اهمیت دموکراسی آتنی برای کادرها!
نوشتهای که در ادامه تقدیم شده است، بار نخست، روز دوشنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۱ در گروه مجازی «تدارک انجمن اصلی» - رسانه خبری گروه حامیان تأسیس انجمن اصلی - منتشر شد، اما به دلیل این که نکات مطرح شده در آن، چه بسا برای فعالان اجتماعی که به قواعد بازی دموکراسی علاقمند هستند، مفید خواهد بود، این جا نیز باز نشر میشود. در این نوشته، ضمن معرفی کتابچه «دموکراسی آتنی» - که در دست ترجمه است - اهمیت تجربه آتنیان در ساختن نخستین دموکراسی برای مردم امروز ایران مورد اشاره قرار گرفته است. با هم این مطلب را بخوانیم:
طرح مسأله!
۱. در صورتجلسه صد و بیست و یکمین نشست هفتگی «انجمن نویسندگان و مترجمان ادبیات پارلمانی» (نماپ)، که پیش از این یادداشت در همین صفحه منتشر شده است، از جمله به ترجمه کتاب «دموکراسی آتنی» اشاره شده است. بله. ترحمه این جزوه ۱۰۰ صفحهای تاریخی شروع شده است و به زودی خاتمه خواهد یافت و از طریق انتشارات اختران در اختیار علاقمندان قرار خواهد گرفت. این جزوه تاریخی بخشی از اقلام آموزشی در گام راههای سیاست و تاریخ را تشکیل خواهد داد و کادرهایی که - گوش شیطان کر! - قرار است در آینده در امر ساخت جامعههای طراز نوین گواهی «پروفشنال» دریافت کنند باید درک درستی از مفاد این جزوه آموزشی کسب کرده باشند. این حزوهی کوچک، به دلیل موضوعی که به آن میپردازد: دموکراسی آتنی، برای کارگاههای آموزش دستورنامه رابرت (کادرها) اهمیت دارد. سلسله یادداشتهایی که در ادامه میآید، به برخی از نکات مهم در این زمینه اشاره میکند:
ریشه یونانی «رویه پارلمانی»!
۲. در بخشی از مقدمه کتاب «خلاصه دستورنامه رابرت ویرایش جدید» - که در سال ۲۰۰۴ و بر اساس ویرایش دهم کتاب اصلی دستورنامه رابرت، از سوی مؤسسه رسمی دستورنامه رابرت منتشر شده است و ترجمه فارسی کامل آن در وب سایت کادرها دات کام در دسترس است، بعد از معرفی «رویه پارلمانی» به مثابه سنتی از قواعد و آدابی که در جهان متمدن برای برخورد با مشکلات اداره مجامع تصمیمگیری رشد کرده است، خاطر نشان میکند که: «کمی از این سنت تا یونان باستان سابقه دارد. اما مضمون اساسی آن طی قرنها آزمون و خطا در «پارلمان انگلستان» شکل گرفت و عنوان «رویه پارلمانی» هم از همین جا میآید». سؤالهای جالبی قابل طرح است: کدام بخش از قواعد و رویههای پارلمانی در یونان باستان شکل گرفت؟ چطور و چرا شکل گرفت؟ و چطور به انگلستان منتقل شد؟ بدیهی است یکی از دغدغههای مترجم دستورنامه رابرت طی ۱۵ سال اخیر یافتن پاسخ این پرسشها هم بوده باشد.
سکوت «پشگفتار» در مورد سابقه یونانی رویه پارلمانی!
۳. پیشگفتار نسبتاً مفصل و جامع دهمین ویرایش کتاب دستورنامه رابرت که در سال ۲۰۰۰ منتشر شده است، و تقریباً تمام جنبههای رویه پارلمانی را از ابتدا تا امروز به اجمال اما به کمال بررسی کرده است، در مورد سابقه یونانی آن کاملاً سکوت کرده است. بر اساس گزارش این پیشگفتار، رویهی پارلمانی در سنت تصمیمگیری گروهی اقوام آنگلوساکسونی ریشه دارد که آنان نیز با سایر اقوام هند و اروپایی سنتهای مشترک داشتهاند. آیا به این معنا «کمی از این سنت تا یونان باستان سابقه دارد؟». یقیناً نه.
