پروفشنها یکی از نهادهای اجتماعی هستند که بنا به ماهیت و کارکردشان باید از دولت سیاسی مستقل باشند و به صورت خودگردان و توسط پروفشنالهای عضو همان پروفشن اداره شوند و دولت سیاسی در امور پروفشنال آنها حق مداخله ندارد.
سابقه پروفشنها به تمدن روم و یونان باستان میرسد. طب، قانون، تعلیم و تربیت، و روحانیت چهار پروفشن باستانی هستند که با گسترش تقسیم کار در جامعه مدرن، تعداد آنها به حدود پنجاه پروفشن افزایش یافته است و در جوامع مدرن، این پروفشنها طبق قوانین مستقل خودشان و زیر نظر بوردهای پروفشنال اداره میشوند که از سوی اعضای همان پروفشن انتخاب میشوند و به مردم پاسخگو هستند و تک تک آنان باید طبق کد اتیکز یا استانداردهای اخلاق پروفشنال خودشان رفتار کنند.
پروفشن، به معنای مدرن آن، بعد از انقلاب مشروطه و به خصوص در دوران رضا شاه و با کمک و هدایت دولت استبدادی در ایران رواج یافت. به همین خاطر، از همان ابتدا این پروفشنها ماهیت دولتی یافتند و تحت کنترل دولت سیاسی قرار گرفتند که اجتنابناپذر هم بود.
به مرور که تعداد اعضای پروفشنهای مختلف زیاد شد، انجمنهایی برای سازماندهی به این پروفشنها هم شکل گرفت که نمونهی برجسته آنها کانون وکلا و سازمان نظام پزشکی است. با این همه، هنوز تصمیمگیری در مورد تمام امور پروفشنال پروفشها، از جمله تدوین اقلام آموزشی، صدور گواهینامه به نهادهای آموزشی، گزینش دانشجو و اعطای پروانه فعالیت پروفشنال به آنان، همچنان در اختیار دولت استبدادی هستند.
در حالیکه تشکلهای پروفشنال در طول دهههای اخیر برای بقا و حفظ استقلال خودشان مبارزه کردهاند، اما هنوز تا تحقق استقلال پروفشن آنها راه بسیار طولانی و دشواری پیش روی آنان قرار دارد.
استقلال پروفشنها به پیششرطهای بسیار زیادی نیاز دارد که برای فراهمسازی آنها باید تلاش کرد. نقش رهبری این تلاشها بر عهدهی تشکلها و سازمانهای پروفشنال است. اما همین سازمانها، هنگامی که بخواهند تمام اعضای پروفشنها را در فرایند تصمیمگیریهای گروهی مشارکت بدهند تا تصمیمی که گرفته میشود واقعا محصول خرد جمعی یک پروفشن باشد با مشکلات رویهای مواجه میشوند که ناشی از عدم آشنایی آنان با علم حقوق پارلمانی است. به همین خاطر، دفتر کادرها در ایران که نخستین مؤسسه ایرانی آموزش و ترویج این علم است، از همان نخستین روزهای تأسیس خود، معرفی این علم به تشکلهای پروفشنال را در دستور کار خود قرار داد و در طول ده سال گذشته از هیچ کوششی برای زمینهسازی حهت استقلال پروفشنها دریغ نورزید.
این بخش که به همین موضوع اختصاص یافته است، اخبار و گزارشهای مربوط به طرح بازافرینی پروفشنها از شبه پروفشنهای دولتی را منتشر خواهد کرد.
در مقدمه این سلسله یادداشتها توضیح داده شد، برای نسل جوانی که ارزشهای تحمیلی حکومت دهاتیان را غثیان کرده است، معنای متعالی «پروفشنگرایی» شاید بتواند به بخشی از علاقهها و تمنیات آنان برای آیندهای انسانیتر و متعالیتر پاسخ بدهد. این سلسله یادداشتها میکوشد، به صورت مختصر، معنای «پروفشن» و «پروفشنگرایی» را به مخاطبان جوان این وبسایت توضیح دهد.
