انجمنهای شهر و روستا: ستادهای پشتیبانِ تشکیل حکومتهای محلی
در نخستین بخش این سلسله یادداشتها که با عنوان راهنمای تأسیس انجمنهای شهر و روستا در پرتو علم حقوق پارلمانی در همین وبسایت منتشر شد، به ضرورتِ تشکیل انجمنهای شهر و روستا - به طور کلی - اشاره شده بود. اما سیر تحولاتی که با شتاب فزاینده جلو میرود، به ضرورت، کارکردهای ویژهای را به انجمنهای شهر و روستا در دوران گذار تحمیل خواهد کرد. به همین دلیل، راهنمایی که قرار بود به صورت مفصلتر، نوشته شود، و از جمله به سوابق انجمنهای ایالاتی و ولایتی که در صدر مشروطه مطرح شد، بپردازد، و عوامل تاریخی فرهنگی شکست تلاشها برای تأسیس حکومتهای محلی را بررسی کند، و راهکارهای فرهنگی حل این مشکلات را ارایه دهد، اکنون و به ناگزیر به نکاتی میپردازد که در این مرحله از جامعهی در حال گذار لازم است مورد توجه فوری قرار بگیرد. نکته دیگر این که تلاش خواهد شد که این نوشته - حتیالمقدور - مختصر، موجز و جامع باشد.
در پایان این مقدمه کوتاه خاطر نشان میشود که انجمنهای شهر و روستا در دوران گذار، به مثابه ستادهای پشیتبانِ تأسیس حکومتهای محلی و در چارچوب شورای عالی نهادهای مدنی فعالیت خواهند داشت و خواهند کوشید مهارتهای مورد نیاز را در اختیار مردم قرار دهند تا در پرتو علم حقوق پارلمانی، حکومت مطلوب خود را مستقر کنند و بر عملکرد آنها نظارت داشته باشند. و اما اصل مطلب:
هدف و چشمانداز
بدیهی است هر جامعه/انجمن [1] برای تحقق هدفی ایجاد میشود که دستیابی به آن به صورت فردی ممکن نیست. هر جامعه/انجمن باید بتواند برای خود یک هدف مشخص تعریف کند تا به تمام فعالیتهایش، به مثابه یک پیکر واحد، هماهنگی و انسجام ببخشد. با این همه، و در ادبیات مدیریت استراتژیک، مفهوم «چشمانداز» مطرح میشود که با هدف یک جامعه/انجمن تفاوتهایی دارد.
برای روشن شدن تمایز بین دو مفهوم «هدف» و «چشمانداز»، استفاده از یک استعاره مفید خواهد بود. اگر - به عنوان مثال - هدفِ یک جامعه/انجمن رسیدن به یک نقطهی مشخص بر روی زمین باشد، ستاره قطبی در آسمان نقش چشمانداز را ایفا میکند. به این ترتیب، برای رسیدن به هدف مورد نظر، که یک نقطه قابل دسترسی در روی زمین است، میتوان مدام به ستاره قطبی نگاه کرد و با توجه به این نقطهی ثابت، که نقش راهنما را ایفا میکند، در مسیر رسیدن به هدفی که روی زمین قرار دارد، حرکت کرد.
با این مقدمه کوتاه میتوان در مورد هدف و چشمانداز پیشنهادی برای انجمنهای شهر و روستا که قرار است در چارچوب شورای عالی نهادهای مدنی تأسیس شوند، نکاتی را خاطر نشان ساخت.
پیشبینی نقش انجمنهای شهر و روستا
میانسالانی که انقلاب بهمن ۵۷ را تجربه کردهاند به خاطر دارند که چطور در پی فروپاشی استبداد سلطنتی، رهبر بنیادگرایان مذهبی، نهاد «نماز جمعه» را - که در آن زمان مطلوب حزبالهیها بود - به عنوان مهمترین رکن گردهمایی مردم شهرها، احیا کرد و یکی از ارکان قدرت حکومت حزبالهیها همین نهاد نماز جماعت بود. متأسفانه، و همانطور که برای بسیاری از روشنفکران آن زمان قابل پیشبینی بود، روحانیت - که برای قبضه کردن قدرت سیاسی دورخیز کرده بود - از نهاد نماز جمعه نیز به عنوان ابراری برای از صحنه بیرون کردن تمام مخالفان خود و تثبیت قدرت حزبالله استفاده کرد و البته، امروز تمام دنیا شاهد پیامدهای آن تصمیم تاریخی هستند.