پراکتیس پارلمانی به مثابه «یک» فعالیت!
۴. جزوه مختصر اما جامع «دموکراسی آتنی» ساختار و کارکرد نخستین حکومت مردم در تاریخ تا کنون شناخته شده را در اختیار میگذارد. قانون اساسی نسبتاً پیچیدهی این نخستین حکومت مردم را کلیستنس - پدر دموکراسی آتن - طراحی کرده است و بخشی از مطالب کتاب توضیح میدهد که چطور این رهبر اصلاحطلب سیاسی موفق به خلق چنان نظامی شد که آن طور با استقبال مردم کشورشهر آتن مواجه شد و دویست سال دوام آورد؟ در بخشی از این جزوه تاریخی، آنجا که نظام دموکراسی را در جریان کار نشان میدهد به برخی از قوانین و رویههای ناظر بر عملکرد این نظام اشاره میکند و همین اشارههاست که هم به راستی حیرتآنگیزاند و هم واقعاً تأملبرانگیز! چرا؟
برای آن گروه از «کادرها» که علاقمند هستند نسبت به «پراکتیس پارلمانی» معرفت علمی کسب کنند، و معرفت علمی را هم به نحوی، «علم برهانی» میدانند، در ان صورت تجربهی آتنیان در جریان دویست سال برگزاری انواع مجامع و شوراهای تصمیمگیری - به خصوص که با این همه جزئیات در نوشتههای پرشمار متفکران یونان باستان توصیف شده است - مواد دست اولی فراهم میآورد تا بتوانند تئوری های خودشان را در این عرصه تکمیل کنند و پرورش دهند.
بر اساس یکی از این تئوریها، میتوان «پراکتیس پارلمانی» را به مثابه «یک فعالیت» در نظر گرفت. این فعالیت، در جهت هدف غائی خود - که لابد تأمین حقوق متوازن اکثریت، اقلیت، افراد و غائبان، در یک مجمع تصمیمگیری براساس حق رأی با وزن برابر است - کمال مییابد و در آن صورت، علت صوری یا رویههای آن به ثبات نسبی میرسند و منطقی یا عقلاتی میشوند.
در چارچوب این تئوری میتوان ملاحظه کرد که نه فقط سابقه «بخش کوچکی از رویه پارلمانی» به یونان باستان میرسد، بلکه بر عکس، بخش قابل توجهی از قواعد و رویههایی که بعداً در پارلمان انگلستان - چه بسا از نو - خلق شدند، به ناگزیر در مجامع تصمیمگیری کشورشهر آتن رعایت میشدند. فقط به عنوان نمونه، به یکی از قواعد ناظر بر یکی از مجامع تصمیمگیری آتن باستان اشاره میشود که بر اساس آن هر ناطقی در جریان نطق خود فقط و فقط باید در مورد یک موضوع صحبت میکرد!
جزوه کوچک «دموکراسی آتنی» هرچند دویست سال حکومت دموکراتیک مردم کشورشهر آتن را به اجمال بررسی کرده است و برای خواننده فقط یک نقشه راهنما برای مطالعات بعدی است، با این همه به تعداد قابل توجهی از رویههای بازی دموکراسی اشاره میکند که نشان میدهد میتوان «پراکتیس پارلمانی» را به مثابه صورت یک فعالیت از محتوای آن جدا کرد و روابط درونی آنها را در چارچوب علم برهانی حقوق پارلمانی توضیح داد. اینها همه فقط بخشی از هدفهای آموزشی دفتر کارگاههای آموزش دستورنامه رابرت را تشکیل میدهد و به همین خاطر، این جزوه آموزشی میتواند یکی از اقلام برنامه درسی کادرها را تشکیل دهد.
دوکراسی آتنی و امپراتوری هخامنشی!
