اين بخش كه روز جمعه اول فروردين 1393 ايجاد شد به مقالات مربوط به قانون و رويه پارلماني اختصاص مييابد. نام این بخش که تا تاریخ دوشنبه ۲۸ دی ماه ۱۳۹۴ «اسناد آموزشی» بود، در این روز به «مقالات آموزشی» عوض شد. اسناد آموزش در بخش دیگری جاگذاری خواهد شد.
این روزها گروههای هرچه بیشتری از مردم ضرورت «انجمنسازی» برای تحقق هدفهای گوناگون را بیش از پیش درک میکنند و کارآفرینهای هر چه بیشتری دنبال گردهمآوردن افراد علاقنمد هستند تا با هم انجمنی درست کنند تا مشکلی از مشکلات اجتماعی کشور را برطرف سازند.
اخبار دریافتی حاکی از این است که در هر شهر و روستا کسانی در پی تأسیس انجمنهای شهر و روستا، متشکل از انجمن محلی زنان، انجمن محلی معلمان،انجمن محلی کسبه، انجمن محلی کارگران، انجمن محلی داشنآموزان، و سایر انجمنهای محلی هستند. نمایندگان همین انجمنهای محلی، در سطح بالاتر، دور هم جمع میشوند و انجمن زنان، معلمان، کسبه، کارگران،دانشآموزانِ شهر را تشکیل میدهند. به همین ترتیب، نمایندگان همین انجمنهای سطح بالاتر هستند که در آینده دور هم جمع میشوند و انجمنهایی در سطح استان و در سطح کشور را تشکیل خواهند داد.
در حال حاضر بنیانگذاران این انجمنها با تشکیل گروههایی در سطح ملی تلاش میکنند تا تجربههای خود را با یکدیگر به اشتراک بگذارند و در سطح ملی به تصمیمهای خردمندانه برسند.
عرف جاری برای تأسیس انجمن در ایران، روشهای ریش سفیدی و هیأتی است. این روشهای سنتی برای محافل و گروههای پنح شش نفری و برای مدیریت کارهای ساده و کوچک بسیار کارآمد است. اما اگر قرار باشد انجمنهای بزرگ و دائمی برای انجام کارهای پیچیده و درازمدت تأسیس شود، روشهای تصمیمگیری گروهی سنتی و مدیریت هیأتی جواب نمیدهد و کلافی از سردرگمی و ندانم کاری ایجاد میکند که به مرور دوستیها را به دشمنی تبدیل خواهد کرد.
دنیای متمدن برای حل این مشکلات، مجموعهی قواعدی آفریده است که به آن «رویه پارلمانی» گفته میشود. این قواعد در کتابهای متعدد و متنوعی تشریح و تبیین شده است. یکی از جامعترین و کاملترین آنها کتابی است به نام دستورنامه رابرت. این وبسایت هم فقط برای معرفی و آموزش قواعد همین کتاب راهاندازی شده است.
کسانی که با قواعد مندرج در این کتاب آشنا شده باشند میدانند که این قواعد در واقع آئیننامه جامع و کاملی است که بر اساس آن میتوان انواع جامعه/انجمن/سازمانها را- در هر اندازه و برای تحقق هر هدفی - تأسیس و اداره کرد.
توجه داشته باشید که هیچ گروهی ملزم نیست طبق قواعد این کتاب رفتار کند. اما، همانطور که پختن غذا یا شنا کردن قواعدی دارد که همه میتوانند از آنها استفاده کنند، انواع انجمنها و مجامع تصمیمگیری هم کارهای مشخص و مشابهی انجام میدهند که در تمام دنیا - کم یا بیش - شبیه به هم است. در نتیجه میتوانند - اگر خواستند - از تجربههای دیگران استفاده کنند.
به علاوه، هر گروهی آزاد است، طبق نظر خودش، هر بخش از قواعد مندرج در دستورنامه را حذف یا اصلاح کند.
با این توضیحات مقدماتی، خاطر نشان میشود، این سلسله یادداشتها تلاش میکند مبرمترین و مهمترین قواعد دستورنامه رابرت را که برای تأسیس و اداره یک جامعه/انجمن/سازمان کوچک و معمولی لازم است، به زبانی که برای خواننده ایرانی قابل فهم باشد، توضیح دهد.
