آموزش دستورنامه رابرت به انجمنهای مالکان ساختمان
مالکان ساختمانهای مسکونی، اداری و تجاریٍ پرطبقه، چه بخواهند و چه نخواهند، اعضای یک شخصیت حقوقی هستند که باید به مثابه یک کل در مورد مشاعات ساختمان محل زندگی و کار خود تصمیم بگیرند. این شخصیتهای حقوقی، چه به ثبت رسیده باشد و چه نرسیده باشد، چیزی همانند یک شرکت تعاونی هستند که اعضای آنها رأی مساوی دارند و باید در چارچوب قوانین ملی مربوطه و به خصوص در چارچوب قانون آپارتمان رفتار کنند. میتوانیم این اشخاص حقوقی را «انجمنهای مالکان ساختمان» به نامیم.
طبیعی است که هر انجمن مالکان ساختمان باید آئیننامهی اختصاصی خودش را تدوین کند و به تصویب مجمع اعضا برساند. اما، متأسفانه، از همین جاست که گرفتاریها آغاز میشود. چرا؟
مردم، برای تأسیس و ادارهی درست یک انجمن یا هر شخصیت حقوقی دیگر، باید قواعد پیشگزیدهی قانون پارلمان را - یا قواعد پیشگزیدهی قانون دموکراسی را - بلد باشند تا بتوانند آئیننامهی اختصاصی خودشان را تدوین و تصویب کنند و متناسب با تغییر و تحولاتی که در هر انجمن به طور طبیعی رخ میدهد آن را اصلاح کنند و روزآمد سازند.
هرچند هموطنان ما اطلاعات نسبتاَ قابل قبولی در مورد اساسنامه و آئیننامه دارند، اما آئیننامه یا اساسنامه در کشورهایی که سنتهای دموکراتیک دارند، فقط بخشی از کوه یخ است که بیرون از آب قرار میگیرد، اما بخش اصلی قواعد بازی دموکراسی، مجموعهای از قواعد و رویههای عرفی است که به رویه پارلمانی یا قانون عرفی پارلمانی معروف است و - تا حدودی - همان قانون اساسی نامکتوب انگلستان است، که به چشم سر دیده نمیشود و در نتیجه، در ایران به طور کامل ناشناخته مانده است. در نتیجه، در کشورهایی مثل ایران که با این رویههای عرفی آشنا نباشند، هر انجمنی به طور مستمر با خلاءها و کاستیهای قانونی و حقوقی مواجه میشود که اعضا را مجبور میکند ناخواسته آئیننامهها و مقررات خود را نادیده بگیرند و یا به روشهای من درآوری و کج دار و مریز تصمیم گیری کنند و همین امر به تداوم آشوب در جوامع و انجمنها در این کشورها دامن میزند. راه حل این مشکل اساسی چیست؟
همانطور که گفته شد، جوامع توسعه یافته غربی - که قرنها قبل با این مسائل مواجه شدند، سنتی چن صد سال ساله برای حل این مشکلات خلق کردهاند که به صورت عرفی و سینه به سینه به نسلهای بعدی منتقل شده است. مجموعهی این سنتها به قانون عرفی یا رویهی پارلمانی معروف است ، که ریشههای آن به دموکراسی در دولت شهرهای یونان باستان میرسد، اما بخشی اصلی آن از طریق آزمون و خطا طی هشستصد سال در پارلمان انگلستان ساخته شد و از آنجا به آمریکا رفت و در آن قارهی جدید بود که به صورت انواع کتابهای دستورنامه گردآوری و مکتوب شد. در حال حاضر، انواع انجمنها یکی از این کتابها را به عنوان مرجع پارلمانی خود به تصویب میرسانند و در جاهایی که آئیننامههایشان ساکت باشد طبق مقررات این کتابها عمل میکنند. (برای اطلاعات بیشتر در این زمینه به پیشگفتار دستورنامه رابرت مراجعه کنید.)
دستورنامه رابرت، یکی از معروفترین و جامعترین و قدیمیترین و پرمصرفترین دستورنامههاست که بیش از هشتاد درصد از انجمنها در آمریکا آن را به عنوان مرجع پارلمانی خود انتخاب میکنند و دفتر کارگاههای آموزش دستورنامه رابرت نیز همین قواعد را به علاقمندان آموزش میدهد.