۵. میدانیم که سربرآوردن دموکراسی در کشورشهر آتن همزمان با سربرآوردن امپراتوری هخامنشیان است. جنگهای امپراتوری هخامنشی با دموکراسی آتنی مشهورتر از آن است که نیاز به اشاره داشته باشد. سرانجام اسکندر مقدونی هم دموکراسی آتنی را از پا درآود و هم دربار هخامنشیان را به آتش کشید. سؤال این است: اهمیت آن رویدادها، یا به عبارت دقیقتر، سربرآوردن دموکراسی آتنی برای امروز ما چه اهمیتی دارد؟
در اینکه یونانیان و ایرانیان هر دو از یک تبار مشترک هستند تردیدی وجود ندارد. در حالیکه شاخه ایرانی قوم هندواروپایی از سرزمین کویری فلات ایران سردرآورند، شاخه یونانی آن در اطراف دریای اژه مستقر شدند. همین الان در سرویس «نقشه» گوگل جستجو کنید و سرزمینهای اطراف دریای اژه را با سرزمینهای مستقر در فلات ایران مقایسه کنید: نتیجه؟
ریشه مشترک «ده» و «دِم»!
۶. مقایسه تاریخ یونان باستان با تاریخ ایران باستان و تلاش برای فهم علل تفاوتهایی که بین دو جامعه یونان و ایران باستان ظهور و بروز یافتند، چه بسا به فهم عمیقتر ما از تاریخ به طور کلی، و به فهم پویاییهای امروز کشورمان به ما کمک خواهد کرد. قرائت جزوه «دموکراسی آتنی» و آشنایی با نخستین دموکراسی حیزتانگیزی که آتنیان در ۲۵۰۰ سال پیش ایجاد کردند، میتواند به پرسشهایی از این دست دامن بزند که چه عمواملی سبب شد که آنان حدود ۶۰۰ سال قبل از میلاد به حکومتهای استبدادی خاتمه دهند و در چارچوب اساسنامهای که در مجمع شهروندان به تصویب رساندند، آن اندازه تمام و کمال در تمام امور کشور خودشان مشارکت کنند و حکومتی بسازند که مایه حیرت و عبرت تاریخ شد!
کارگاههای آموزش دستورنامه رابرت از هیچ فرصتی برای مقایسه وضعیت روستاهای کویری در فلات ایران و وجود قبایل کوچرو در دامنههای سلسله جبال زاگرس و البرز و اثرات این پدیدهها بر تاریخ ایران دریغ نورزیده است. تحلیل این رویدادها دیگر حزو علم تاریخ مشاع است و کم و بیش همه با آن آشنا هستند. با این همه خوب است از این فرصت هم استفاده شود و چند نکته در همین زمینه مورد اشاره قرار بگیرد. یکی از آنها - که به موضوع ما نحن فیه مربوط است- ریشته احتمالاً مشترک «ده» و «دِم» است.
در زبان یونانی «دِم» (δημ)به معنای محل سکونت مردم است و به کسانی که در «دم» زندگی میکنند هم «دموس» میگویند.
به استناد دیکشنریهایی که به برکت اینترنت در اختیار همه است، ریشته هندواروپایی کلمه یونانی «دم» با کلمه ایرانی «ده» میتواند یکی باشد.
یکی از مهمترین اصلاحات سیاسی کلیستنس این بود که انتخاب نماینده برای شرکت در «شورای شهر» را که تا پیش از آن از میان «فراتریا» انتخاب میشدند، بر اساس «دم» و «دموس» قرار داد.
همین جا خوب است به این نکته هم شاره شود که کلمه «فراتریا» هم با کلمه فارسی برادر و برادری هم ریشه هستند! «فراتریا» در واقع چیزی شبیه یک طایفه در درون یک قبیله بودند که به آنها «برادری» یا «فراتری» میگفتند.
