كارگاه‌هاي آموزش دستورنامه رابرت (كادرها)
عکس: آلگ خارخوردین، جامعه‌سناس سیاسی و رئیس دانشگاه اروپایی سن پترزبورگ

سفرهای دشوار دستورنامه رابرت از آمریکا به روسیه

۱۴ آذر ۱۳۹۴
شنبه 5 دسامبر 2015 بوسيله‌ى گروه نويسندگان

صرف‌نظر از اذهان آرمان‌گرایی که در یک مقطع تاریخی شیفته‌ی «سوسیالیزم واقعاَ موجود» در کشور «شوراها» شدند، مشاهدات روزمره حاکی است مردم ایران نسبت به نیات «رفقای شمالیٍ» «برادران قاچاقچی» ما بدبین هستند و احتمالاَ شکست‌های پی‌ در پی لشگر چوپانی دربار قاجار از ارتش استبداد قدرتمند تزارها در این بدبینی تأثیر تعیین‌کننده داشته است. اما زمانه با سرعت عوض می‌شود: محور معیشتی مشهد - تهران - تبریز در دامنه‌های دو سوی سلسله جبال البرز احتمالا زمینه‌ی سربرآوردن یک قدرت منطقه‌ای است که اگر بتواند مشکل آشوب/استبداد درونی خود را برطرف کند خواهد تونست مثل دماوند سربرکشد. در آن صورت می‌توان با همسایه شمالی نیز وارد تعامل برد - برد شد. اما مسأله‌ی کلیدی این است: روس‌ها در مسیر ساختن جامعه‌ی مبتنی بر قانون و فاصله گرفتن از توحش استبدادی چقدر جلو رفته‌اند و کجای راه‌ هستند؟ تعداد معدود ایرانیانی که تا کنون به نحو قابل قبول با پویایی‌های قانون عرفی پارلمان (آنطور که در دستورنامه رابرت تشریح شده است) آشنا شده‌اند اذعان دارند میزان رواج این قانون در میان مردم روس شاخص خوبی است که بر اساس آن می‌توان در مورد این سؤال حیاتی به داوری نشست. سخنرانی آقای آلگ خارخوردین جامعه‌شناس سیاسی و رئیس دانشگاه اروپایی سن پترزبورگ در «مرکز جردن» دانشگاه نیویورک با عنوان «سفرهای دشوار دستورنامه رابرت از آمریکا به روسیه» ، اطلاعات دست اولی در این زمینه در اختیار کادرها قرار می‌دهد. اما متأسفانه، بر اساس گزارشی که خانم آناستازیا کاستریوکووا از سخنرانی آقای الگ خارخوردین برای وب سایت مرکز جردن تهیه کره است، و ترجمه‌ی همین گزارش در ادامه تقدیم می‌شود، می‌توان گفت که حتی جناب خارخوردین هم از دستورنامه رابرت درکی بسیار نادرست و ناقص دارد. اما از آنجا که نمی‌توان به صحت این گزارش اطمینان کرد، پس از گفتگوی مستقیم با رئیس دانشگاه اروپایی سن پترزبورگ نظرات وی نقادی خواهد شد و اطلاعات دست اولی در مورد میزان آشنایی روس‌ها با حکومت قانون - از طریق همین وب سایت - در اختیار علاقمدان قرار خواهد گرفت. تا آن زمان،‌ خواندن این گزارش - با تأکید بر اینکه نظرات خارخوردین در مورد دستورنامه رابرت صحیح نیست - به علاقمدان توصیه می‌شود:

JPEG - 9.1 kb
عکس: آلگ خارخوردین، جامعه‌سناس سیاسی و رئیس دانشگاه اروپایی سن پترزبورگ

روز ۱۵ اکتبر ۲۰۱۴، آلگ خارخوردین در مرکز جردن سخنرانی‌ای با عنوان «اخطار دستور! سفرهای دشوار دستورنامه رابرت از آمریکا به روسیه، یا چگونه روسه‌ها سعی کردند نظم خودشان را ابداع کنند» ایراد کرد. آلگ خارخوردین یک جامعه‌شناس سیاسی و رئیس دانشگاه اروپایی سن پترزبورگ است که - همانطور که مدیر مرکز جردن، یانی کوتسوینیس در معرفی آن تأکید کرد - موسسه‌ای است با تمرکز عالی قدرت مغز و کیفیت قابل توجه.