همانطور که گفته شد، بنیانگذاران انواع انجمنهای محلی در گروههایی متشکل میشوند تا تجربههای خودشان را با هم به اشتراک بگذارند. به همین خاطر از بنیانگذاران انواع انجمنهای محلی دعوت میشود در این گروهها عضو شوند و از تجربههای هم بهره ببرند. بدیهی است مشاور پارلمانی هم تمام تجربههای خودش را در اختیار بنیانگذران انجمنهای محلی خواهد گذاشت و آمادگی دارد تا ضمن مدیریت نشستهای این انجمنها، قانون عام پارلمانی را - در جریان عمل - به آنان آموزش بدهد.
توجه دارید که ماهیت قواعد دستورنامه بیشتر حقوقی است. چون این قواعد حقوق اعضای یک انجمن را - اعم از حقوق هر عضو، حقوق اقلیت، حقوق اکثریت، حقوق کل اعضا - را در ارتباط همه جانبه با هم، و بر اساس آرای با وزن مساوی اعضا، و به شکل متوازن، در تمام مراحل فعالیت یک انجمن، تبیین و تشریح کرده است. اما بنیانگذاران یک انجمن، باید با حداقلی از مهارتهای مدیریتی نیز آشنا باشند. این سلسله یادداشتها، هنگام ضرروت، به صورت مختصر، به مباحث مدیریتی هم اشاره خواهد کرد.
در ادامه، فهرست مطالب این سلسله یادداشتها - به مرور که نوشته میشود، تقدیم خواهد شد تا با کلیک کردن هر کدام از آنها به صفحه مربوطه دسترسی داشته باشید:
چقدر خوب بود اگر میشد این سلسله یادداشتها را با عنوانی مثل «راهنمای اداره مجامع تصمیمگیری ایرانیان» نوشت. اما نویسندهی این یادداشتها هنوز این مهارت را کسب نکرده است که بتواند تجربههای خودش را به صورت یک جزوه راهنما در اختیار علاقمندان قرار دهد. به علاوه، فرض کنید کسی شنا کردن یا ساز نواختن را یاد گرفته باشد. آیا میتواند با نوشتن یک جزوهی راهنما، مهارت خودش را در اختیار دیگران قرار دهد؟ نه. حداکثر این که چنین فردی میتواند به کسی که واقعاَ میخواهد شنا کند یا ساز بنوازد کمک کند تا کارش را بهتر انجام دهد. ادارهی مجامع تصمیمگیری طبق قانون عام پارلمانی هم یک مهارت است. به همین خاطر، در انجمن ملی پارلمانتارینهای آمریکا ، حتی به پارلمانتارینهایی که تمام قواعد کتاب ۸۰۰ صفحهای دستورنامه رابرت را به خوبی فراگرفته باشند، و در امتحان مربوطه قبول شوند، فقط مجوز آموزش این قواعد داده میشود و نه ادارهی مجامع تصمیمگیری. یک پارلمانتارین برای رسیدن به اجتهاد در این پروفشن و کسب پروانه فعالیت برای اداره مجامع تصمیمگیری، باید مهارت خودش را، در عمل، به بورد پروفشنال انجمن ملی پارلمانتارینها اثبات کند.
اما آیا یک پارلمانتارین پروفشنال که از بورد پروفشنال انجمن ملی پارلمانتارینها پروانه فعالیت هم کسب کرده باشد، قادر خواهد بود مجامع تصمیمگیری ایرانیان را اداره کند؟ سؤال مهمی است.
شاید به این اعتبار که یک خارجی است، و از یک مؤسسه آموزشی آمریکایی درجه یک مدرک گرفته، اعضای یک مجمع تصمیمگیریِ فرضیِ متشکل از ایرانیان، سمعاَ و طاعتاَ، به دستوراتش گوش کنند و کارش به این اعتبار جلو برود. اما حدود ۱۵ سال تجربه مترجم کتاب دستورنامه رابرت نشان داده است که اساساَ «طرز فکر کردن» ایرانیان، یا به بیان کامپیوتریستها، اپلیکیشنهای نصب شده در ذهن و زبان ایرانیان، یا به بیان ارسطویی، استعداد ذهنی ایرانیان، با «طرز کار» نظام حقوقیِ «قانون عام پارلمانی» به کلی بیگانه است. در نتیجه، اگر کسی بخواهد مجامع تصمیمگیری گروهیِ ایرانیان را طبق این قواعد اداره کند، پروانه فعالیت انجمن ملی پارلمانتارینهای آمریکا کافی نیست، بلکه باید با «طرز فکر کردن» ذهن ایرانیان، از یک سو، و با «طرز کار» قانون عام پارلمانی، از سوی دیگر، به خوبی آشنا باشد تا بتواند، در حالیکه جلسه را مدیریت میکند، همزمان این دو زبان کاملاً بیگانه با یکدیگر را به نحوی ترجمه کند تا حاضران در نشست علیه نظمی که اصلاً مطلوب آنان نیست، دست به شورش نزنند و مدیر جلسه را از پنجره به بیرون نیاندازند!