سؤالی که اکنون باید به آن بیاندیشیم از جمله این است: چرا در سراسر آتیک (یا در واقع استان آتیک که شهر آتن مرکز آن بود) «دمها» یا «ده»ها توسعه پیدا کردند و «فراتری»ها اعتبار خودشان را به مرور از دست دادند؟
همانطور که میدانید، آتیک یا استان آتیک به مرکزیت شهر آتن - که خیلی خیلی کوچکتر از - مثلا - استان قزوین ماست- فقط یکی از کشورشهرهای یونان باستان را تشکیل میداد. وضعیت جغرافیایی یونان باستان بسیار متنوع است و هرجا که وضعیت جغرافیایی برای ادامه زندگی قبیایل کوچرو مناسب بوده، این قبیایل به زندگی خود ادامه میداند و مثل قبایل ایرانی ساکن در دامنههای زاگرس و البرز قدرت سیاسی را هم در کشورشهر محل زندگی خود تسخیر میکردند. با این همه، و به دلیل شرایط جغرافیایی مناسب، امکان گسترش «دمها» یا «دهات» در استان آتیک فراهم بود- درست شبیه باریکه کنار دریای خزر - در نتیجه، به مرور زمان و با فزایش زاد و ولد کل ساختار جمعیتی و شیوههای تولید و معیشت مردمان ساکن در کشورشهر آتیک به طور بنیادین زیر و رو شد که پیامدهای سیاسی آن حکومت دموسها بود.
آنچه که گفته شد بسیار کلی است و میتواند محل مناقشه باشد. هدف این است که به جنبه دیگری از اهمیت جزوه «دموکراسی آتنی» توجه کنیم: آشنایی با تجربه حیرتانگیز و منحصر به فرد آتنیان در ساختن نخستین حکومت واقعا دموکراسی و مردمی - آن هم در ۲۵۰۰ سال پیش - میتواند کمک کند تا دریابیم که چطور مردم هر سرزمین به میزان بسیار زیادی شبیه سرزمینی میشوند که در آن زندگی میکند: زندگی در دهات پراکنده در کویر لوت و زندگی در جزایر پراکنده در دریای اژه! طبعاً نمیتواند مثل هم باشد. نه؟
مقایسه دهات حاشیه خزر با دهات حاشیه کویر!
۷. به نظر میرسد یک عنصر کلیدی در فهم درست تاریخ ایران آشنایی عمیق با دهات کویری در فلات ایران است. البته، این دهات، به قول هابز بام مورخ معاصر انگلیسی، همراه با سایر صورتهای جوامع ماقبل مدرن، در دهه ۶۰ میلادی، در هر دو اردوگاه کاپیتالیستی و کمونیستی (آن زمان)، شخم زده شدند. و کسانی که شانس زندگی در این دهات قبل از این تاریخ را نیافتهاند، چه بسا در فهم عمیق تاریخ ایران همیشه چیزی کم خواهند داشت و باید برایشان متأسف بود.
مقایسه این دهات کویری با - مثلا- دهات مستقر در باریکه کنار دریای خزر، به وضوح نشان میدهد که موانع تاریخی توسعه ایران را کجا باید جستجو کرد و حالا برای رفع موانع توسعه چه میتوان و چه باید کرد؟ جزوه «دموکراسی آتنی» هرچند از این جهت بسیار مفید فایده است، اما بدون فهم ویژگیهای دهات کویری و تفاوت آن با دهات مستقر در کشورشهر آتن، علت عمیق تحولات در دموسهای آتن را هم نمیشود خوب درک کرد. به همین خاطر مفید است که به اختصار دهات کویری را با دهات خزری مقایسه کنیم:
مظهر قنات!
۸. مهمترین ویژگی دهات حاشیه کویری در ایران این است که کل ساختار ده، اطراف مظهر قنات شکل میگیرد. منطور از «مظهر قنات» آن قسمت از قنات است که آب از درون کانال زیر زمینی (قنات) به سطح زمین میرسد و میتواند زمینهای اطراف را آبیاری کند.
بدیهی است که موقعیت مکانی «مظهر قنات» را ساختار توپوگرافی زمین و حفرههای آبهای زیر زمینی در هر منطقه تعیین میکرد. میزان آب دریافتی از قنات هم مشخص بود. زمینههای قابل آبیاری و قابل کشت هم مشخص و محدود بود. در نتیجه، افزایش جمعیت بر اساس زاد و ولد طبیعی اهالی ده، بر خلاف جاهای دیگر، سبب افزایش تولید و رفاه نمیشد بلکه به خاطر محدودیت آب و زمین قابل کشت، به فقر بیشتر دامن میزد و تعداد «خشکنشینها» را که معمولاً در قسمت بالای ده که به آب دسترسی نداشت ساکن بودند افزایش میداد.