خارخوردین صحبت خود را با توضیح اینکه سخنرانی او نتیجه تحقیقی است که در مورد روسیه معاصر، شهرداری‌ها و جماعت‌های خودگردان آن انجام داده است، آغاز کرد. خارخوردین به مقایسه گروه‌های فعالی مثل شهر زندگی، که می‌کوشیدند شهر تاریخی سن پترزبورگ را حفظ و حمایت کنند، با گروه‌های فعالی که در اوایل روزهای دوره پروستوریکا مقایسه کند. تحلیل شباهت‌های بین گروه‌های مختلف فعالان سبب شد تا خورخوردین مقاله‌ای بنویسد که می‌کوشد به این سؤال جواب بدهد که چرا روس‌ها اغلب قادر به سازماندهی اثربخش نیستند. او توجه کرد که در نشست‌های مختلف، گروه‌های مذاکره کنند دو فعالیت مخالف پراکنده را به نمایش می‌گذارند.

آنان همچنین الفاظ احساساتی و عاطفی را به کار می‌برند که مانع مذاکره سازنده می‌شود و اغلب به تبادل هجمه‌های نفرت‌آلود منجر می‌شوند، یا لحنی را به کار می‌گیرند که بسیار رسمی و میراث مذاکرات سبک شوروی است، که باز هم به نتایج مشخص منجر نمی‌شود. خارخوردین نتیجه می‌کیرد که در مورد مذاکره پراکنده‌ی روسی، حد وسط به طور جدی غائب است و «ما، به عنوان دانشمندان علوم اجتماعی، می‌خواستیم بدانیم چگونه می‌توانیم به گرو‌هایی از این دست کمک کنیم تا زبان مناسب و کارآمد را پیدا کنند».

خارخوردین تأکید می‌کند: «جواب این سؤال در آمریکا موجود است. و جواب این است:‌دستورنامه رابرت - کتابی که سرهنگ ارتش هنری مارتین رابرت نوشت. ویرایش اول آن در ۱۸۷۶ با عنوان کامل «راهنمای جیبی دستورنامه برای مجامع مشورتی» منتشر شد. این کتاب برای این درآمد که متن اولیه مورد استفاده به عنوان یک راهنما برای رویه‌های پارلمانی در دنیای انگلیسی زبان باشد. خارخوردین خاطر نشان می‌کند: «من فقط وقتی با این کتاب آشنا شدم که از برکلی دموکراتیک (دانشگاه کالیفرنیا) به هاوراد آریستوکراتیک رفتم. آنجا به من این کتاب توصیه شد و فقط بعد از حضور در نشست‌های ناجور بسیار زیاد در روسیه درک کردم که باید این کتاب را بخوانم. اکنون به آنان می‌گویم که در پشت نشست‌های عالی در ایالات متحد یک ساختار پنهانی موجود است».

خارخوردین اضافه می‌کند که برای روس‌ها این هنوز یک کشف بزرگ است که در مورد قواعد استنتاجی یک کتاب هم موجود باشد. آنچه در نشست‌های سازمان‌ یافته بر اساس این قواعد برای آنان خاص است توسل به ادب و نزاکت است. همینطور، ریتم جریان امور (حکم می‌کنم. حمایت می‌کنم) جالب و شگفت‌انگیز به نظر می‌رسد. چون از نظر روس‌ها تمام این قواعد یک پیچیدگی غیرضروری است.

خارخوردین در ارتباط با روش‌گرایی غربی می‌پرسد: «چرا این همه فرمالیسم؟» و خاطر نشان می‌کند: توماس جفرسون و دیگر سیاستمداران آمریکایی روی قرن‌ها تجربه که ناشی از پارلمان انگلستان بود تکیه کردند، و به نظر می‌رسد که تلویحاَ می‌گوید که وجود سنت و بلوغ تمدن است که به یک ملت اجازه می‌دهد رویه‌های رسمی و اثربخش پارلمانی را تدوین کنند. وی با یادآوری طنز‌آمیز اینکه ۳۰۰ سال طول کشید تا لرد‌های بریتانیایی متمدن شوند، ادامه می‌دهد چقدر طول خواهد کشید تا گرو‌ه‌های روسی که قبل از حضور در یک جلسه باید یک یا دوتا آبجو بزنند متمدن شوند؟‌

خارخوردین این پرسش را مطرح می‌کند که آیا می‌توانیم رویه‌های آمریکایی‌ها و انگلیسی‌ها را کپی کنیم؟ در غرب پانصد سال سنت رشد دموکراسی وجود دارد. اگر می‌خواهیم آن را تسریع کنیم به فهرستی از رویه‌ها نیاز داریم. اجرای دستورنامه رابرت در ایالات متحد به برگزاری جلسات با مردمی با پسزمینه‌های مختلف کمک می‌کند. در کبک نیز که مهاجران از فرهنگ مختلف باید نحوه مذاکره را بیاموزند اثربخشی آن ثابت شد. خارخوردین در ادامه خاطر نشان می‌کند که اجرای دستورنامه رابرت در روسیه در گذشته با تردید مواجه شد. «آمریکایی‌ها در جریان پرسترویکا دو ترجمه از این متن را برای «متمدن کردن وحشی‌ها» با خود (به روسیه) آوردند» اما دو چیز است که زندگی روسی را بهتر می‌کند: پروزکا و آن کوفتی. شما لبخند می‌زنید و به خواب می‌روید.

