخت جامعه مثل ساخت یک بنای عظیم، علاوه بر مهارت و دانش مهندسی، به صدها عامل اصلی دیگر هم نیاز دارد، دفتر کادرها که در ابتدا قرار بود فقط دانش و مهارت مهندسی را در اختیار مدیران و مسؤلان جامعههای مستقر ارایه دهد، مجبور شد نسبت به ساخت جامعههای مدرن نیز اقدام کند. کاری که نه در مسؤلیت دفتر کادرها بود و نه در توانش. اما مجبور شد در این مسیر حرکت کند و البته دستاورها نیز تا اینجا عظیم و قابل توجه بوده است.
در این مرحله جدید، هدف اصلی این است که اعضای انجمنهایی در چارچوب انجمن اصلی تأسیس میشوند، در جریان عمل با قواعد بازی دموکراسی آشنا شوند، چرا که تجربهها نشان داد، اگر کسی که جلسه را اداره میکند بر این قواعد مسلط باشد، و جلسه طبق همین قواعد اداره شود، تمام اعضای حاظر در جلسه، به مرور و به سادگی با این قواعد آشنا میشوند، ضمن اینکه تمام حاضران با چشم خود معجره تحول فرهنگی ناشی از رفتار در چارچوب این قواعد را ملاحظه خواهند کرد. . .
تا کنون انجمنهای متعددی تأسیس شده و این روند ادامه خواهد یافت. تمام این انجمنها یک هدف را دنبال میکنند: آشنایی با پراکتیس پارلمانی، آشنایی با علم حقوق پارلمانی، و کسب مهارت ساخت جامعه بر اساس اراده جمعی که البته تک تک اعضای آن طبق قواعد عقلی و عادلانهای رفتار میکنند که علم حقوق پارلمانی آنها را تبیین و استدلال کرده است.
در این بخش، اخبار این انجمنها، تا انجا که امکان انتشار همگانی داشته باشند، تقدیم میشود:
تجربههای بیش از ۲۰ سال نوشتن مطالب متنوع و فراوان در مورد پروفشن [3] و پروفشنالیسم [4] تردیدی باقی نمیگذارد که طبع ایرانی ، هرچند کلماتی مثل تاکسی و اتوبوس و تلویزیون را چون نقل و نبات تکرار میکند، تمایلی به استقبال از این اصطلاح نشان نمیدهد. اما معادل جاافتادهی «حرفه» که برای این مفهوم در زبان فارسی جعل شده است چنان نارساست، و مخاطبان فارسیزبان را از درک معانی متعالیای که در مفهوم پروفشنالیسم مندرج است، چنان محروم میسازد، که به هر نوع تلاش برای در هم شکستن این مقاومت مشروعیت میبخشد. در این سلسله یادداشتها - اگر بخت یار باشد - تاریخچهی تلاشهای بسیار وسیع برای ترویج مفهوم متعالی پروفشن و پروفشن گرایی طی بیش از دو دههی اخیر گزارش خواهد شد. اما جرقهی نوشتن این یادداشتها را تعبیر به یادماندنی دکتر محسن رنانی زد که طی یادداشتی کوتاه، تلاش متوهمان برای سرکوب جوانان را «شلیک به سیل» نامید و عُصیان آنان را غَثیان خواند و استفراغ مزخرفاتی را که مغزهای پوسیده به خوردشان داده بودند «عمیق و مبارک» دانست.