حاکمیت قانون
باید تأکید کرد که برخلاف تصور اولیه، این قواعد، یک سری مقررات بوروکراتیک و غیرلازم و دست و پا گیر نیستند، بلکه تک تک این قواعد حقوق اکثریت، اقلیت، افراد، غائبان و کل اعضای یک انجمن یا جامعه را تعریف کرده و از آنها به شکل متوازن و منتاسب با وزن هر گروه، حمایت میکنند. در نتیجه، مردم، فقط بعد از آشنایی با این حقوق مربوط به حق تعیین سرنوشت است که به مرور درک میکنند «قانون» - واقعاَ - یعنی چه و با شبه قوانین موجود چه تفاوتهای ماهوی دارد، و چرا فقط جامعهای انسانی است که در آن، قانون - به این معنای جدید (یا به معنای قانون دموکراسی) حاکم شده باشد؟
با این مقدمات، تمام شهروندان باید توجه کنند که هرچند فراگیری قواعد دستورنامه رابرت سرعت و کیفیت تصمیمگیری گروهی در مجامع بزرگ و حتی پر اختلاف را به نحو حیرتانگیزی افزایش میدهد، اما، و بسیار مهمتر از این، به شکلگیری جوامع مبتنی بر حقوق مساوی و محو تدریجی استبداد و آشوب در جامعه مدد میرساند. به همین دلیل، اعضای انجمنهای مالکان ساختمان، با فراگیری قواعد دستورنامه رابرت و انتقال این قواعد به فرزندان و اعضای خانواده خود، به ترویج حاکمیت قانون دموکراسی درجوامع نیز کمک خواهند کرد.
به دلیل وجود هزاران هزار انجمن مالکان ساختمان در تهران و در سراسر ایران، دفتر کارگاههای آموزش دستورنامه رابرت آموزش این قواعد به انجمنهای مالکان ساختمان را در صدر برنامههای خود قرار داده است و همینجا آمادگی خود را برای آموزش این قواعد به مدیران و اعضای هیأت مدیرهها و مجامع انجمنهای مالکان ساختمان اعلام میکند. علاوه بر این، میکوشد با انتشار تجربههای خود در این زمینه، فرایند یادگیری این قواعد از طریق این وب سایت را نیز حتی الامکان تسهیل کند. به همین خاطر، در ادامه این نوشته، تجربههای مربوط به ادارهی نخستین انجمن مالکان ساختبمان در چارچوب دستورنامه رابرت را به صورت فشرده و مرحله به مرحله تقدیم علاقمندان میکند.
گزارش تجربههای یک انجمن مالکان ساختمان
- همسایگان عزیز مربی دستورنامه رابرت
- مجمع روز جمعه ۱۳ آذر ماه ۱۳۹۴ - نخستین انجمن مالکان ساختمان در ایران که طبق دستورنامه رابرت اداره میشود.
نختسین انجمن مالکان ساختمان در ایران که تلاش کرد تا به تدریج طبق دستورنامه رابرت تصمیم بگیرد، انجمن مالکان ساختمانی است که دفتر کارگاههای آموزش دستورنامه رابرت نیز در آنجا مستقر است. به همین دلیل، اعضای این انجمن سالهاست که از نزدیک و به مرور با قواعد دستورنامه رابرت آشنا شدهاند و تأثیر رهاییبخش این قواعد را در عمل تجربه کردهاند.
متأسفانه این ساختمان سیزده واحدی بسیار قدیمی است و اعضای انجمن مالکان این ساختمان مجبوراند نسبت به بازسازی کامل ساختمان یا فروش آن تصمیم بگیرند و اقدام کنند.
با اطمیان میتوان گفت اگر اعضای این انجمن با قواعد دستورنامه رابرت آشنا نبودند، رسیدن به تصمیمهای مهم و مورد توافق در مورد ساخت و ساز یا فروش این ساختمان بسیار بسیار دشوار میشد و وجود سیزده مالک در یک ساختمان یک نقطه ضعف مهم محسوب میشد. اما حالا، این امید وجود دارد که استفاده از قواعد و رویههای پارلمانی به اعضا کمک کند که این نقطه ضعف را به یک نقطهی قوت مهم بدل کنند و بتوانند در شراط برد برد از داراییها و سرمایههای خود بیشترین بهره را ببرند.