اگر از تفاوتهای طبیعی اما جزئی صرف نظر کنیم، حدود ۸۰ هزار روستای مستقر در فلات ایران کم و بیش همین ساختار کلی را داشتند. روستاها از یکدیگر فاصله داشتند و بین هر یک از آنها حریمی از بیابان فاصله بود. هر ده تمام آن چه را که اهالی آن نیاز داشت تولید میکرد و از این نظر مستقل بودند و نیاز به داد و ستد بین آنها بسیار محدود و ناچیز بود. احیانا اگر سفرههای زیرزمینی آب سخاوتمندی نشان میداد چند روستا کنار هم قرار میگرفتند و سبب پیدایش شهرک و قصبه و بخشهای کوچک و بزرگ میشدند. با این همه، شهرها هم چیزی حز نزدیک شدن چند ده به هم نبودند.
البته، وضعیت زندگی کنار تعداد معدودی روخانهی جاری در فلات ایران کمی متفاوت بود. اما وضعیت سکونتگاههای اطراف این رودخانهها را هم توپوگرافی و وضعیت پستی و بلندی زمینهای اطراف رودخانه تعیین میکرد. میزان آب روخانهها هم به خصوص هنگام تابستان کم و بیش ثابت بود و هرچند امکان شکلگیری شهرهای بزرگ در جاهای مناسب کنار رودخانه وجود داشت و شهرهای مهمی هم شکل گرفت، با این همه، این شهرها هم - بر خلاف مثلا شهرهای اروپایی - محدودیتهای ناشی از کمبود آب را به نحو دیگری تجربه میکردند.
خوب. حالا، وضعیت روستاهای حاشیه کویری را که حول مظهر یک قنات شکل میگرفتند، با یک روستای فرضی در کناره باریک دریای خزر مقایسه کنید که برای تأمین آب مورد نیاز خود وابسته به مظهر قنات نیست. اهالی این نوع از روستا، در سطح زمینهای قابل کشاورزی - که بنا به تعریف به خاطر کمبود آب با محدودیت مواجه نیست- پراکنده میشود. با گسترش جمعیت، زمینهای بیشتری زیر کشت میرود (و اگر مثل باریکه خزر از شمال با دریا و از جنوب با کوه محدود نشود) با زاد و ولد بیشتر، تولید افزایش مییابد، تقسیم کار گسترش پیدا میکند و این روند هیچ محدودیتی ندارد(مثلا فرانسه را در نظر بگیرید که به کشور رودخانهها معروف است، درست برخلاف ایران که به کشور قناتها معروف شده است).
حتی نگاهی به نقشه کشورشهر آتیک نشان میدهد که اوضاع جغرافیایی آنجا از نظر بارندگی و تأمین آب مورد نیاز برای کشاورزی، بسیار شبیه به باریکه کنار دریای خزر است. در نتیجه، دمها و دموسهای آن به طور بیوقفه توسعه یافتند و قدرتمندتر شدند و - به علاوه بسیاری از عوامل تاریخی دیگر - زمینه را برای کنار زدن حکومت قبیلهای و تشکیل حکومت دموس (دموسکراسی) فراهم ساختند.
همانطور که گفته شد، وضعیت در فلات ایران متفاوت بود و حدود ۸۰ هزار سکونتگاه روستایی در حدی که آب در اختیار اجازه میداد گسترش یافتند و توسعه آنان در همان حد متوقف باقی ماند. در حالیکه زاد و لد در قبایل کوچ رو مستقر در دامنههای زاگرس و البرز پویاییهایی را ایجاد میکرد که به تاریخ ایران شکل دادهاند: رفتن آن دودمان شاهی از آن قبیله و آمدن این دودمان شاهنشاهی از قبیلهای دیگر. . .
اهمیت «دموکراسی آتنی» از منظری دیگر!