این توصیف، البته که بسیار مأیوس کننده است. آیا ایرانیان ذاتاَ نظمناپذیر و قانونگریزند؟ یقیناً نه. به این دلیل بسیار ساده که هرکلمهای از هر جملهای که ایرانیان - مثل سایر مردم جهان - تلفظ میکنند، دقیقاً طبق قواعدی است که مجموعه آنها گرامر یک زبان را تشکیل میدهد. به علاوه، ایرانیان، مثل سایر مردم جهان، در هر جمعی طبق قواعد و مراسمی رفتار میکنند که به آن جمع ساختار و سازمان داده و میدهد. وقتی وارد مسجد میشوند (یا میشدند!) تا نماز جماعت بخوانند، طبق «مراسم» نماز جماعت رفتار میکردند، و قس علی هذا. و البته، هرگاه وارد یک مجمع تصمیمگیری بشوند هم طبق مراسم آن عمل میکنند: روش هیأتی و ریشسفیدی اداره جلسه، سنتی که سابقه آن به جامعههای ماقبل مدرن میرسد. مشکل این است که در دوره معاصر، «مجامعی» تشکیل میشود که «مراسم» مناسب آنها هنوز خلق نشده است و تازه بعد از بروز انواع مشکلات ناشی از تکرار برگزاری چنین مجامعی است که ضرورت یافتن راه حل این مشکلات هم مطرح شد، و راه حل آن هم - که طبق معمول ممالک راقیه قبلاً خلق کرده بودند - یافت شد: قانون عام پارلمانی.
در انتقال این دانش فنی، آنچه که شاید بشود آن را محلیسازی نامید، در واقع چیزی نیست جز ترجمه «طرز فکر ایرانیان» به نحوی که با «نظام قانون عام پارلمانی» چفت و جور شود. و انتظار میرود این سلسله یادداشتها، بتواند تجربههای ۱۵ ساله مترجم کتاب دستورنامه رابرت در این زمینهی منحصر به فرد را در اختیار معدود فعالان اجتماعیای قرار دهد که با قواعد دستورنامه رابرت آشنا هستند، اما بدون کسب این مهارتها قادر به مدیریت مجامع تصمیمگیری ایرانیان نخواهند شد.
بازدیدکنندگان این وبسایت ملاحظه میکنند که راهنماهای متنوعی برای تأسیس و ادارهی انواع جامعه/انجمن/سازمانها در این وبسایت بارگذاری شده و خواهد شد. باید توجه کرد که وقتی صحبت از مدیریت یک مجمع تصمیمگیری میشود، صرف از نظر از بزرگی و کوچکی، یا کارکرد ویژه هر مجمع تصمیمگیری خاص، تمام آنها میتوانند کم یا بیش در چارچوب قواعد انتزاعی مشخصی رفتار کنند که در کتاب دستورنامه رابرت تشریح و توصیف شده است. این سلسله یادداشتها میکوشد، همان قواعد را - البته، با توجه به نیازها و ویژگیهای مخاطب ایرانی - و به خصوص با توجه به تجربههای ناشی از محلیسازی روش به کارگیری این قواعد در فرهنگ ایرانیان، در اختیار فعالان اجتماع علاقمند به فعالیتهای اجتماعی قرار دهد. توجه دارید که این نوشتهها هرگز جای اصل کتاب دستورنامه را نخواهد گرفت و به خوانندگان اکیداً توصیه میشود که همیشه مرجع اصلی را متن آن کتاب قرار دهند و نه این نوشتهها.