خارخوردین از ترجمه جدیدی از این متن به روسی حمایت می‌کند. با این همه، اگر مردم از آن استفاده نکنند چرا باید ترجمه کرد؟ حتی اگر یک نسخه کوتاه‌تر از این متن ترجمه شود،‌از فرهنگی لازم است خیل خاص باشد: «اگر بخواهیم مورد استفاده قرار بگیرد باید بفهمیم روس‌ها در کدام فعالیت‌ها و شهودها اشتراک دارند؟ و عادت دارند چه کار کنند؟ آن‌ها چی هستند؟ هنوز نمی‌دانیم. خارخوردین در ادامه و به عنوان نمونه خاطر نشان می‌کند که در روسیه‌ی معاصر، جوانان اصلاَ مهارت مذاکره را آموزش نمی‌بینند،‌ در حالیکه در دوره شوروی،‌ دست کم نسل‌های قدیمی‌تر تجربه‌ی آموزش قواعد رویه‌ای در جلسات کامسامول‌ داشتند.

در ادامه،‌ خارخوردین به پسزمینه‌تاریخی روش‌های پارلمانی در روسیه می‌پردازد. تلاش برای اجرای قواعد رویه‌ای سختگیرانه‌تر در روسیه پیش از این شروع شده بود. به عنوان نمونه، رویه‌های پارلمانی پیشنهاد شده در دستور دومای دولتی در ۱۹۰۷ از سوی سرگیی مورماستف و موئیزی اوستروگرسکی کارآمدی را ارتقا بخشید هرچند دوام نیافت: بعضی از مفادش، از جمله، از سوی بلشویک‌ها، منشویک‌ها و سوسیالیست‌های انقلابی اجرا می‌شد با این همه، تأکیدها روی نزاکت همراه با حقوق اقلیت به مرور منسوخ شد. خارخوردین، در ادامه، با اظهار نظر بدبینانه و تمرکز مختصر روی سیاست‌های روسیه معاصر می‌گوید: (اعضای دولت موقت سال ۱۹۱۷ روسیه واسیلی مکلاکوف و آلکساندر کرنسکی می‌خواستند از حقوق اقلیت‌ها دفاع کنند. در ابتدا ۳۰ نفر می‌توانست رأی اکثریت را وتو کند. بعد، ۳۰ نفر شد ۵۰ نفر، ۵۰ نفر شد ۱۰۰ نفر و بعد شد روسیه متحد.

خارخوردین نسبت به این تفکر که آمریکایی‌ها در روش‌گرایی پارلمانتاری خودشان از اول موفق بوده‌اند هشدار می‌دهد. «حق فرجام از سوی جفرسون به طور کامل ممنوع شد». فقط بعد از جنگ داخلی، هر دو مجلس نمایندگان و سنا حق فرجام را تصویب کردند. اما بی‌درنگ اجرایی نشد. خارخوردین، ضمن تأکید مجدد بر ماهیت تحولی روش‌گرایی موفق خاطر نشان می‌کند، «این تحول به سنت، آموزش و بلوغ نیاز دارد.»

خارخوردین در ادامه می‌گوید: روس‌ها داشتند به همانجا می‌رفتند، اما انقلاب آن را متوقف کرد. در مجامع بلشویک‌ها، روش‌گرایی سخت‌گیرانه اغلب به عنوان تشریفات بورپوازی تلقی می‌شد. به عنوان مثال، گئورگی پلوخانف اغلب می‌پرسید آیا حزب برای آن ایجاد شده که این رویه‌ها را رعایت کند یا انقلاب سوسیالیستی بکند. نشست‌های حزب و کامسامول روی بالا بردن روحیه اعضایش تأکید می‌کرد تا دشواری اجرای سختگیرانه قواعد را تحمل کردن. بنا بر این، با مرور زمان، رژیم شوروی، روش‌گرایی سخت‌گیرانه خود را کنار گذاشت. و در روسیه‌ی پس‌شوروی، سیاستمداران اغلب نگران کنترل کردن بودند تا نگران رویه‌های رسمی.