بازدیدکنندگان این وبسایت میدانند که هدف اصلی آن معرفی کتاب دستورنامه رابرت است که قواعد عام و عمومی تأسیس و اداره انواع چامعه/انجمن/سازمانهای دموکراتیک را گردآوری و تشریح کرده است. در نتیجه حق دارند بپرسند: این وبسایت به پروفشن و پروفشنگرایی چه ربطی دارد؟
در پاسخ به این پرسش مناسب لازم است توضیح داده شود که پیششرط شکلگیری «پروفشن»ها این است که اعضای آناها بتوانند طبق قواعد بسیار عادلانه و بسیار دقیقی تأسیس شوند و رفتار کنند که بتوانند هر عضوی را که کد اتیکز آن پروفشن را نقض کرد، شناسایی کنند، به روش منصفانه به محاکمه بکشانند و طبق قواعد مورد توافق و منصفانه او را تنبیه و سر انجام از پروفشن اخرج کنند. بدیهی است که در فقدان چنان قواعد و رویهایی، روابط درونی پروفشنها به کلاف سردرگمی بدل خواهد شد که هیچ کس نخواهد توانست سره را از ناسره باز شناسد و اوضاع همین میشود که میبینید: هیچ چیز سرجای خودش نیست.
گفتنی است که از نقطه نظر تاریخی، مفهوم «پروفشن» بسیار زودتر از مفهوم «حقوق پارلمانی» مورد توجه قرار گرفت و حتی در سال ۱۳۸۶ شورای ملی برای بازآفرینی پروفشنها از شبهپروفشنهای دولتی تأسیس شد. اما عدم آشنایی با حقوق پارلمانی سبب میشد که حتی چند نفر از اعضای یک پروفشن هم نتوانند با هم یک گفتگو و مذاکره با معنا داشته باشند و به صورت عادلانه و مورد توافق در مورد یک اقدام مشخص به نتیجه برسند. به همین دلایل است که تازه بعد از کسب مهارت ساختن جامعههای پروفشنال در پرتو علم حقوق پارلمانی است که باید نسبت به بازآفرینی پروفشنها از شبهپروفشنهای دولتی اقدام کرد.
خاطر نشان میشود یکی از برنامههای شورای عالی نهادهای مدنی در دوران گذار نیز که در پرتو علم حقوق پارلمانی در دست تأسیس است، حذف مداخله دولت سیاسی در امور پروفشنال پروفشنهاست. اما دولت سیاسی فقط هنگامی درامور پروفشنال پروفشنها مداخله نخواهد کرد که پروفشنها به ملت اطمینان داده باشند که در جهت تأمین منافع مردم، از دولت سیاسی کارآمدتر و اثربخشتر علم خواهند کرد.
میبینید برای رفع مشکلاتی که علیه آنها اعتراض میکنیم مهارتهای اجتماعی بسیار زیادی لازم است که باید کسب کنیم. قرار است این سلسله یادداشتها به همین مسائل بپردازد.
نخستین قسمت این سلسله یادداشتها در ادامه تقدیم شده است:
تجربههای بیش از ۲۰ سال نوشتن مطالب متنوع و فراوان در مورد پروفشن [3] و پروفشنالیسم [4] تردیدی باقی نمیگذارد که طبع ایرانی ، هرچند کلماتی مثل تاکسی و اتوبوس و تلویزیون را چون نقل و نبات تکرار میکند، تمایلی به استقبال از این اصطلاح نشان نمیدهد. اما معادل جاافتادهی «حرفه» که برای این مفهوم در زبان فارسی جعل شده است چنان نارساست، و مخاطبان فارسیزبان را از درک معانی متعالیای که در مفهوم پروفشنالیسم مندرج است، چنان محروم میسازد، که به هر نوع تلاش برای در هم شکستن این مقاومت مشروعیت میبخشد. در این سلسله یادداشتها - اگر بخت یار باشد - تاریخچهی تلاشهای بسیار وسیع برای ترویج مفهوم متعالی پروفشن و پروفشن گرایی طی بیش از دو دههی اخیر گزارش خواهد شد. اما جرقهی نوشتن این یادداشتها را تعبیر به یادماندنی دکتر محسن رنانی زد که طی یادداشتی کوتاه، تلاش متوهمان برای سرکوب جوانان را «شلیک به سیل» نامید و عُصیان آنان را غَثیان خواند و استفراغ مزخرفاتی را که مغزهای پوسیده به خوردشان داده بودند «عمیق و مبارک» دانست.