این مختصر را به عنوان مقدمه تلقی فرمایید. در ادامه، فهرست مطالب این سلسله یادداشتها تقدیم میشود تا با کلیک کردن آنها، به صفحهی دلخواه بروید:
۱. «دموکراسی آتنی» عنوان کتابی است که سازوکار نخستین حکومت مردم را در دولتشهر آتن تشریح کرده است. آن حکومت که گفته میشود نخستین حکومت مردم در تاریخ است به مدت ۲۰۰ سال، از قرن پنجم تا سوم پیش از میلاد در آتن برقرار بوده است. یکی از اعضای انجمن نویسندگان و مترجمان ادبیات پارلمانی (نماپ) این کتاب را به فارسی ترجمه کرده است تا در اختیار آن عده از کارورزان کارگاههای آموزش دستورنامه رابرت (کادرها) قرار بگیرد که به سوابق تاریخی قواعد دموکراسی علاقمند هستند. نوشتهای که در ادامه میآید، به برخی از نکات مهم در این زمینه اشاره میکند. این نوشته پیش از این در گروه مجازی حامیان تأسیس انجمن اصلی منتشر شده بود و با کمی تغییر در اینجا بازنشر میشود:
هنگام نگارش این نوشته، سرنوشت جنبشی که با پرچم «زن، زندگی و آزادی» در ایران آغاز شده، ناروشن است، اما در این تردیدی نیست که جامعه پا به ماه زایمانی است که نطفهاش در فردای انقلاب بهمن بسته شد که نیروهای رها شده از دهات سراسر کشور، با شعار «حزب فقط حزبالله» برای پاکسازی دامن آلودهی شهر از آنچه که آنان «لهو و لهب» میدانند، به شهرها تاختند و طی چهل سال گذشته با تمام ایمان و قهر خشونتبار خود کوشیدند تا جامعه مطلوبشان را در سراسر ایران - و اگر شد در چهان! - مستقر سازند. دههی چهلیها همان وقت شعار «انقلابی دگر باید» سردادند و با تمام توان کوشیدند از تمدن تازه شکفته در شهرهای مدرنٍ تازه شکلگرفته در تاریخ کهنسال ایران، تمام قد دفاع کنند و همه از سرنوشت تلخ و محتوم آنان با خبرند: زیرپای دهاتیان مسلح له شدند. اکنون که دههی هشتادیها، ققنوسوار از خاکستر مبارزان آن سالها سربرآوردهاند تمام جهان نگران سرنوشت آنان است: چه بر سر آنان خواهد آمد و - مهمتر- آنان چه سودایی در سر دارند؟ مانیفست آنان روشن است: برای یک زندگی معمولی، برای زن، زندگی و آزادی، . . .ولی آیا «حزبالهیهای» مسلح، دههی هشتادیها را هم مثل دههی چهلیها به خاک و خون نخواهند کشید؟ جهان نظارهگره است اما کادرها نمیتوانند نظارهگر باقی بمانند.
تا همین دو ماه پیش، فعالان اجتماعی پروفشنال از بیتفاوتی مردم و به خصوص نسل جوان نسبت به سرنوشت جامعه گله میکردند، اما اکنون که دههی هشتادیها و سایر مردم با تمام توان پا به میدان گذاشتهاند و دیکتاتوری را نفی میکنند، کم نیستند فعالان اجتماعی که میگویند: ما باران میخواستیم نه سیل!
نگرانی آنان موجه به نظر میرسد: انقلابها، معمولاَ، سیلآسا نظامهای استبدادی را در هم میکوبند و نظامهای نوینی جایگزین آنها میکنند. اما نیروهای انقلابی، که زیر سیطرهی یک نظام استبدادی پرورش یافتهاند، معمولاً مهارتهای اجتماعی بسیار پیچیدهی ساخت «جامعه» مدرن را ندارند، و در نتیجه، از درون انقلابهای ضد استبدادی، نیروی جایگزینی سر بر میآورد که معمولاَ طرفداران رژیم سابق را ضد انقلاب میداند و برای سرکوب آنان ناگزیر به تحمیل نظام استبدادی دیگری میشود و این چرخه شوم ادامه مییابد. شاید به همین خاطر، برخی از فعالان اجتماعی ترجیح میدادند که با ساخت و تقویت تدریجی جامعه مدنی، حکومت مستقر را به رعایت قانون و حقوق مردم مجبور سازند و اکنون که مردم سیلآسا در پی براندازی دیکتاتوری هستند، آنان نگران فردای کشوراند. آیا نگرانی این گروه از فعالان اجتماعی واقعاً موجه است؟ نخستین بخش این سلسله یادداشتها به همین پرسش میپردازد. بخوانیم:
نوشتهای که در ادامه تقدیم شده است، بار نخست، روز دوشنبه ۱۶ خرداد ۱۴۰۱ در گروه مجازی «تدارک انجمن اصلی» - رسانه خبری گروه حامیان تأسیس انجمن اصلی - منتشر شد، اما به دلیل این که نکات مطرح شده در آن، چه بسا برای فعالان اجتماعی که به قواعد بازی دموکراسی علاقمند هستند، مفید خواهد بود، این جا نیز باز نشر میشود. در این نوشته، ضمن معرفی کتابچه «دموکراسی آتنی» - که در دست ترجمه است - اهمیت تجربه آتنیان در ساختن نخستین دموکراسی برای مردم امروز ایران مورد اشاره قرار گرفته است. با هم این مطلب را بخوانیم:
نوشتهای که در ادامه میآید، پیشتر در گروه مجازی «تدارک انجمن اصلی»، رسانه اختصاصی گروه حامیان تأسیس انجمن اصلی منتشر شده است و به این دلیل که نکات مطرح شده در آن میتواند برای تمام فعالان اجتماعی که در پی ساختن جامعههای طراز نوین هستند مفید باشد، در اینجا نیز منتشر میشود. در این نوشته استدلال شده است که چرا برای جامعههای طراز نوین مناسبتر است که به جای عضوگیری افراد، تلاش کنند گروهایی طبق رهنمودهای دستورنامه سازمان بدهند و این گروهها را به مثابه کنوانسیون با هم متحد سازند. البته، هر زمان که اعضای یک جامعه/انجمن بخواهند میتواند ساختار سازمانی خودشان را به دلخواه و طبق قواعد مورد توافق بازسازی کنند. . . البته این انعطافپذیری مستلزم آن است که اعضای آن جامعه/انجمن با قانون عام پارلمانی و دستورنامه به خوبی آشنا باشند و مهارت به کارگیری آن را کسب کرده باشند. . . با هم این مقاله کوتاه را میخوانیم:
برای تأسیس یک جامعه/انجمن/سازمان دائمی، بر اساس قواعد دستورنامه رابرت، معمولاً برگزاری دو نشست کافی است. اما گاهی روند تأسیس جامعه/انجمن، به دلایل گوناگون به درازا میکشد. در آن صورت، یک «سازمان موقت» شکل میگیرد که قواعد و رویههای ویژۀ خودش را دارد.
نوشتهای که در ادامه بازنشر میشود و نخستین بار در رسانه اختصاصی و داخلی گروه «حامیان تأسیس انجمن اصلي» منتشر شده است، توضیح میدهد چرا روند تأسیس انجمنهای اختصاصی اصلی متعددی که در چارچوب انجمن اصلی در دست تأسیس هستند، به درازا میکشند و در این صورت، چرا لازم است یک سازمان موقت برای مدیریت دموکراتیک این فرایند تأسیس شود و قواعد تأسیس و اداره این سازمان موقت چیست؟
امید میرود این مقاله آموزشی برای فعالان اجتماعی که در پی تأسیس انواع جامعه/انجمن/سازمانهای مستقل و دموکراتیک و فسادناپذیر و در خدمت مردم و منافع ملی هستند مفید باشد.
با هم این نوشته را بخوانیم. . .
چهارمین و آخرین قسمت از شرح درس خلاصه دستورنامه رابرت برای مخاطبان ایرانی در ادامه تقدیم میشود. یادآوری میشود این مطالب، گزارش مکتوب نکاتی است که در کارگاههای آموزش مقدماتی دستورنامه رابرت برای کادرهای حرفهای سازمان معلمان ایران تشریح شده است. هدف از آن کارگاهها، معرفی مبرمترین و پرمصرفترین و مهمترین قواعد قانون عام پارلمانی بود تا کادرهای حرفهای سازمان معلمان ایران با کلیات قانون عام پارلمانی آشنا شوند تا اگر این قواعد را برای ارتقای کیفیت اداره سازمان خود لازم تشخیص دادند، نسبت به تمرین گروهی این قواعد برای یادگیری آنها تصمیم بگیرند.
آن گروه از فعالان اجتماعی که در زمینه ایجاد انواع جامعه/انجمنهای مختلف تجربه کافی کسب کرده باشند، دریافته اند که این جامعه/انجمنها، به خصوص هنگامی که اعضای آنها همه صاحب رأی و نظر باشند و نتوانند به روش ریش سفیدی و اولیگارشیک خودشان را اداره کنند، به قواعد کامل و جامعی نیاز خواهند داشت تا همه طبق آن قواعد رفتار کنند تا به نتیجه برسند. قانون عام پارلمانی آن قواعد را که به صورت منطقی از روند تصمیمگیری گروهی استنتاج شده است، در اختیار علاقمندان قرار میدهد. با این همه، به دلیل حجیم بودن کتاب دستورنامه رابرت، خلاصهی مطالب آن کتاب در چهار شرح درس مختصر ارایه شده است که میتواند برای فعالان اجتماعی علاقمند و با تجربه مفید باشد.