اگر عصیان جوانان غَثیان فرهنگ دهاتیانی باشد که فرهنگ اهل مدینه را «لهو و لعب» میدانند و از اعمال هیچ خشونتی برای زدودن دامن شهرها از این آلودگی کوتاهی نکردند و نخواهند کرد، در آن صورت، نسل جوان هم، پس از این «استفراغ عمیق و مبارک» اشتهای عظیمی برای جذب مدنیت، خواهد داشت. در چارچوب چنین تحلیلی است که «پروفشنگرایی» به مثابه تبلور بهترین جلوههای مدنیت، باب طبع جوانان عصیان و غثیان کرده خواهد بود. آیا دلیلی بهتر از این برای از سر نوشتن در باره «پروفشنگرایی» در این ماههای سرنوشتساز میتوان یافت؟
پس با این امید که این تحفه مقبول طبع نسل جوانِ عصیان و غثیان کرده قرار بگیرد، این سلسله یادداشتها با عنوان «زن، زندگی، آزادی؛ با پروفشنگرایی» تقدیم کسانی میشود که جان عزیزشان را در راه تحقق این شعار زیبا، به میهن هدیه دادند و نامشان جاودان شد. در این نوشتهها نشان داده خواهد شد که چطور «پروفشنگرایی» میتواند به تئوری تحولات ساختاری و انقلابیای تبدیل شود که جامعهی پا به ماه ایران در انتظار ولادتش لحظه شماری میکند.
بعد از این مقدمه کوتاه، فهرست مطالبی که طی این سلسله یادداشتها تقدیم خوانندگان خواهد شد، ارایه میشود. با تقه زدن بر آنها، مطلب مورد نظر در دسترس شما خواهد بود:
در چارچوب تحلیلی که در مقدمه این سلسله یادداشتها مطرح شد، و در شرایط حاضر که گرمای جنبش زن، زندگی و آزادی، به تدریج اما به صورت فزاینده، یخهای ترس، بیاعتمادی و انزوا را ذوب میکند، تعداد هرچه بیشتری از معلمان آرمانخواه و متعهد عزم خود را برای ورود به میدان مبارزه جزم میکنند. این تحول در میان تمام گروههای اجتماعی محسوس است و همه میکوشند تا با توجه به موقعیتی که در آن هستند، سهم خود را در پیشبرد این خیزش رهایی بخش ادا کنند.
تجربه مشارکت در انقلاب ۵۷ نشان میدهد به مرور که گرمای انقلاب جانها را از خواب زمستانی بیدار میکند، دلهای دلیرتر در هر حلقه و محفلی قدم به پیش میگذارند تا یاران را گردهم جمع کنند و دست به اقدام جمعی بزنند. در این مرحله از مبارزه، هدف روشن است و کسانی که با این هدف موافق باشند حرکت جمعی را آغاز میکنند. و از آنجا که «علم حقوق پارلمانی» - آنطور که در دستورنامه رابرت تشریح شده است - حقوق اعضای یک مجمع تصمیمگیری را بر اساس اصول بدیهی ناشی از عمل تصمیمگیری گروهی استدلال میکند، چه بسا در این مرحله از مبارزه چندان کاربردی نداشته باشد. با این همه، و در حالیکه روند مبارزه به پیش میرود، تعداد اعضای گروه افزایش مییابد، و گروه در جریان عمل با مسائل و مشکلات متنوعی مواجه میشود که مستلزم همفکری و تصمیمگیری گروهی است، ضرورت استفاده از قواعد استاندارد تصمیمگیری گروهی بیشتر خواهد شد، به نحوی که اگر مورد توجه قرار نگیرد، میتواند سبب تخریبی شدن اختلافنظرها، و تبدیل دوستیها به دشمنی و سرانجام فروپاشی گروه شود. به همین خاطر، کاملاَ ضروری است، دلیرانی که در این شرایط پا به میدان میگذارند، با حد اقلی ازقانون عام پارلمانی آشنا باشند و هدف اعلام شدهی این سلسله یادداشتها نیز همین است. این بخش میکوشد، به صورت اجمالی، علم حقوق پارلمانی را توضیح دهد و اهمیت تاریخی آشنایی معلمان با علم حقوق پارلمانی را در ساختن جامعه/انجمنهای [6] مبتنی برقانون، کارآمد، اثربخش، و فسادناپذیر تشریح کند. با هم میخوانیم:
در نخستین نشست کمیته تدوین اسناد مورد نیاز برای تقدیم به نخستین نشست مجمع مؤسس انجمن اصلی که روز دوشنبه ۱۴ آذر ماه ۱۴۰۱ تشکیل شد، پیشنویس اسناد مورد نیاز ارایه شد و بعد از بررسی و اِعمال اصلاحات به تصویب رسید. قرار است این اسناد برای تصویب نهایی، به گروه حامیان تأسیس انجمن اصلی تقدیم شود که چهل و چهارمین نشست ماهانهی آن روز سهشنبه ۲۹ آذر ۱۴۰۱ برگزار خواهد شد.