اگر عصیان جوانان غَثیان فرهنگ دهاتیانی باشد که فرهنگ اهل مدینه را «لهو و لعب» میدانند و از اعمال هیچ خشونتی برای زدودن دامن شهرها از این آلودگی کوتاهی نکردند و نخواهند کرد، در آن صورت، نسل جوان هم، پس از این «استفراغ عمیق و مبارک» اشتهای عظیمی برای جذب مدنیت، خواهد داشت. در چارچوب چنین تحلیلی است که «پروفشنگرایی» به مثابه تبلور بهترین جلوههای مدنیت، باب طبع جوانان عصیان و غثیان کرده خواهد بود. آیا دلیلی بهتر از این برای از سر نوشتن در باره «پروفشنگرایی» در این ماههای سرنوشتساز میتوان یافت؟
پس با این امید که این تحفه مقبول طبع نسل جوانِ عصیان و غثیان کرده قرار بگیرد، این سلسله یادداشتها با عنوان «زن، زندگی، آزادی؛ با پروفشنگرایی» تقدیم کسانی میشود که جان عزیزشان را در راه تحقق این شعار زیبا، به میهن هدیه دادند و نامشان جاودان شد. در این نوشتهها نشان داده خواهد شد که چطور «پروفشنگرایی» میتواند به تئوری تحولات ساختاری و انقلابیای تبدیل شود که جامعهی پا به ماه ایران در انتظار ولادتش لحظه شماری میکند.
بعد از این مقدمه کوتاه، فهرست مطالبی که طی این سلسله یادداشتها تقدیم خوانندگان خواهد شد، ارایه میشود. با تقه زدن بر آنها، مطلب مورد نظر در دسترس شما خواهد بود:
«بیزینس اتیکز» [6] یعنی «اخلاق کاسبی». اما همانطور که در پس و پشت «یک کلمۀ» قانون در تمدن غرب، یک تاریخ تجربهی فرهنگی خوابیده است که با چشم سر دیده نمیشود و حاکمیت قانون هم صرفاً با نوشتن و تصویب قانون اساسی محقق نخواهد شد، بیزینس اتیکز هم با اخلاق کاسبی همان اندازه فرق دارد که - مثلاً - نظام سرمایه داری در انگلستان با شبهنظام سرمایهداری در ایران. بیشتر یک شوخی است که تصور میشود نظام اقتصادی در ایران سرمایهداری است و حالا میتوانیم به جای آن نظام سوسیالیسم و کمونیسم مستقر کنیم!
نوشته نسبتاً طولانی که در ادامه تقدیم میشود و در دوران سلطنت فقاهتی نوشته شده است، میکوشد تا خیلی کلی و مختصر، معنای «بیزینس اتیکز» را در بستر فرهنگ و تمدن غرب توضیح دهد. هدف این نوشته این بوده است که به مسؤلان خوش قلب یک مؤسسه اقتصادی که قصد داشتند «منشور اخلاقی» کارکنان خودشان را بنویسند و به دیوار آویزان کنند، نشان دهد چرا «بیزینس اتیکز» بخش جدایی ناپذیر از جامعههای مدرنی است که طبق قرارداد اجتماعی (اساسنامه/قانون اساسی) تأسیس میشوند و مانع بروز و تداوم فساد در سازمان هستند. در نتیجه، تدوین و استقرار کد اتیکز در یک سازمان ، بیش و پیش از هر چیز مستلزم آن است که ما ابتدا «سازمان» - به معنای درست این کلمه - داشته باشیم که ماهیتاً با شبهسازمانهای هیأتیای که میسازیم کاملاً متفاوت است.