برای خواندن مقدمه این نوشتهها اینجا را کلیک کنید، و برای خواندن قسمتهای اول، دوم و سوم ارقام مربوطه را کلیک فرمایید و اما قسمت آخر و چهارم این نوشتهها:
سومین قسمت از شرح درس خلاصه دستورنامه رابرت برای مخاطبان ایرانی در ادامه تقدیم میشود. در این قسمت، بخش دیگری از مهمترین پیشنهادهای پارلمانی معرفی میشود. در ادامه، قواعد ناظر بر فرایند کسب صحن و تخصیص صحن، به صورت اجمالی تشریح خواهد شد. فقط مقایسه بین روش نوبت دادن و نوبت گرفتن در عرف جاری با روش کسب صحن و تخصیص صحن در قانون عام پارلمانی کافی است تفاوت نظم بر اساس قانون عادلانه با آشوب/استبدادی که در فرایند اداره مجامع تصمیمگیری ما به صورت مداوم بازتولید میشود، به وضوح آشکار شود.
قسمت پایانی این نبخش از این سلسله مقالات آموزشی به انواع قوانین ناظر بر انجمنها/جامعهها پرداخته است. در این قسمت تعریف جامع و کاملی از اساسنامه/قانون اساسی هر جامعه/انجمن ارایه میشود که کمک میکند معیاری حقوقی برای تمایز بین اساسنامه، آئیننامه و دستورنامه را به خوبی درک کنیم و بر اساس آن قواعد متفاوت ناظر بر این قواعد را به صورت منطقی و استدلالی بفهمیم.
برای مطالعه مقدمه این سلسه مقالات آموزشی اینجا، و برای خواندن بخشهای اول و دوم نیز، روی ارقام مربوطه کلیک کنید. و اما اصل مطلب:
دومین قسمت از شرح درس خلاصه دستورنامه رابرت برای مخاطبان ایرانی در ادامه تقدیم میشود. در این قسمت، نظام رتبهبندی پیشنهادهای پارلمانی، که پیچیدهترین بخش قانون عام پارلمانی است، مرور میشود و نکات تازهتری در این زمینه مطرح خواهد شد. در ادامه، تعداد دیگری از مهمترین پیشنهادهای پارلمانی توصیف شده است. تمام پیشنهادهای پارلمانی، هشت خصوصیت توصیفی استاندارد دارند که سبب میشوند کاربران این پیشنهادها، با کارکرد آنها آشنا شوند و بتوانند در عمل به روش درستی از این پیشنهادهای پارلمانی استفاده کنند. در این قسمت، خصوصیات هشتگانه توصیفی استاندارد پیشنهادهای پارلمانی نیز به اختصار بررسی میشود. پیشنهادهای پارلمانی، همچنین، طی شش مرحله متمایز مطرح، بررسی و تصویب میشوند. این مراحل به بازی پارلمانی ساختار و نظم و ترتیب میبخشد. این مراحل نیز به اجمال در این قسمت معرفی شده است. آخرین بخش این قسمت از این مطالب آموزشی، مهمترین وظایف رئیس جلسه را مورد بررسی قرار داده است که درست بر خلاف نقشی که اکنون رئيسان جلسه در مجامع ایرانی دارند، که ناگزیرند بدون وجود این قواعد عادلانه، به صورت اولیگارشیک جلسات را اداره کنند، حاکی از این است که رئيس جلسه در نقش یک داور و یک قاضی باید عمل کند و همیشه ظاهر بیطرف خودش را به نمایش بگذارد.
حتی مقایسه نقش رئيس جلسه در مجامع تصمیمگیری اولیگارشیک با مجامع تصمیمگیری دموکراتیک نشان میدهد که مجامع تصمیمگیری فعلی ما چقدر با دموکراسی فاصله دارد و در همین مجامع هم، که قرار است تصمیمها به صورت دموکراتیک اتخاذ شود، چطور استبداد در تمام اجزای خود تجدید تولید میشود. . .
برای خواندن مقدمه این سلسله نوشتهها اینجا را کلیک کنید. بخش اول را در اینجا بخوانید و بخش دوم را در ادامه . . .