۹. به نظر میرسد که فقط در دوران اخیر و با ورد فناوریهای جدید به عنوان عوامل بیرونی است که شیوه زیست مردم در پهنه فلات ایران - به قول هابز بام - شخم زده شد و البته، در تمام این دوران نیز همان حکومت مرکزی مقتدر رتق و فتق امور را بر عهده داشت و دارد. انقلاب اسلامی هرچند ائتلاف شهریان و دهاتیان برای خاتمه دادن به حکومت استبدادی و مشارکت در ساختن جامعه مطلوب بود، اما تجربه بیش از ۴ دهه نشان میدهد که مطلوبیت مورد نظر هر یک از این دو گروه عمدهی اجتماعی خیلی با هم متفاوت است. آیا در این زمینه هم جزوه «دموکراسی آتنی» میتواند اهمیتی داشته باشد؟
مظالعه «دموکراسی آتنی» حتماً یک فایده دارد: هر نوع تردید برای امکان کپیبرداری از آن را به طور قطع منتفی میسازد. «دموکراسی آتنی» قبایی بود که فقط و فقط برای قامت آتنیان ۲۵۰۰ سال قبل دوخته شده بود. تقلید آن دموکراسی هرگز و در هیچ جای دیگری امکان پذیر نخواهد بود. با این همه، تصمیمگیری گروهی بر اساس حق رأی برابر اعضای گروه، به مثابه یک فعالیت، صرفنظر از محتوای فعالیت، صورتی دارد که میتوان آن ارا از محتوای تصمیمگیری جدا کرد. به نظر میرسد علم برهانی «حقوق پارلمانی» متکفل چنین مسؤلیتی است و وظیفه خودش را هم به نحو احسن انجام داده است: دستورنامه رابرت.
دستورنامه رابرت به مثابه مجموعهای از قواعد و رویههای تصمیمگیری گروهی این امکان را در اختیار مردم هر شهر و روستا میگذارد که به رغم نظرات کاملا متفاوت در مورد مشکلات و هدفهای مورد توافق خودشان با همدیگر همفکری و همکاری کنند. از این منظر، معرفی کتاب «دموکراسی آتنی» به مردم ایران مفید است چرا که به آنان کمک میکند علاوه بر تجربه مسلمانان در ساختن حکومت دینی، که نتیجهاش را طی دهیههای اخیر حهانیان ملاحظه کردند، به تجربهی ملتهای دیگر هم توجه کنند.
تجربه ساختن جامعه/انجمن/سازمان بر اساس اساسنامه، کاری که امروز در کارگاههای آموزش دستورنامه رابرت تجربه میشود، در صورتی که به همت فعلان اجتماعی با عزم جزم گسترش یابد میتواند - در فرصت مناسبی که در آینده باید خلق شود - شرایطی را فراهم سازد که مردم ایران بتوانند در سطح هر شهر و روستا و در سطح هر منطقه و سرانجام در سطح ملی به جمهوری - به انجمن سیاسی شهروندان - سازمان بدهند به نحوی که جامعه بر مدار درستی «کار کند» و فرونپاشد.
بدانیم که ساختن جامعهای کارآمد و اثربخش. جامعهای توسعه یافته و مدرن، کاری بسیار سخت است و به دانش فنی بسیار پیچیدهای نیاز دارد که دستورنامه در اختیار ما قرار میدهد. تردیدها را کنار بگذاریم و آستین همت بالا بزنیم که فرصت بسیار تنگ است.
به امید آینده
گروه نويسندگان
مقالههاى اين نويسنده
- ظرفیت بالقوه «جنبش پاکان» برای ترویج «سواد دموکراسی» در ایران!
- فایلهای صوتی کارگاه آموزشی «سواد دموکراسی»
- فایلهای صوتی نشستهای اجلاس مؤسس «سازمان حامیان تأسیس انجمنهای طراز نوین شهر و روستا»
- به سوی «ولایت مطلق مردم»
- فایلهای صوتی کارگاه آموزش دستورنامه (سواد دموکراسی) برای اعضای «جنبش پاکان»
- [...]