به رغم استفاده ابزاری روحانیون بنیادگرا از نهاد نماز جماعت برای استقرار یکی از بدترین حکومتهای استبدادی در تاریخ ایران، نفس مشارکت مردم شهرها در ساختن حکومت مطلوب خودشان و در چارچوب فرهنگ دهاتی/اسلامی که داشتند، نخستین تجربهی تاریخی عامهی مردم دهاتی ایران در ساختن حکومت هم بود. چرا که در طول تاریخ ایران، قبایل کوچرو که هر از گاه فلات ایران را فتح میکردند، حکومتی مرکزی تشکیل میدادند و حکومتهای محلی هم از طرف حکومت مرکزی تعیین میشد و به همین خاطر مردم شهرها هرگز فرصت تأسیس حکومتهای محلی خودشان را نیافتند و تجربه تشکیل جمهوری دهاتیان، یک تجربه نو بود که همان دولت استبدادی تاریخی را به صورت سلطنت فقیه بازتولید کرد و طی چهل سال گذشته، مردم ایران از این تجربه غریب تاریخی درسهای بسیار زیادی فراگرفتهاند و انتظار میرود با تداوم جنبش زن، زندگی و آزادی، نظام نوینی بر اساس ارزشهای نوین بسازند.
شاید یکی از مهمترین درسهایی که میتوان از تاریخ طولانی ایران فراگرفت این باشد که تلاش شود تا حکومتهای محلی که درآینده نزدیک تأسیس خواهند شد، مهارت و اقتدار لازم برای تصمیمگیری در مورد امور خود را کسب کنند تا حتیالمقدور مانع از بازتولید یک دولت مرکزی مستبد بشوند. به خصوص که تمام ساختارهای شبهمدرنی که در ایران معاصر ایجاد شدهاند، همچنان حول یک دولت مرکزی استبدادی شکل گرفتهاند و چرخها همچنان بر همان پاشنه میچرخند: بازتولید دولت مشتبد مرکزی، از جمله، به دلیل فقدان تجربههای تأسیس حکومتهای محلی کارآمد و مسؤل. در چارچوب همین تحلیل است که «چشمانداز» انجمنهای شهر و روستا را میتوان تعریف کرد: ایفای نقش ستاد پشتیان برای کمک به مردم شهرها و روستاها برای تأسیس حکومتهای محلی کارآمد، پاسخگو و فسادناپذیر. این چشمانداز میتواند به مثابه یک ستاره قطبی، راهنمای کسانی باشد که برای تأسیس انجمنهای شهر و روستا در سراسر کشور، آستین همت بالا میزنند.
مخاطب اصلی
فرایند تأسیس هر جامعه/انجمن در لحظهای کلید میخورد که یک «بنیانگذار» عزم خود را برای تأسیس آن جزم میکند. بدیهی است که هنوز معلوم نیست آیا نطفهی منعقد شده در ذهن بنیانگذار به یک نوزاد تبدیل خواهد شد یا نه؟ آیا نوزاد متولد میشود یا فقط در رؤیاهای بنیانگذار باقی خواهد ماند؟ و حتی اگر نوزاد متولد شد، سازمان تأسیس شده رشد خواهد کرد؟ به بقای خود ادامه خواهد داد؟ و به یک سازمان دوران تکامل خواهد رسید؟ یا این که در هر یک از مراحل رشد سازمانی خود، در ورطهی تلههایی سقوط خواهد کرد که درسر راهش دهان گشادهاند؟ اینها و دهها سؤال مشابه دیگر، همه پرسشهایی هستند که هر بنیانگذار باید آماده باشد تا با آنها دست و پنجه نرم کند. بنیانگذاری موفق محسوب میشود که بتواند جامعه/انجمن/سازمانی را که تأسیس میکند، به مرحلهی تکامل برساند؛ یعنی به مرحلهای که آن سازمان بتواند بدون وابستگی به شخص بینانگذار به تکامل خود ادامه بدهد.
با این توصیف آرمانگونه از یک بنیانگذار میتوان افزود که مخاطب اصلی این سلسله یادداشتها یک بنیانگذار موفق است که بتواند از پس این مشکلات مردافکن برآید! اما هدف این سلسله یادداشتها ارایه راهنمایی برای فائق آمدن بر مشکلاتی نیست که در بند قبل فهرست شدند. این مشکلات ماهیت مدیریتی دارند و در دانش مدیریت باید دنبال پاسخ آنها بود. و خوشبختانه کتابها و نوشتههای بسیار زیادی در مورد این مشکلات به زبان فارسی در دسترس قرار دارد که علاقمندان میتوانند به آنها مراجعه کنند.
در دست نگارش. . .
[1] همه جا در مطالب این وب سایت، جامعه و انجمن هر دو معادل اصطلاح society به کار میرود که اعضای آنها را اشخاص حقیقی تشکیل میدهند و گردهمایی اعضای آن را assembly مینامند. هرگاه تعدادی جامعه یا انجمن تصمیم بگیرند با حفظ استقلال تشکیلاتی خود ائتلاف کنند، سازمانی شکل میگیرد که در قانون عام پارلمانی assosiation نامیده میشود که معادل فارسی مناسب برای آن «کانون» است و گردهمایی اعضای آن را کنوانسیون convention مینامند. به اسنادی هم که در نشستهای کانونها تصویب میشود، کنوانسیون میگویند و فقط وقتی در مجمع عمومی انجمنهای عضو به تصویب برسد، به اجرا درمیآید.
fa اخبار ساخت جامعههای طراز نوین طرح تأسیس حکومتها و انجمنهای محلی در پرتو علم حقوق (...) ?