اتفاقاَ در ادامهی پژوهش برای فهم ریشهایتر علل فساد ساختاری در سازمانهای ایرانی بود که دستگاه مفهومی مورد نیاز برای فهم بحران در فعالیتهای اجتماعی کشف شد: قانون عام پارلمان آن طور که در دستورنامه رابرت تشریح شده است. مطالب این وب سایت به معرفی همین کتاب و تجربههای محلیسازی روش استفاده از این قواعد در فرهنگ استبدادی اختصاص دارد. با این همه، نخستین اقدام در جامعه/انجمنهایی که در دفتر کادرها تأسیس میشوند، تلاش برای تدوین کد اتیکز اعضای این جامعههاست. تازه پس از ساختن جامعه/انجمن/سازمانهای فسادناپذیر است که میتوانیم در قدمهای بعدی، برای بازآفرینی پروفشنها از شبهپروفشنهای دولتی اقدام کنیم. به این ترتیب میتوان گفت که سه مفهوم «کد اتیکز»، «پروفشن» و «قانون عام پارلمان» سه رکن اصلی هستند که به گفتمان جامع و جایگزینی شکل میدهند که در تداوم جنبشهای دوم خرداد و حنبش سبز در حال انکشاف بوده است.
خوشبختانه، جنبش زن، زندگی و آزادی که در ایران امروز در حال فوران است زمینه لازم برای توسعه این گفتمان را بیش از پیش فراهم آورده است. به همین خاطر، لازم بود برخی اسناد مربوط به مفاهیم «کد اتیکز» و «پروفشن» که در سالهای قبل تولید و در بعضی از نشریات تخصصی منتشر شدهاند، در این وب سایت بازنشر شود. یکی از آن اسناد همین نوشته است که در ادامه تقدیم میشود.
گفتنی است که متن اچ.تی.ام.ال این نوشته مشکلات ویرایشی و فنی فراوان دارد که به مرور و اگر فرصت دست دهد، رفع خواهد شد. به همین خاطر به علاقمندان توصیه میشود از متن پیدیافی آن استفاده کنند که اینجا در دسترس است. اما اصل نوشته:
یکی از خصوصیات نسل جوان و به ویژه دههی هشتادیها، آشنایی بیشتر و بهتر آنان با زبان انگلیسی است. این مهارت به آنان امکان میدهد که - به برکت اینترنت - بتوانند از برکهی کوچک زبان فارسی به اقیانوس زبان انگلیسی گذر کنند و «برای تغییر مغزهایی که پوسیده است» دست به اصلاحات انقلابی ساختاری بزنند. آیا دههی هشتادیها در حد دستیابی به رفع تبعیضهای جنسیتی و برداشته شدن دیواری که غذا خوری دختران و پسران را از هم جدا میکرد (تحقیر تا این حد؟!) متوقف خواهند شد؟ یا جنبشی که با شعار زن، زندگی و آزادی در حال شکوفایی است، ایران را به آیندهای درخشان پرتاب خواهد کرد؟
یک جستجوی اینترنتی ساده برای فهم معنای دقیقتر پروفشن [9] و تفاوت آن با شغل، حرفه و کار، دریایی از مطالب جالب در اختیار علاقمندان قرار میدهد. آشنایی دقیقتر و عمیقتر با این مفهوم و کارکرد آن در زادگاه اصلی آنها، و مقایسه با وضعیت آنها در ایران امروز، نشان میدهد که چرا بیش از ۵۰ فعالیت مهم اجتماعی که در جهان توسعهیافته با عنوان پروفشن شناخته میشوند، درایران معاصر«شبهپروفشن دولتی» هستند؟ و چرا یکی از مشکلات ساختاری که سبب فساد ساختاری میشود همین است؟ و چرا یکی از اصلاحات ساختاری انقلابی هم باید «بازافرینی پروفشنها از شبهپروفشنهای دولتی» باشد؟
به نظر میرسد نسل جوانی که طی یک عصیان مبارک یک غثیان مبارک را هم تجربه کرد و، به تعبیر فراموش نشدنی دکتر محسن رنانی، تمام مزخرفاتی را که به خوردش داده بودند بالا آورد، (و چه استفراغ مبارکی! [10])، حالا میتواند اشتهای سیری ناپذیر خود برای فهم جهان امروز را، از جمله، با درک درست مفهوم متعالی «پروفشن» جلا دهد، و میتواند با بهرهگیری از علم حقوق پارلمانی که در کتاب دستورنامه توصییف و تشریح شده است، سازمانهای فسادناپذیر و پروفشنال بنا نهد که پیششرط بازآفرینی پروفشنهاست. در آن صورت است که میتوان گفت انقلاب «زن، زندگی، آزادی/جمهوری ایرانی» جامعه ایران را - که طی چهار دهه گذشته تحولات فرهنگی عظیمی را تجربه کرده است - به آینده بهتری پرتاب خواهد کرد.
