تجربههای اداره مجامع تصمیمگیری ایرانیان
چقدر خوب بود اگر میشد این سلسله یادداشتها را با عنوانی مثل «راهنمای اداره مجامع تصمیمگیری ایرانیان» نوشت. اما نویسندهی این یادداشتها هنوز این مهارت را کسب نکرده است که بتواند تجربههای خودش را به صورت یک جزوه راهنما در اختیار علاقمندان قرار دهد. به علاوه، فرض کنید کسی شنا کردن یا ساز نواختن را یاد گرفته باشد. آیا میتواند با نوشتن یک جزوهی راهنما، مهارت خودش را در اختیار دیگران قرار دهد؟ نه. حداکثر این که چنین فردی میتواند به کسی که واقعاَ میخواهد شنا کند یا ساز بنوازد کمک کند تا کارش را بهتر انجام دهد. ادارهی مجامع تصمیمگیری طبق قانون عام پارلمانی هم یک مهارت است. به همین خاطر، در انجمن ملی پارلمانتارینهای آمریکا ، حتی به پارلمانتارینهایی که تمام قواعد کتاب ۸۰۰ صفحهای دستورنامه رابرت را به خوبی فراگرفته باشند، و در امتحان مربوطه قبول شوند، فقط مجوز آموزش این قواعد داده میشود و نه ادارهی مجامع تصمیمگیری. یک پارلمانتارین برای رسیدن به اجتهاد در این پروفشن و کسب پروانه فعالیت برای اداره مجامع تصمیمگیری، باید مهارت خودش را، در عمل، به بورد پروفشنال انجمن ملی پارلمانتارینها اثبات کند.
اما آیا یک پارلمانتارین پروفشنال که از بورد پروفشنال انجمن ملی پارلمانتارینها پروانه فعالیت هم کسب کرده باشد، قادر خواهد بود مجامع تصمیمگیری ایرانیان را اداره کند؟ سؤال مهمی است.
شاید به این اعتبار که یک خارجی است، و از یک مؤسسه آموزشی آمریکایی درجه یک مدرک گرفته، اعضای یک مجمع تصمیمگیریِ فرضیِ متشکل از ایرانیان، سمعاَ و طاعتاَ، به دستوراتش گوش کنند و کارش به این اعتبار جلو برود. اما حدود ۱۵ سال تجربه مترجم کتاب دستورنامه رابرت نشان داده است که اساساَ «طرز فکر کردن» ایرانیان، یا به بیان کامپیوتریستها، اپلیکیشنهای نصب شده در ذهن و زبان ایرانیان، یا به بیان ارسطویی، استعداد ذهنی ایرانیان، با «طرز کار» نظام حقوقیِ «قانون عام پارلمانی» به کلی بیگانه است. در نتیجه، اگر کسی بخواهد مجامع تصمیمگیری گروهیِ ایرانیان را طبق این قواعد اداره کند، پروانه فعالیت انجمن ملی پارلمانتارینهای آمریکا کافی نیست، بلکه باید با «طرز فکر کردن» ذهن ایرانیان، از یک سو، و با «طرز کار» قانون عام پارلمانی، از سوی دیگر، به خوبی آشنا باشد تا بتواند، در حالیکه جلسه را مدیریت میکند، همزمان این دو زبان کاملاً بیگانه با یکدیگر را به نحوی ترجمه کند تا حاضران در نشست علیه نظمی که اصلاً مطلوب آنان نیست، دست به شورش نزنند و مدیر جلسه را از پنجره به بیرون نیاندازند!
این توصیف، البته که بسیار مأیوس کننده است. آیا ایرانیان ذاتاَ نظمناپذیر و قانونگریزند؟ یقیناً نه. به این دلیل بسیار ساده که هرکلمهای از هر جملهای که ایرانیان - مثل سایر مردم جهان - تلفظ میکنند، دقیقاً طبق قواعدی است که مجموعه آنها گرامر یک زبان را تشکیل میدهد. به علاوه، ایرانیان، مثل سایر مردم جهان، در هر جمعی طبق قواعد و مراسمی رفتار میکنند که به آن جمع ساختار و سازمان داده و میدهد. وقتی وارد مسجد میشوند (یا میشدند!) تا نماز جماعت بخوانند، طبق «مراسم» نماز جماعت رفتار میکردند، و قس علی هذا. و البته، هرگاه وارد یک مجمع تصمیمگیری بشوند هم طبق مراسم آن عمل میکنند: روش هیأتی و ریشسفیدی اداره جلسه، سنتی که سابقه آن به جامعههای ماقبل مدرن میرسد. مشکل این است که در دوره معاصر، «مجامعی» تشکیل میشود که «مراسم» مناسب آنها هنوز خلق نشده است و تازه بعد از بروز انواع مشکلات ناشی از تکرار برگزاری چنین مجامعی است که ضرورت یافتن راه حل این مشکلات هم مطرح شد، و راه حل آن هم - که طبق معمول ممالک راقیه قبلاً خلق کرده بودند - یافت شد: قانون عام پارلمانی.
در انتقال این دانش فنی، آنچه که شاید بشود آن را محلیسازی نامید، در واقع چیزی نیست جز ترجمه «طرز فکر ایرانیان» به نحوی که با «نظام قانون عام پارلمانی» چفت و جور شود. و انتظار میرود این سلسله یادداشتها، بتواند تجربههای ۱۵ ساله مترجم کتاب دستورنامه رابرت در این زمینهی منحصر به فرد را در اختیار معدود فعالان اجتماعیای قرار دهد که با قواعد دستورنامه رابرت آشنا هستند، اما بدون کسب این مهارتها قادر به مدیریت مجامع تصمیمگیری ایرانیان نخواهند شد.
بازدیدکنندگان این وبسایت ملاحظه میکنند که راهنماهای متنوعی برای تأسیس و ادارهی انواع جامعه/انجمن/سازمانها در این وبسایت بارگذاری شده و خواهد شد. باید توجه کرد که وقتی صحبت از مدیریت یک مجمع تصمیمگیری میشود، صرف از نظر از بزرگی و کوچکی، یا کارکرد ویژه هر مجمع تصمیمگیری خاص، تمام آنها میتوانند کم یا بیش در چارچوب قواعد انتزاعی مشخصی رفتار کنند که در کتاب دستورنامه رابرت تشریح و توصیف شده است. این سلسله یادداشتها میکوشد، همان قواعد را - البته، با توجه به نیازها و ویژگیهای مخاطب ایرانی - و به خصوص با توجه به تجربههای ناشی از محلیسازی روش به کارگیری این قواعد در فرهنگ ایرانیان، در اختیار فعالان اجتماع علاقمند به فعالیتهای اجتماعی قرار دهد. توجه دارید که این نوشتهها هرگز جای اصل کتاب دستورنامه را نخواهد گرفت و به خوانندگان اکیداً توصیه میشود که همیشه مرجع اصلی را متن آن کتاب قرار دهند و نه این نوشتهها.
این مختصر را به عنوان مقدمه تلقی فرمایید. در ادامه، فهرست مطالب این سلسله یادداشتها تقدیم میشود تا با کلیک کردن آنها، به صفحهی دلخواه بروید:
در دست نگارش. . .