خاطر نشان میکند گروه حامیان تأسیس انجمن اصلی تعدادی از فعالان اجتماعی پروفشنال (حرفهای) هستند که نخستین نشست خود را برای بحث و بررسی قانون عام پارلمانی - آنطور که در دستورنامه رابرت تشریح شده است - روز یکشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۱ در تهران برگزار کردند و این نشستها تا حدود ۶۰ جلسه ادامه یافت. دومین مرحله از فعالیت این گروه از روز سهشنبه ۱۹ اسفند ۱۳۹۷ شروع شد که گروه تصمیم گرفت نخستین انجمن ایرانی را بر اساس تجربههای محلی شدهی قانون عام پارلمانی تأسیس کند.
طی دههی گذشته و به موازات فعالیتهای گروه حامیانِ تأسیس انجمن اصلی، کارگاههای متعددی برای آموزش قانون عام پارلمانی و علم حقوق پارلمانی در دفترکادرها برگزار شد و قرار است نخستین مجمع مؤسس انجمن اصلی با دعوت از حدود صد نفر از فعالان اجتماعی حرفهای که طی این مدت با قانون عام پارلمانی آشنا شدهاند دعوت شود تا به عنوان اعضای مجمع مؤسس، نسبت به تأسیس این انجمن، طبق قانون عام پارلمان، اقدام کنند.
طبق تصمیم گروه حامیان قرار است نخستین نشست مجمع مؤسس انجمن اصلی پیش از پایان اسفند ماه ۱۴۰۱ برگزار شود. به منظور تدارک برگزاری این نشست، کمیتهای سه نفره برای تدوین پیشنویس اسنادی که باید به این مجمع ارایه شود، تشکیل شد و این کمیته پیشنویس این اسناد را آماده کرده است که در ادامه برخی از آنها برای آگاهی اعضایی که قرار است به این نشست دعوت شوند، تقدیم میشود. خاطر نشان میکند این اسناد متن نهایی نیست و ممکن است در مجمع گروه حامیان تأسیس انجمن اصلی اصلاح شود. اما متن این اسناد:
در مقدمه این سلسله یادداشتها، با تحلیل شرایط جامعه در پی تحولات اخیر، ضرورت تأسیس انجمنهای محلی معلمان مورد بررسی قرار گرفت. نخستین قسمت از این سلسله یادداشتها به این پرسسش میپردازد: انجمن محلی معلمان برای چی؟ با هم این قسمت را میخوانیم:
پس از آنکه گروهی از روحانیون شیعهی بنیادگرا در ایران، در یک خطای استراتژیک، به جای - مثلاَ - «جمهوری دموکراتیک اسلامی»، که مرحوم بازرگان بر آن اصرار میکرد تا راه تداول مسالمت آمیز قدرت باز باقی بماند، تصمیم گرفتند تمام قدرت را قبضه کنند و سرانجام یک استبداد فقاهتی پر هزینه را بر مردم تحمیل کردند، و این روزها کفاره گناهان عظیم خود را میپردازند، اکنون نوبت معلمان دلسوز و متعهد کشور است که با درسآموزی از تجربه تلخ و خونبار روحانیون بنیادگرا تلاش کنند جامعهای متنی بر عقل، مدارا، مسالمت و آشتی بر اساس اعلامیه جهانی حقوق بشر بنا کنند. آیا این رؤیا دست یافتنی است؟
اگر بر اساس رفتار عموم معلمان طی دهههای اخیر قضاوت شود پاسخ منفی است: معلمان نیز تحت شرایط غیرانسانیای که به همه تحمیل شده بود، چه بسا ناخواسته در ورطه ریاکاری، فردگرایی، فرصتطلبی، مسؤلیتگریزی، ناامیدی و سرخوردگی غوطه میخوردند. اما یکی از دستاوردهای خیزشهای انقلابی از جمله این است که ترس فرو میریزد و به مرور یخهای رابطه ذوب میشود، و انسانها انسانیت فراموش شدهی خود را باز مییابند و میکوشند رؤیاهای سرکوب شده خود را محقق سازند. و همین جاست که انقلاب پیروز میشود و نظام اجتماعی نوین به دنیا میآید. در چارچوب چنین تحلیلی است که میتوان امیدوار و منتظر بود تا به مرور معلمان هرچه بیشتری پا به میدان بگذارند و برای ساماندهی به خودشان و ایفای نقش رهبری در سطح محلی آستین همت بالا بزنند و در جریان همین فعالیتهای اجتماعی، علم حقوق پارلمانی را نیز فرابگیرند و به دیگران، و به خصوص به دانشآموزان، آموزش بدهند.