سه مفهوم به هم پیوسته «کد اتیکز»، «پروفشن» و «حقوق پارلمانی»، در واقع سه رکن و سه اصلی هستند که گفتنان جامع جایگزین، طی بیش از دو دههی گذشته، بر اساس آنها در حال شکوفایی بوده است. مطالب این وب سایت بیشتر به حقوق پارلمانی پرداخته است، اما تلاش میشود تا برخی اسناد مربوط به دو مفهوم «کد اتیکز» و «پروفشن» را - که قبلاً در بعضی نشریات تخصصی از جمله اتیکز شماره یک و اتیکز شماره دو منتشر شده بود- در اختیار علاقمندان قرار گیرد تا «مانیفست کادرها» بهتر و عمیقتر درک شود.
سند کوتاهی که در ادامه تقدیم میشود، به عنوان قطعنامهای در تعریف پروفشن، بعد از مدتها بحث و بررسی، در نشست مهر ماه ۱۳۹۹ گروه حامیان تأسیس انجمن اصلی، به تصویب رسید. اگر توجه داشته باشیم که در دنیای امروز بیش از۵۰ پروفشن فعالیت دارند، و اگر انقلاب در حال انکشاف ایران بتواند این پروفشنها را به طور کامل از دولت سیاسی منفک کند و اختیار اداره کامل آنها را به بوردهای پروفشنالی تفویض نماید که طبق قانون مصوب و از سوی اعضای همان پروفشن انتخاب میشوند و به اعضای پروفشن و مردم پاسخگو باشند، میتوان تصور کرد که تا چه میزان، دولت سیاسی کوچک خواهد شد، دستگاههای ایدئولوژیک از چنگش در خواهد آمد، و هزاران فعال پروفشنال که در بیش از ۵۰ پروفشن مهمترین مسؤلیتهای اجتماعی را بر عهده دارند، در تعیین سرنوشت پروفشن خود، بدون دخالت دولت سیاسی، مشارکت تعیین کننده خواهند داشت، و نقش آنان تا چه میزان در ارتقای کیفیت زندگی مردم ارتقا خواهد یافت.
با این امید که نسل جوان در جریان مبارزه خود برای تغییر مغزهای پوسیده، بتواند آلترناتیوهای متعالیتری بیافریند، متن این سند کوتاه در ادامه تقدیم میشود:
«مؤسسه اخلاق پزشکی ایرانیان» (ماپا) به عنوان نخستین مؤسسهای که مفهوم درست «پروفشن» و «پروفشنگرایی» را، در یک بیانیه تشریحی مفصل به فارسی زبانان معرفی کرد، اول خرداد ماه ۱۳۸۵ تأسیس شد و نخستین مدیرعامل آن دکتر داریوش فرهود متخصص دانش ژنتیک بود که یکشنبه ۸ آبان ۱۴۰۱ دستگیر و پس از بازجوییهای مافیایی آزاد شد.