بعد از بیان خطوط کلی شرایط تاریخی که به وضعیت حاد روسیه معاصر منجر شد، خارخوردین یک کارنقشه ارایه داد. اول از همه، مهم است که برداشت‌ها و تلقی‌های عمومی نسبت به روش‌گرایی مردم روس در این لحظه خاص ما تحقیق شود. اساسی است که تحقیق‌های جامعه‌شناختی و تاریخی در مورد پویایی‌های گرو‌ه‌ها و نشست‌ها صورت بگیرد. اصلاَ چه کسانی علاقمند به بازی با این قواعد هستند؟

خارخوردین، بعد از نطق خود، در مورد چند سؤال و نظر حاضران بحث کرد. در ادامه پروفسور یانی کاتسونیس با اشاره به دو تابلو نقاشی که ایلیا رپین کشیده است -‌ «پاسخ قزاق‌های زاپروژی به سلطان محمد چهارم امپراتور عثمانی» و «نشست تشریفاتی شورای حکومتی در ۷ می ۱۰۹۱ به مناسبت صدمین سال تأسیس آن» - خاطر نشان ساخت که این دو اثر تضادهای بین پارلمانتاریسم بورژوازی غربی و دموکراسی اسلاو را که زندگی و نشاط مشخصه‌ی آن است، نشان می‌دهد. این دو‌گانه‌ها که کاتسونیس نشان داد، چیزهایی را منعکس می‌کرد که خارخووردین در تحقیق‌‌اش با آن‌ها کار می‌کند. خارخوردین پاسخ داد که به نظر او، انتقاد از پارلمانتاریسم بورژایی لزوماَ اسلاوی نیست.

PNG - 507.6 kb
پاسخ قزاق‌های زاپروژی به سلطان محمد چهارم امپراتور عثمانی، اثر ایلیا رپین
قزاق‌های زاپروژی (اوکراین امروزی) در پاسخ به نامه‌ی پر از هارت و پورت امپراتور عثمانی نامه‌ای نوشتند که از اول تا آخرش فقط فحش‌های رکیک بود و به همین خطر این نامه در تاریخ دیپلماسی جهان معروف شده است. ایلیا رپین در اثر خود این لحظه را نشان می‌دهد.
JPEG - 121.8 kb
نشست تشریفاتی شورای حکومتی در ۷ می ۱۹۰۱ به مناسبت صدمین سال تأسیس آن
اثر ایلیا رپین

نظر دیگری از سوی حاضران اظهار می‌داشت که مشکل «بی‌نظمی» در رویه‌گرایی روسی نتیجه سطح بالاتر زبان غیررسمی است که خصوصیت جامعه روسی را نشان می‌دهد. در پاسخ به این نظر خارخوردین ادامه داد: «ما نباید بنیادگرای فرهنگی بشویم. چیزی که من کوشیدم روشن کنم نیاز به تحقیق درمورد گونه‌های مختلف لحن گفتار است. لحنی که آن را نمی‌یابیم لحن همگانی است. می‌دانیم که تلاش‌هایی برای ایحاد آن تاریخاَ صورت گرفت اما انقلاب آن را کشت. ماجرا این است که ما غیبت آن را احسا می‌کنیم. اما آیا چیز خوبی است. نمی‌دانم. شاید در لباس مبدل نعمت باشد.»

پروفسور بوریس گرویس از دپارتمان تحقیقات روسی و اسلاو در دانشگاه نیویورک اظهار داشت که این سخنرانی من را یاد ایده‌های فیلسوف روسی مایکل باختین انداخت. در تئوری وی در مورد دیالوگ، ایجاد تمایز بین یک ایده و شخص غیرممکن است و غیرممکن است که به هیچ نتیجه‌ای رسید. دیالوگ بنا به تعریف بی‌کران است. در متن مدرنیته، باختین تنها کسی است که از ناممکن بودن اجماع صحبت می‌کند. از یک جهت، فرهنگ روسی روی این ایده مبتنی است. در عین حال، فرهنگ روسی تلاش می‌کند تا انواع روسی مارکسیسم، نیچه‌ایسم و غیره را به عنوان توهمات به نمایش بگذارد. خارخوردین پاسخ می‌دهد این عناصر که در اندیشه‌های باختین یافت می‌شود، و دریدا آن‌ها را بیشتر توسعه داد، به شکل فزاینده‌ای به خصوصیت‌های روح و ناسیونالیسم روسی تبدیل می‌شوند. وی بار دیگر علاقه خودش را به علوم اجتماعی برای ایجاد تغییرات مثبت در زندگی روزمره بیان کرد: «پیشنهاد قرائت باختین آنطور که با پس‌زمینه‌های روسی او تقویت شده، بسیار جذاب است. اما اینکه در زندگی روزمره به ما کمک خواهد کرد یا نه مسأله‌ی دیگری است.»


پذيرش | تماس | نقشه‌ى سايت | | آمار سايت | بازديد كنندگان : 2923 / 574904

 پيگيرى فعاليت سايت fa   پيگيرى فعاليت سايت مقالات آموزشي   ?

سايت با اسپيپ درست شده است 3.0.17 + AHUNTSIC

Creative Commons License