امروز، خوشبختانه، علم حقوق پارلمانی - آنطور که در دستورنامه رابرت تشریح و تبیین شده است - برای تعدادی از معلمان کشور که در تشکلهایی مثل «سازمان معلمان ایران»، «کانون صنفی معلمان ایران»، «انجمن توسعه ایران» (اتا)، و «انجمن تعلیمات اجتماعی کودکان» (تاک) فعالیت دارند، شناخته شده است. این معلمان متعهد و دلسوز از هیچ کوششی برای ارتقای آگاهیهای خود در مورد علم حقوق پارلمانی و نیز ارتقای مهارتهای خود در به کارگیری قانون عام پارلمانی در سازمان دهی به معلمان کشور دریغ نمیورزند. با این همه، میتوان مطمئن بود که با گرمتر شدن دمای خیزش انقلابی و ذوب شدن یخهای ترس و مسؤلیتگریزی، تعداد هرچه بیشتری از معلمان کشور عزم خود را برای پا گذاشتن به میدان جزم خواهند کرد و در آیندهای نزدیک موج فزایندهای از معلمان آرمانگرا تمایل خواهند یافت که در روند تأسیس انجمنهای محلی معلمان، در پرتو علم حقوق پارلمانی مشارکت کنند. مخاطبان اصلی سلسله یادداشتهایی که به عنوان «راهنمای تأسیس انجمنهای محلی معلمان» در ادامه تقدیم میشود، همین گروه از معلمان آرمانگرا و متعهد هستند که تمایل دازند با علم حقوق پارلمانی آشنا شوند، و مهمتر، تلاش خواهند کرد تا انجمن معلمان محله را در پرتو همین علم، تأسیس و اداره کنند.
در ادامه این مقدمه کوتاه، فهرست مطالب این سلسله یادداشتها تقدیم میشود تا با تقه زدن روی آنها، به صفحهی دلخواه دسترسی داشته باشید:
در نخستین بخش این سلسله یادداشتها که با عنوان راهنمای تأسیس انجمنهای شهر و روستا در پرتو علم حقوق پارلمانی در همین وبسایت منتشر شد، به ضرورتِ تشکیل انجمنهای شهر و روستا - به طور کلی - اشاره شده بود. اما سیر تحولاتی که با شتاب فزاینده جلو میرود، به ضرورت، کارکردهای ویژهای را به انجمنهای شهر و روستا در دوران گذار تحمیل خواهد کرد. به همین دلیل، راهنمایی که قرار بود به صورت مفصلتر، نوشته شود، و از جمله به سوابق انجمنهای ایالاتی و ولایتی که در صدر مشروطه مطرح شد، بپردازد، و عوامل تاریخی فرهنگی شکست تلاشها برای تأسیس حکومتهای محلی را بررسی کند، و راهکارهای فرهنگی حل این مشکلات را ارایه دهد، اکنون و به ناگزیر به نکاتی میپردازد که در این مرحله از جامعهی در حال گذار لازم است مورد توجه فوری قرار بگیرد. نکته دیگر این که تلاش خواهد شد که این نوشته - حتیالمقدور - مختصر، موجز و جامع باشد.