به منظور تصمیمگیری در مورد ساخت و ساز ساختمان، دیروز جمعه ۱۳ آذر ماه ۱۳۹۴ مجمع فوقالعادهی اعضای انجمن مالکان ساختمان در دفتر کادرها برگزار شد تا اعضای انجمن سؤالهای گوناگون خودشان را با یک مشاور حرفهای امور ساخت و ساز در میان بگذارند. این نشست با ریاست مربی دستورنامه رابرت و بر اساس قواعد همین دستورنامه اداره شد. به همین دلیل، مربی پارلمانی میکوشد در ادامه گزارشی آموزشی از نحوهی برگزاری این نشستها ارایه دهد. این مطالب، بر اساس هر جلسه، دستهبندی میشود و تجربههای حلسات بعد نیز، در همین صفحه و زیر عنوان درسهای جلسه اول، دوم و سوم و به همین ترتیب، ارایه خواهد شد:
درسهای جلسه اول
دعوت جلسه به دستور رأس ساعت مقرر
بسیار مهم است که جلسه دقیقاَ رأس ساعت مقرر دعوت به دستور شود. در غیر این صورت، حق کسانی که به موقع به جلسه آمدهاند توسط کسانی که تأخیر داشتهاند، لگد مال خواهد شد و این عین بیعدالتی است و به قانونگریزی در انجمن دامن میزند.
در مورد همین مسأله ظاهراَ کم اهمیت، دستورنامه رابرت دهها قاعده و رویه دارد که در بخشهای مختلف کتاب توضیح داده شدهاند. اما یک رئیس جلسه حرفهای که با مجموعهی این قواعد و رویهها آشنا باشد میتواند، متناسب با ظرفیت مجمع و موقعیت جلسه، بعضی از این قواعد را اعمال کند و به اعضا آموزش بدهد و به خصوص فلسفهی حقوق هر قاعده را برای حاضران تشریح کند تا اعضا به ارزشهای انسانی قواعد پیببرند و آنها را یک مشت مقرارت خشک و دست و پاگیر تلقی نکنند.
البته، طبیعی است که در هر فعالیت جمعی و به خصوص در فعالیتهای انجمنهای داوطلبانه تمام اعضای انجمن قادر نیستند در تمام نشستهای یک انجمن حضور یابند و به همین دلیل مفهوم «حد نصاب» برای حل همین مشکل تعریف شده است و خوشبختانه اکثر جلسهروهای حرفهای با این مفهوم - کم و بیش - آشنا هستند.
معمولاَ یکی از دلایلی که مجامع ایران رأس ساعت مقرر دعوت به دستور نمیشود این است که تعداد حاضران به نصاب نمیرسد و باید صبر کنند تا به نصاب برسد. اما آیا به این دلیل میتوان حق افرادی را که به موقع حاضر شدهاند فدای بیمبالاتی اعضایی کرد که به موقع به جلسه نمیآیند؟ بدیهی است که خیر. به همین دلیل حتی وقتی تعداد حاضران در صحن به نصاب نرسیده باشد، رئیس جلسه - و اگر نیامده بود - نایب رئیس - و اگر او هم هنوز نیامده بود - منشی جلسه - و اگر او هم نیامده بود، یکی از اعضای حاضر باید بلند شود و با صدای بلند جلسه را دعوت به دستور کند: جلسه دعوت به دستور میشود. . .
البته، بعد از اینکه افراد در صحن مستقر شدند رئیس جلسه یا کسی که در غیابش جلسه را دعوت به دستور کرده است اعلام میکند که جبسه به نصاب نرسیده است. اما نکته بسیار مهم این است که هر تعداد از اعضا که حاضر باشند - طبق قانون پارلمان حق دارند در مورد چند مسأله تصمیم بگیرند:
پیشنهاد تنفس را به تصویب برسانند تا در فاصله تنفس با اعضای غایب تماس بگیرند تا دریابند که جلسه به نصاب خواهد رسید یا نه، و بعد از آغاز به کار جلسه بعد از تنفس تصمیم بگیرند که جلسه را به تعویق بیاندازند و یا ختم جلسه را - تا اجلاس عادی یا فوقالعاده بعدی - اعلام کنند یا حتی صبر کنند تا دیگرانی که در راه هستند به مجمع برسند.