در مراسم سالگرد تأسیس این مؤسسه که شامگاه اول خرداد ماه ۱۳۸۶ در خانه هنرمندان ایران برگزار شد، نمایندگانی از شبهپروفشنهای دولتی دعوت شده بودند و متن بیانه این مؤسسه با عنوان «بازآفرینی پروفشنها از شبهپروفشنهای دولتی» مطرح شد و مورد بررسی قرار گرفت: «پروفشن» چسیت؟ با «شبهپروفشنهای دولتی» در ایران چه تفاوتهایی دارد؟ و چرا بازآفرینی پروفشنها از شبهپروفشنهای دولتی میتواند، بعد از ترجمه به زبان عامه فهم، به عنوان یک طرح ملی برای فردای ایران مطرح شود؟
خاطر نشان میکند در جریان تأسیس «شورای ایرانی ترویج اخلاق پروفشنال» در سال ۱۳۸۶ بود که مشخص شد فقدان رویههای عقلانی مورد توافق اعضا، امکان مذاکره و رسیدن به تصمیم مورد توافق را، به خصوص اگر تعداد اعضای یک مجمع تصمیمگیری از تعداد انکشتان دو دست بیشتر باشد، غیرممکن میسازد. و از جمله به همین دلیل فعالیت آن شورا متوقف شد تا امروز که تجربههای محلیسازی شدهی قانون عام پارلمانی - آنطور که در دستورنامه رابرت تشریح و تبین شده است - امکان از سرگیری آن فراهم آمده است. به همین خاطر، دفتر کادرها تلاش خواهد کرد تا طرح ملی بازآفرینی پروفشنها را در دستور کار قرار دهد و به ویژه از فرصتهای بالقوهای که جنبش زن، زندگی و آزادی میتواند فراهم آورد، برای ترویج و تحقق این طرح بهره ببرد. به همین خاطر، بخش قابل توجهی از برنامههای راهبردی شورای عالی نهادهای مدنی در دوران گذار، استقلال کامل تمام پروفشنها از دولت سیاسی و تفویض اختیار اداره امور پروفشنال آنها به خود پروفشنهاست.
در ادامه، متن کامل بیانیه «مؤسسه اخلاق پزشکی ایرانیان»)(ماپا)، به نقل از دومین شماره اتیکز، نشریه این مؤسسه، عیناَ نقل میشود:
«گامراههای ارتقای پروفشنگرایی در شبهپروفشنهای ایرانی» در واقع یکی از اسناد انجمن اصلی است که بر اساس قواعد دستورنامه در ایران در دست تأسیس است و یکی از هدفهای این انجمن هم همین است: ارتقای پروفشنگرایی در شبه پروفشنهای ایرانی. اما اینکه «پروفشن» چیست؟ با «شبهپروفشن» چه فرقی دارد و چگونه قرار است این شبهپروفشها را به پروفشن ارتقا داد، پرسشهایی هستند که نخستین بار در بیانیه مؤسسه اخلاق پزشکی ایرانیان به تفصیل مورد بررسی قرار گرفت.
گفتنی است که این بیانه، با عنوان بازآفرینی پروفشنها از شبهپروفشنهای دولتی، در مراسم سالگرد تأسیس این مؤسسه، که روز اول خرداد ماه ۱۳۸۶ در خانه هنرمندان تهران برگزار شد، معرفی گردید..در چارچوب برنامهای که در همان بیانیه معرفی شده بود، تلاشهایی برای تشکیل «شورای ایرانی ترویج اخلاق پروفشنال» صورت گرفت، که به دلایل متعدد و از جمله به دلیل فقدان قواعد رویهای عادلانه و مورد توافق، به نتیجه نرسید. بعد از آشنایی با دستورنامه رابرت است که طرح بازآفرینی پروفشنها به مثابه یک طرح ملی در دستورکار جنبش کادرها قرار میگیرد.
نوشتهای که در ادامه تقدیم میشود، و به طرح بازآفرینی پروفشنها ارتباط دارد، نخستین بار روز سهشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۱ در رسانه اختصاصی «گروه تدارک انجمن اصلی» منتشر شد. اما از انجا که آگاهی از این برنامه برای تمام فعالان اجتماعی که میکوشند بر اساس قواعد دستورنامه، جامعه/انجمنهای طراز نوین تأسیس کنند، میتواند مفید باشد، خواندن آن توصیه میشود:
fa اخبار ساخت جامعههای طراز نوین طرح بازآفرینی پروفشنها از شبهپروفشنهای دولتی ?