در پایان این مقدمه کوتاه خاطر نشان میشود که انجمنهای شهر و روستا در دوران گذار، به مثابه ستادهای پشیتبانِ تأسیس حکومتهای محلی و در چارچوب شورای عالی نهادهای مدنی فعالیت خواهند داشت و خواهند کوشید مهارتهای مورد نیاز را در اختیار مردم قرار دهند تا در پرتو علم حقوق پارلمانی، حکومت مطلوب خود را مستقر کنند و بر عملکرد آنها نظارت داشته باشند. و اما اصل مطلب:
در پی انتشار پیشنویس بیانیه تأسیس شورای عالی نهادهای مدنی در پرتو علم حقوق پارلمانی، پیشنویس دستورکار نخستین نشست گروه حامیان تأسیس این شورا آماده شده و در اختیار اعضای کمیته هماهنگی قرار گرفته است. گروه هماهنگی متشکل از حدود ۱۲ نفر از فعالان اجتماعی است که - کم و بیش - با علم حقوق پارلمانی و قانون عام پارلمانی - آنطور که در دستورنامه رابرت تشریح و تبیین شده است - آشنا هستند و خواهند کوشید که در اداره نخستین جلسه گروه حامیان تأسیس شورای عالی نهادهای مدنی طبق این قانون مدد برسانند.
خاطر نشان میکند فرمت این دستورکار یک فرمت استاندارد و عمومی است که تمام نشستها و مجامع عمومی که برای نخستین بار برگزار میشوند، صرفنظر از اندازه و کارکرد ویژهی آنها، میتوانند طبق آن عمل کنند. گفتنی است که بخش ۴۸ کتاب دستورنامه رابرت به همین موضوع پرداخته است. فصل هفدهم این کتاب، در سه بخش، روش معقول و منطقی سازماندهی به جامعه/انجمن/سازمانهای دائمی را تشریح کرده است و برنامه اداره نخستین نشست گروه حامیان تأسیس شورای عالی نهادهای مدنی نیز بر اساس همین روش تدوین شده است و طبق همین روش اداره خواهد شد.
متن پیشنویس دستورکار نخستین نشست گروه حامیان تأسیس شورای عالی نهادهای مدنی، جهت آگاهی علاقمندان، در ادامه تقدیم میشود:
در نخستین قسمت این سلسله یادداشتها با عنوان حزب پُستمدرنیستی دههی هشتادیها، خاطر نشان شد که گروه حامیان تأسیس انجمن اصلاح ساختاری احزاب سیاسی (اساس)، از ماهها قبل کمیتهای را برای تدوین پیشنویس راهنمای تأسیس حوزههای حزبی مستقل سازمان داده بود تا در پرتو علم حقوق پارلمانی، ضمن آسیبشناسی ساختارهای تشکیلاتی شبهحزبهای فشل موجود، راهنمای تأسیس احزاب نوین، کارآمد و اثربخش را تدوین کند و تجربههای محلیسازی شده تأسیس انواع جامعههای مدرن بر اساس دستورنامه رابرت را در اختیار بنیانگذاران جوان سازمانهای سیاسی نوینی که در راه هستند، قرار دهد. اما در جریان نشستهای هماندیشی کمیته تدوین پیشنویس راهنما بود که جرقهی موعود در بشکه باروت افتاد و شد آنچه که باید میشد: حنبش زن، زندگی، آزادی فوران کرد و تاریخ ایران ورق خورد. . .
در نشست تعویقیِ چهل و سومین اجلاس ماهانه گروه حامیان تأسیس انجمن اصلی که عصر سهشنبه ۸ آذر ۱۴۰۱ برگزار شد، این پیشنهاد به تصویب رسید که نخستین نشست مجمع مؤسس این انجمن، حداکثر تا پایان بهمن ماه ۱۴۰۱ برگزار شود.
خاطر نشان میکند گروه حامیان تأسیس انجمن اصلی تعدادی از فعالان اجتماعی هستند که از حدود ۱۵ سال پیش با «قانون عام پارلمان» - آنطور که در کتاب دستورنامه رابرت تشریح و تبین شده است - آشنا شدند. آنان نخستین نشست هماندیشی خود را، برای آشنایی بیشتر با این قانون و بررسی مفاد آن، روز یکشنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۱ در تهران برگزار کردند. حدود ۶۰ نشست برای این منظور برگزار شد.