توجه میفرمایید که در این حالت این حاضران در مجمع هستند که حق دارند برای خود تصمیم بگیرند و نه اعضایی که با تأخیر وارد جلسه میشوند برای حاضران کسب تکلیف کنند.
به این ترتیب، هنگامی که تعداد حاضران به نصاب نرسیده باشد پیشنهادهای تنفس، تعیین زمن نشست تعویقی و تعویق نشست در دستور هستند و این حق حاضران است که در مورد وضعیت ادامه جلسهای که به نصاب نرسیده است تصمیم بگیرند و نه اینکه مظلومانه در مجمتع انتظار بکشند تا اعضای بیمبالات سر برسند و با حضور آنان جلسه به نصاب برسد.
همانطور که گفتم، در این مورد قواعد و رویههای زیادی تعریف شده است اما در حال حاضر به همین مقدار بسنده میکنم.
در جلسه روز جمعه ۱۳ آذر انجمن مالکان ساختمان، ساعت ۱۰ و ۵ دقیقه جلسه را دعوت به دستور کردم و برای حاضران توضیح دادم که حق تصمیمگیری با شماست که به موقع حاضر شده اید و این شما هستنید که میتوانید تصمیم بگیرید بمانید با جلسه را به ساعت دیگری موکول کنید. اعضا موافقت کردند که ۱۰ دقیقه دیگر صبر کنند. خوشبختانه ظرف کمتر از ۱۰ دقیقه تقریباَ تمام اعضا آمدند و من برای آنان هم این قواعد را توضیح دادم تا به حقوق دیگر توجه شود.
تشخیص صحیح پیشنهادهای پارلمانی
در مجامع فعلی که در ایران برگزار میشود، اعضا با اصطلاحهای دقیق پیشنهادهای پارلمانی آشنا نیستند. به همین دلیل این وظیفه رئیس جلسه است که به اعضا اجازه دهد تا منظور خودشان را بدون آنکه در قالب حقوقی مناسب و در قالب یک پیشنهاد پارلمانی مناسب بیان کنند، توضیح دهند. پس از آن رئیس جلسه باید تشخیص دهد این خواستهی مشخص یک عضو مشخص با کدام یک از پیشنهادهای پارلمانی منطبق است؟ و قواعد پارلمنای ناظر بر آن پیشنهاد چیست؟ و خودش کوشش کند تا جلسه طبق همان قواعد جلو برود بدون آنکه اعضا لزوماَ بتوانند این موضوع را درک کنند. یک مثال میزنم تا مسأله روشن شود.
در جلسه روز ۱۳ آذر، وقتی پیشنهاد اصلی تشکیل کمیتهی موقت «ساخت و ساز» مطرح شد، مدیر ساختمان با این پیشنهاد مخالفت کرد. اما بعداَ معلوم شد که او با تشکیل کمیته مخالف نیست، اما معتقد است یک مسأله مبرمتر باید زودتر تعیین تکلیف شود. رئیس جلسه بیدرنگ تشخیص داد که پیشنهاد مناسبی که مدیر ساختمان باید از آن استفاده میکرد پیشنهاد «تعویق مشخص» است. اما مدیر ساختمان و سایر اعضا با این پیشنهاد آشنا نبودند. در نتیجه، رئیس جلسه که به این قواعد تسلط دارد، جلسه را طبق همان قواعد اداره کرد، بدون آنکه لازم باشد تمام اعضای مجمع آن قواعد را بدانند.
در مجموع جلسه روز جمعه ۱۳ آذر ۹۴ بسیارعالی اداره شد، بدون آنکه یک کلمه هم در مورد این قواعد صحبت شود. اما در پس و پشت تمام رفتارهای جلسه، ساختار دقیقی وجود داشت که بر اساس قواعد دستورنامه رابرت ساخته شده بود. اما من به خاطر طولانی شدن مطلب از شرح بقیه تجربهها صرف نظر میکنم. تا جلسه بعد. که تجربههای آن را در زیر همین نوشته خواهم آورد.