«بیزینس اتیکز» [8] یعنی «اخلاق کاسبی». اما همانطور که در پس و پشت «یک کلمۀ» قانون در تمدن غرب، یک تاریخ تجربهی فرهنگی خوابیده است که با چشم سر دیده نمیشود و حاکمیت قانون هم صرفاً با نوشتن و تصویب قانون اساسی محقق نخواهد شد، بیزینس اتیکز هم با اخلاق کاسبی همان اندازه فرق دارد که - مثلاً - نظام سرمایه داری در انگلستان با شبهنظام سرمایهداری در ایران. بیشتر یک شوخی است که تصور میشود نظام اقتصادی در ایران سرمایهداری است و حالا میتوانیم به جای آن نظام سوسیالیسم و کمونیسم مستقر کنیم!
نوشته نسبتاً طولانی که در ادامه تقدیم میشود و در دوران سلطنت فقاهتی نوشته شده است، میکوشد تا خیلی کلی و مختصر، معنای «بیزینس اتیکز» را در بستر فرهنگ و تمدن غرب توضیح دهد. هدف این نوشته این بوده است که به مسؤلان خوش قلب یک مؤسسه اقتصادی که قصد داشتند «منشور اخلاقی» کارکنان خودشان را بنویسند و به دیوار آویزان کنند، نشان دهد چرا «بیزینس اتیکز» بخش جدایی ناپذیر از جامعههای مدرنی است که طبق قرارداد اجتماعی (اساسنامه/قانون اساسی) تأسیس میشوند و مانع بروز و تداوم فساد در سازمان هستند. در نتیجه، تدوین و استقرار کد اتیکز در یک سازمان ، بیش و پیش از هر چیز مستلزم آن است که ما ابتدا «سازمان» - به معنای درست این کلمه - داشته باشیم که ماهیتاً با شبهسازمانهای هیأتیای که میسازیم کاملاً متفاوت است.
اتفاقاَ در ادامهی پژوهش برای فهم ریشهایتر علل فساد ساختاری در سازمانهای ایرانی بود که دستگاه مفهومی مورد نیاز برای فهم بحران در فعالیتهای اجتماعی کشف شد: قانون عام پارلمان آن طور که در دستورنامه رابرت تشریح شده است. مطالب این وب سایت به معرفی همین کتاب و تجربههای محلیسازی روش استفاده از این قواعد در فرهنگ استبدادی اختصاص دارد. با این همه، نخستین اقدام در جامعه/انجمنهایی که در دفتر کادرها تأسیس میشوند، تلاش برای تدوین کد اتیکز اعضای این جامعههاست. تازه پس از ساختن جامعه/انجمن/سازمانهای فسادناپذیر است که میتوانیم در قدمهای بعدی، برای بازآفرینی پروفشنها از شبهپروفشنهای دولتی اقدام کنیم. به این ترتیب میتوان گفت که سه مفهوم «کد اتیکز»، «پروفشن» و «قانون عام پارلمان» سه رکن اصلی هستند که به گفتمان جامع و جایگزینی شکل میدهند که در تداوم جنبشهای دوم خرداد و حنبش سبز در حال انکشاف بوده است.
خوشبختانه، جنبش زن، زندگی و آزادی که در ایران امروز در حال فوران است زمینه لازم برای توسعه این گفتمان را بیش از پیش فراهم آورده است. به همین خاطر، لازم بود برخی اسناد مربوط به مفاهیم «کد اتیکز» و «پروفشن» که در سالهای قبل تولید و در بعضی از نشریات تخصصی منتشر شدهاند، در این وب سایت بازنشر شود. یکی از آن اسناد همین نوشته است که در ادامه تقدیم میشود.
گفتنی است که متن اچ.تی.ام.ال این نوشته مشکلات ویرایشی و فنی فراوان دارد که به مرور و اگر فرصت دست دهد، رفع خواهد شد. به همین خاطر به علاقمندان توصیه میشود از متن پیدیافی آن استفاده کنند که اینجا در دسترس است. اما اصل نوشته:
fa اخبار ساخت جامعههای طراز نوین ?